جمعه 9 آذر 1403

داروساز یزدی برای اثبات دارویش دست خود را با اسید سوزاند

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

گفته می‌شود دلیل ساخت این دارو آن بوده که آقا ولی صدر، یک فرزند خود را براثر سوختگی از دست داده بود.

«آقا ولی صدر» از مخترعان به‌نام یزدی در سال های پیش از انقلاب است که برای اثبات تاثیرگذاری دارویش دو مرتبه دست خود را با اسید سوزاند.

«حسین مسرت» محقق و پژوهشگر یزدی در گفتوگو با ایسنا در مورد زندگی این پزشک نامی یزد می‌گوید: «آقا میرزا ولی صدر» سومین فرزند «میرزا علیرضا صدر العلماء» و «حاجیه تاج‌الملوک» دختر حاج علی عسکر خان است که در سال 1290 هجری شمسی در محله‌ی شاهزاده فاضل یزد به دنیا آمد.

وی با بیان این که او تحصیلات ابتدایی خود را در یزد گذراند، اضافه می‌کند: آقا ولی تحصیلات ابتدایی را بدین‌صورت گذراند که ابتدا نزد معلم خصوصی که پدرش به نام «حاجی حسن» برایش گرفته بود به تحصیل پرداخت و سپس راهی مدرسه‌ی حاج علی آقا کاظمی شد و پس از درگذشت پدر به همت مادرش همراه سه برادر دیگرش برای ادامه‌ی تحصیلات راهی کالج البرز تهران شد.

مسرت خاطرنشان می‌کند: او در تهران با دخترعموی خود ازدواج کرد و پس از بازگشت به یزد به پزشکی علاقه‌مند شد و با مطالعه‌ی کتاب‌های طب سنتی و جدید و ترکیب داروهای گوناگون که در منزل داشت، خود موفق به تهیه‌ی پمادی شد که در درمان سوختگی و زخم کاربرد بسیار خوب و آنی داشت و تولید آن در آن زمان سروصدای زیادی به پا کرد و به‌منزله انقلابی در تهیه‌ی این‌گونه داروها بود.

وی بیان می‌کند: آقا ولی پس از آن که توانست مجوز تولید این پماد را از وزارت بهداری بگیرد، آن را با نام «پماد ولی» راهی بازار دارو کرد و با این که سال‌ها از اختراع آن می‌گذرد و داروهای جدیدی کشف شده است، همچنان این پماد به‌وسیله شرکتی زیر نظر فرزندانش تولید می‌شود و به‌واسطه ترکیبات و تأثیرات فوری که دارد به ویژه آن که اثر سوختگی را محو می‌کند، خواهان زیادی دارد.

این پژوهشگر و نویسنده یزدی اظهار می‌کند: گفته می‌شود دلیل ساخت این دارو آن بوده که آقا ولی صدر، یک فرزند خود را براثر سوختگی از دست داده بود.

وی ادامه می دهد: آقا ولی برای اثبات تأثیر پماد ولی، یک‌بار در تهران با حضور روزنامه‌نگاران معروف تهران در محل دفتر روزنامه آسیای جوان که مدیریت آن با «علی حافظی» از روزنامه‌نگاران یزدی بود، مقداری اسید روی دست خود ریخت و سپس به آزمایش پماد پرداخت و فیلمی که از این رویداد تهیه شده بود، مدت ها در سینماهای تهران نمایش داده می‌شد.

به گفته‌ی وی، او یک‌بار هم در حضور دانشجویان و استادان دانشگاه قاهره مصر با ریختن اسیدسولفوریک روی دست خود اثر معجزه‌آسای دارویش را به نمایش گذاشته است.

مسرت می‌گوید: ولی صدر بسیار باهوش بود و به‌غیر از پزشکی و تسلط به زبان‌های انگلیسی و عرب و روسی به مانند اجدادش به عمران و آبادی علاقه فراوان می‌ورزید به طوری که دو مزرعه در پیشکوه یزد دایر کرد که اولی به نام خودش ولی‌آباد نامیده و به فروش رسید و اکنون کارخانه کاشی شیرکوه در آنجا قرار دارد و مزرعه دیگر صدرآباد بود که آن را به «محمد هراتی» فروخت که بر اثر خشک‌سالی‌های اخیر، خشک و بایر شده است.

وی عنوان می‌کند: آقا میرزا ولی با دخترعموی خود بدر الملوک ازدواج کرد و حاصل این ازدواج سه فرزند به ترتیب نام‌های فخرالملوک، علیرضا (فوت شده) و مهری خانم است که هر دو دختر، اکنون در قید حیات هستند.

مسرت در پایان نیز ابراز می‌کند: آقا ولی صدر در اواخر عمر به تهران رفت و همان‌جا در سال 1354 درگذشت و به خاک سپرده شد.

لینک کوتاه: asriran.com/003L32