خنده دار است اما حقیقت دارد؛/ نصرتی: دلیل برکناری اسکوچیچ، تولد انصاریفرد است!
محمد نصرتی میگوید علنی شدن اختلاف در تیم ملی باید باعث خوشحالی اهالی فوتبال باشد چرا که باعث آشتی آنها خواهد شد.
به گزارش "ورزش سه"، محمد نصرتی از چهرههای جوان فوتبال ایران است که با تجارب ویژه در دنیای بازیکنی، حالا به دنبال چهارمین دوره مربیگری خود پس از سرمربیگری در پارس جنوبی و گل ریحان و دستیاری ارطغرل ساغلام در تراکتور است.
صدای او روز گذشته در حالی از رادیو شنیده شد که وی در مورد تیم ملی با رادیو تهران صحبت میکرد و در بخش پایانی اظهاراتش به شنیدههایش از جلسه کمیته فنی پرداخت و در خصوص چرایی تصمیم این کمیته به برکناری اسکوچیچ، صحبتهایی را انجام داد.
در همین خصوص گفتگویی را با مدافع سابق تیم ملی و زننده گل صعود به جام جهانی 2006 انجام دادیم که میخوانید:
* در رادیو گفتید که علت تصمیم کمیته فنی به برکناری اسکوچیچ، حواشی نیمکت بوده است. توضیح میدهید؟ بله مثل اینکه در یکی از دلایلشان گفتند دراگان اسکوچیچ مدیریتش ضعیف بوده چرا که جشن تولد گذاشتند و چشم کریم انصاریفرد آنطوری شد. اول بگویم که من واقعا از این تولدبازیها خوشم نمیآید اما خب این چیزی است که در فوتبال دنیا مرسوم است و همینطور در فوتبال ایران که کیک را به صورت بازیکن میزنند. در تیم ملی هم چند بار انجام شد؛ این چه ربطی به مدیریت رختکن دارد؟
* شما این را چطور تحلیل میکنید؟ به نظر من خندهدار است که بگوییم سرمربی به این دلایل صلاحیت سرمربیگری ندارد. اگر اسکوچیچ در مدیریت تیمش ضعف دارد، حداقل مثالهای درستی بزنید. بگویید فلان بازیکن را تنبیه نکرده یا هرچیز دیگری که به مدیریت فوتبال ربط دارد اما اینکه تصمیمات در فوتبال ما به خاطر یک جشن تولد باشد، برای من خنده دار است.
* نظر خودتان در مورد اسکوچیچ چیست؟ نظرم این است که بماند. انصاف نیست که او را در این موقعیت اخراج کنیم. شاید قیاس مع الفارغ باشد اما گرت ساوت گیت وقتی روی نیمکت انگلیس نشست، سرمربی موقت شد و مربی بزرگی هم نبود و قبلا در تیم زیر 23 سال انگلیس کار کرده بود. اما وقتی چند نتیجه خوب گرفت، اتحادیه فوتبال انگلیس قرارداد چهار ساله با او بست. یعنی برای نتایجش یک مزد و پاداشی به او داد و ثمرهاش را هم دید.
* اما اسکوچیچ مثل ساوت گیت سرمربی داخلی نیست. بله مقصود من این است که وقتی یک سرمربی میآورید و نتیجه میگیرد، لایق پاداش است. اگر اسکوچیچ آن چهار بازی را نمیبرد، طبیعتا جایی در تیم ملی نداشت، اگر به جام جهانی صعود نمیکرد، بدیهی است که باید جای خود را به یک مربی دیگری میداد اما حالا چه دلیلی برای اخراجش وجود دارد؟
* میگویند بازیکنان تیم ملی رابطه خوبی با او ندارند. اول این را بگویم که بازیکنان باید سرباز تیم ملی باشند اما خب طبیعتا آنها قرار است بازی کنند و اگر سرمربی ای باشد که رابطه خوبی با بازیکنان دارد، به سود تیم ملی خواهد بود. در اینجا هم غالب بازیکنان فیکس تیم ملی، موافق حضور آقای اسکوچیچ هستند و این را میتوان از برخوردشان هم دید. سایرین تاکنون هیچ حرف توهین آمیزی نزده اند و اصلا به نظرم بازیکنان تیم ملی انقدر حرفهای هستند که بیشترین توان خود را برای هر سرمربی بگذارند.
* بعد از جام جهانی چطور؟ به نظرم بعد از جام جهانی باید در مورد آقای اسکوچیچ تصمیمگیری شود. البته نباید انتظارات را بالا ببریم و بگوییم باید از گروه صعود کنیم. ما باید واقع بین باشیم؛ زمانی که میخواهیم یک سرمربی را اخراج کنیم باید به جانشینش و توان فدراسیون برای استخدام سرمربی فکر کنیم و وقتی نتایجش را تحلیل میکنیم، باید به توان تیم و قدرت حریفان فکر کنیم. این نگاهی است که من در تحلیل فوتبال دارم.
* فکر میکنید ریشه وضعیت کنونی تیم ملی از کجاست؟ شرایط نابسامان و متزلزل فدراسیون باعث شده تا اوضاع تیم ملی اینطور شود. در هر طبقه ساختمان فدراسیون، یک نظر وجود دارد و یک سرمربی را میخواهند. ما بیشتر از هر چیزی به نظر قاطعانه در ساختمان فدراسیون نیاز داریم و مجموعهای که بتوانند حکمرانی قدرتمند در فوتبال داشته باشد.
* شرایط الان چقدر شبیه به 2006 است؟ اگر منظورتان اختلاف در داخل تیم است، بله شبیه است.
* این شباهت را چطور تحلیل میکنید؟ آن موقع هم دو دستگی بود اما خوشحالم که الان اختلافات علنی شد. چون الان جبهه بازیکنان مشخص است و باعث میشود که آشتی کنند. چون هیچ گروهی قدرت حذف دیگری را ندارد. اما اگر اختلاف مثل 2006 پنهان میماند، تبدیل به کینه میشد و این کینه تیم ملی را بیشتر به هم میریخت. وقتی دو نفر باهم اختلاف دارند و دعوا میکنند، بعد از آن حتما آشتی خواهند کرد اما اگر علنی نشود، هرروز کینه بیشتری به وجود میآید.