درباره چند شبهه مشهور حجاب
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ فلسفه پوشش در مکتب اسلام چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال است. در اینجا چند پرسش مطرح میشود: حجاب چیست و آیا محدود به روسری است؟ ارزش و احترام زن مسلمان در جامعه مساوی با عفت و حیاست و داشتن پوشش، او را محترم داشته، از نگاههای ناپاک...
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ فلسفه پوشش در مکتب اسلام چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال است. در اینجا چند پرسش مطرح میشود:
حجاب چیست و آیا محدود به روسری است؟
ارزش و احترام زن مسلمان در جامعه مساوی با عفت و حیاست و داشتن پوشش، او را محترم داشته، از نگاههای ناپاک و آلوده مصون میدارد و مقامی ارزشمند و جایگاهی والا برای او به ارمغان میآورد.
حضور بانوان در محیط کار و فعالیت، همراه با پوشش مناسب، آنها را از تعرض نامحرمان حفظ کرده و سبب میشود با امنیت و آرامش خاطر به انجام وظایف بپردازند. در فضایی که معاشرت زن و مرد آزاد باشد، فساد و بیبندوباری رشد کرده و به ضعف و رکود فعالیتهای اجتماعی میانجامد. اسلام میخواهد اجتماع مرکز کار و فعالیت باشد برخلاف سیستم غربی که میخواهد کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی همراه کند.
امنیت و آرامش روانی و مصونیت در برابر طمعورزیهای هوسبازان یکی دیگر از انگیزههای حجاب است. در صدر اسلام بعضی از زنان بیبند و بار بودند و نسبت به پوشش و حفظ حجاب اعتنا نمیکردند، خداوند حکیم دستور داد که زنان مؤمن و پاکدامن حجاب خود را کاملا رعایت کنند تا بانوان با عفت و پاکدامن از زنان بدحجاب و آلوده مشخص شوند. وقتی زن کاملا خود را بپوشاند و با پاکدامنی در جامعه ظاهر شود، دیگر چشمها بهطرف او خیره نخواهد شد و از خطرات در امان خواهد ماند.
حجاب در واقع بیش از یک سرپوش است و بهطور کلی به پوشش متناسب با احترام به اخلاقیات و ارزشهای دینی و فرهنگی هر جامعه اشاره دارد. حجاب شامل پوشش بدن، مو، چهره و دیگر جزئیات است که متناسب با عقاید و احکام اسلامی بایست پوشانده شود.
چرا زنان ایرانی باید حجاب اجباری داشته باشند؟ مگر قرآن نمیگوید «لا اکراه فیالدین» پس چرا اجبار میکنید؟
حتما درخصوص این آیه شریفه زیاد شنیدهاید، اما معنایی که از این آیه مشهود است، دقیق نیست. این آیه شریفه به معنی عدموجود اجبار و اکراه در پذیرش دین است. اما وقتی کسی وارد یک دین شد، رعایت قوانین آن برای او لازم است و نمیتواند بخشی از آن را انتخاب کرده و بخش دیگر را رها کند. از طرف دیگر احکام اسلامی دو جنبه دارند، جنبه فردی و جنبه اجتماعی. حجاب هم مانند دیگر واجبات دینی بر همه مسلمانان واجب است؛ اما اجباری در اجرای آن در حوزه فردی وجود ندارد. مثلا اگر کسی در خانه خود یا میهمانی خصوصی، در جلوی نامحرم، حجاب نداشته باشد گناه کرده است؛ اما کسی از او بازخواست نمیکند. مانند کسی که واجب مهمی مانند نماز را ترک کند. اما درجایی که امور جنبه اجتماعی پیدا میکند وضع فرق میکند؛ زیرا کارهای ما فقط بهخود ما مربوط نمیشود و روی دیگران و جامعه هم اثر میگذارد. در کشور ما حجاب اجباری نیست؛ بلکه پوشش اجباری است. بین حجاب اجباری و پوشش اجباری تفاوت زیادی وجود دارد. در تمام دنیا پوشش اجباری است. هیچ کشوری نمییابید که اجازه دهند خانمها در خیابان، مدرسه و دانشگاه لخت راه بروند. در همه جای دنیا پوشش وجود دارد و به کسی اجازه نمیدهند با هر پوششی که میخواهد ظاهر شود؛ پس حداقل پوشش همهجا وجود دارد. معنی لا اکراه فیالدین این است که «افکار برخلاف افعال، قابل اجبار نیست» یعنی شما نمیتوانید فکر یک نفر را بهاجبار تغییر دهید، چرا؟ زیرا در ادامه آیه آمده: «قد تبین الرشد من الغی» باید تبیین شود. قوانین در تمام دنیا وجود دارند! بهطور مثال یک خانم اجازه ندارد در دانشگاه پنسیلوانیا با کفش پاشنهبلند وارد دانشگاه شود، این که به اسلام ربطی ندارد و یک قانون است و قانون ربطی به لا اکراه فیالدین ندارد. در همه کشورها قوانین اجباری برای پوشش وجود دارد؛ فقط مسئله این است که مقدار این پوشش متفاوت است؛ چراکه پوشش هر فرد در اجتماع و کوچه و خیابان، بر روی دیگر افراد هم تأثیر میگذارد؛ بنابراین چیزی به نام حجاب اجباری وجود ندارد و آنچه در بخش اجتماعی مطرح است پوشش الزامی است که در همه کشورها وجود دارد و طبیعتا در کشور ما با اکثریت جمعیت مسلمان، مبنای پوشش، قوانین اسلامی هستند. رعایت حجاب، مرد را بیشتر کنجکاو و تحریک میکند. از قدیم گفتهاند: «الانسانُ حریص علی مامُنعِ؛ انسان نسبت به آنچه از آن منع شود، طمع میورزد».
این که میگویند: «الانسانُ حَریص عَلی ما مُنعَ مِنهُ» مطلب صحیحی است؛ اما نیازمند به توضیح است. انسان به چیزی حرص میورزد که هم از آن ممنوع شود و هم بهسوی آن تحریک شود! به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند و آنگاه او را ممنوع سازند؛ اما اگر امری اصلاً عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و وَلَع هم نسبت بدان کمتر خواهد بود. ما نمیخواهیم کشش و جاذبه میان زن و مرد که زیبایی زندگی است از بین برود؛ که اگر از بین برود زشت و نازیباست؛ بلکه این کشش باید باشد؛ اما تعدیلشده و کنترلشده و قاعدهمند، نه ول و رها و اتفاقا حفظ کشش و جذابیت همراه با حریم از کاراییهای مهم حفظ حجاب است. ضمن این که رواج فرهنگ برهنگی نهتنها آن را بهصورت عادی و یک چیز بیاهمیت در نیاورده است؛ بلکه عطش روحی را افزایش داده است. آری بیحجابی نیز حریص بودن را کم نمیکند؛ اما بهطور قطع رابطه دو جنس مخالف را به لجن میکشاند و زن را بیارزش میکند.
وحیده علیمیرزائی. دانشجوی دکتری حقوق زن