خشنودی و ناخشنودی در فرهنگ ایمانی

بر خلاف آنچه در دنیای مادی معمول است که رضایت به اعمال مجرمانه دیگران جرم محسوب نمیشود همانگونه که رضایت به اعمال نیک نیکوکاران بیپاداش است؛ در تعلیمات اسلام، رضایت به کارهای نیکوکاران و بدکاران موجب میشود فرد در سلک و گروه آنها قرار گیرد.
خبرگزاری تسنیم حجت الاسلام محسن رضایی؛ هر عمل یا پدیده اجتماعی که در جوامع بشری صورت میگیرد، مسببین، عاملان، حامیان، راضیان و طرفدارانی دارد که بر اساس آموزههای دینی همه آنها به اندازه سهم خود در آن پدیده و رویداد، نقش و سهم دارند. این موضوع در روایات متعددی آمده که به عنوان نمونه به حکمت 154 نهجالبلاغه اشاره میشود: قَالَ علی علیه السلام: الرَاضِی بِفِعلِ قَوم کَالدَاخِلِ فِیهِ مَعَهُم، وَ عَلَی کُلِ دَاخِل فِی بَاطِل اِثمَانِ، اِثمُ العَمَلِ بِهِ وَ اِثمُ الرِضَی بِه: کسی که از اعمال جمعیتی خشنود باشد، همچون کسی است که در آن کار با آنها شرکت کرده است. بر هرکس که در مجلس فاسقان بنشیند، دو گناه است، یکی گناه آن کار که مرتکب شده و یکی گناه خشنودی او به آن کار.
اما روی سخن اینجاست؛ بر خلاف آنچه در دنیای مادی معمول است که رضایت به اعمال مجرمانه دیگران جرم محسوب نمیشود همانگونه که رضایت به اعمال نیک نیکوکاران بیپاداش است؛ در تعلیمات اسلام، رضایت به کارهای نیکوکاران و بدکاران موجب میشود فرد در سلک و گروه آنها قرار گیرد. منتها مجرمان، دو گناه دارند و راضیان به اعمال آنها یک گناه، راضیان به اعمال نیک یک ثواب دارند و عاملان دو ثواب.
بر اساس این قاعده کلی و این بیان حضرت امیر (ع) کسانی که قرارداد برجام را با این همه اشکال با وادادگی کامل امضاء کرده و هیچکدام از شروط ولی فقیه را تامین نکردند، همچنین کسانی که تمام قد از این توافق دفاع کردند و کسانی که اجازه ندادند صدای منتقدین صادق (نه غوغاگران) به گوش مردم و مسئولان برسد و به تخریب آنان پرداختند، همگی در نتیجهای که در اثر این توافق خسارتبار حاصل شد، سهیمند.
متأسفانه حمایتها، توجیهها، تحلیلهای غیرواقعی، غوغاسالاری و مهندسی ذهن جامعه توسط عاملان، حامیان و راضیان در آن برهه، چنان جوی را در جامعه ایجاد کرد که حقیقت بر برخی از مسئولان و مردم پنهان ماند. روشن است اگر حمایت عجیب و غریب برخی افراد ظاهرالصلاح از جریان غربگرا و عملکرد آنان نبود، این معاهده خسارتبار بر نظام اسلامی تحمیل نمیشد.
تاریخ برای درس گرفتن است، ای کاش همه درس بگیرند. البته غربگرایانی که همچنان بیانیه ذلت و تسلیم صادر میکنند و سخن از «تغییر پارادایم» به میان میآورند بعید است درس بگیرند و به خط نورانی انقلاب برگردند؛ اما کسانی که خودشان را هزینه این جریان میکنند، متنبه شوند و در آینده در حوادث گوناگون رویکرد خود را اصلاح نمایند، از تجربههای پرشمار گذشته درس بگیرند، کشور و مصالح نظام اسلامی را هزینه این افراد نکنند، حق و باطل را با هم درنیامیزند، در نیروهای معتقد به نظام اسلامی تشکیک و ابهام ایجاد نکنند، این همه سخنان رهبری را خرج غربگرایان نکنند، آنان را در پروژههای خود یاری نکنند و...
جامعه را باید بر اساس «محکمات امام و رهبری» و در راستای «ارزشهای اسلامی و انقلابی» رشد داد و هدایت کرد نه در راستای منظومهای متشکل از «باورهای انقلابی و ارزشهای غربگرایان». این رویکرد در بُعد معرفتی منجر به «نسبیگرایی» و در بُعد عملی منجر به «ابهام، تردید، غبارآلود شدن فضا، آمیخته شدن حق و باطل، پیچیده شدن مسائل و عدم تشخیص مومن از منافق» برای عموم جامعه میشود.