در سرمربیگری موفق بودم و به هیچکس بدهکار نیستم؛/ عبدالله ویسی: ناراحتترین فرد در استان خوزستانم
تعریف ناکامی از نظر مردم و آنهایی که میخواهند من را خراب کنند، چیست؟ عدم موفقیت من در کدام تیم بود؟ من هرجا بودم موفق بودم و احساس میکنم یکی از مربیان موفق کشور هستم.
به گزارش ورزش سه، عبدالله ویسی که فصل گذشته صنعت نفت آبادان را در شرایطی بسیار بحرانی و ناامیدکننده در لیگ برتر حفظ کرد، این فصل موفق نشد نتایج مدنظر آبادانیها را کسب کند و نیم فصل اول لیگ برتر را با 11 امتیاز و در رتبه چهاردهم جدول به پایان رساند.
ویسی که نیم فصل سختی را پشت سر گذاشت، شکست صنعت نفت برابر تراکتور این تیم را ترک کرد و در حال حاضر برای یک بازی دوستانه همراه با پیشکسوتان فوتبال خوزستان راهی امارات شده است. او امروز در گفتگویی با خبرنگار ما درباره نیم فصل گذشته و شرایط صنعت نفت صحبت کرده و این جدایی را تلخ و آزاردهنده توصیف کرده است.
گفتگو با ویسی را در ادامه میخوانید:
* همانطور که پیشبینی میشد، کارت با تیم نفت آبادان تمام شد. آیا یک جدایی تلخ بود یا یک جدایی طبیعی؟ با توجه به شرایطی که تیم نفت آبادان پیدا کرد، میدانستم که این اتفاق دیر یا زود رخ میدهد اما اصلا دوست نداشتم از مردم آبادان و تیم خوب نفت آبادان جدا شوم. به هر حال این تیم را من بستم و باید ثمرهاش را آخر فصل میدیدم اما اتفاقاتی افتاد که باعث جدایی من شد و نمیخواستم همانطور که خوشحالی مردم را آخر فصل پارسال دیدم، الان ناراحت باشند و به من اعتراض کنند. خیلی مسائل دست به دست هم داد که نتوانم در خدمت آبادانیها باشم ولی واقعا جدایی بسیار تلخ و ناگواری بود و اصلا این جدایی را دوست نداشتم.
* با توجه به اتفاقات فصل گذشته و میزان احساسات و مسائلی که در بقای نفت آبادان بروز کرد، فکر میکردی امسال رو به هر شکلی تا پایان لیگ ادامه بدهی یا به هر صورت با توجه به نتایج این حق را به باشگاه و حتی هواداران میدادی که درباره آینده تو تصمیم بگیرند؟ بودجه ما از اول فصل بودجه نامشخصی بود و نمیدانستیم چقدر پول داریم. هنوز هم این موضوع مشخص نیست. شاید بگوییم برای مثال 90 میلیارد هزینه میکنیم اما معلوم نبود منبع مل کجاست و من نمیتوانستم با این موضوع کنار بیایم. اول فصل هم گفتم باید تیمی ببندیم که برای نیمه بالای جدول و حتی کسب سهمیه آسیا بجنگیم اما این پول را نداشتیم و با توانایی که داشتیم، با بازیکنانی صحبت کردیم. برای مثال ما با بازیکنان لول اول صحبت میکردیم اما نمیآمد و باید سراغ گزینه دوم و سوم میرفتیم که شاید به زور میآمد. این بود که باعث شد ما برای نیفتادن در جدول بجنگیم؛ نتایجی که ما الان گرفتیم، برای نیفتادن است. این 4-5 نیم پایین جدول برای نیفتادن میجنگند و ما هم آنجا بودیم. از این جنگ راضی بودم اما فکر میکردم راحتتر باشد. شاید مردم یا خود مسئولان، انتظاری از من داشتند که زیاد بود. البته خودم هم لذت میبردم اما باید به مردم میگفتیم که ما جزو 5 تیم پایین جدول هستیم و برای نیفتادن میجنگیم. الان هم در 5 تیم پایین جدول، میانه جدول هستیم و اگر در تیم لیگ 5 تیمی بودیم، سوم بودیم که مطمئنا این برای ما خوب بود. البته از این موضوع راضی نیستیم، چون حق مردم آبادان بیشتر از اینهاست.
* ما تو رو همیشه یه آدم باروحیه و شاد میشناسیم. به عنوان یک آدم باتجربه تا چه حد از ناراحتی جدایی از نفت آبادان فاصله گرفتهای؟ کار من اینطور است که راندمان کاریام دست خودم نیست و شادی و غم مردم، دست بازیکنان من است. من کارم را انجام میدهم اما ما شغلی داریم که خودمان نمیتوانیم دلیل صد درصدی باشیم و اگر بازیکن توب اجرا نکند یا محروم یا مصدوم شود، یک تیم نابود میشود. من شادی مردم آبادان را میخواستم اما غم و اندوه هم برای ما مربیان وجود دارد. بعد از هر بازی، قبل از مسابقه قبلی است، یعنی ما تا این بازی را تمام کردیم، چه شاد باشیم و چه ناراحت، باید آماده باشیم و برای مسابقه بعد ریکاوری کنیم. باز هم میگویم از این جدایی اصلا خوشحال نیستم و الان هم به دعوت یکی از دوستانم در امارات هستم و با تیم منتخب خوزستان آمدیم؛ شاید دوستم به خاطر من این کار را کرده که روحیه من عوض شود و بچههای خوزستان دور هم جمع شویم و یک ریکاوری روحی روانی کنم و بعد برای آینده تصمیم بگیرم. * در همه این سالهایی که مربیگری کردی، کدام جدایی بیشتر از همه آزارت داده و فکر میکردی که بیشترین اجحاف یا بی عدالتی در حقت اتفاق افتاده است؟ ما مربیها، جدایی در کارمان است. به قول معروف یک چمدان داریم و معلوم نیست کجا هستیم. من با استقلال خوزستان قهرمان ایران شدم و شاید باید میماندم اما رفتم و با نفت آبادان که در جدول ماندیم و به قول ورزشیها از قهرمانی کمتر نبود، باید میرفتم و ماندم. جدایی از استقلال خوزستان و جدایی از نفت آبادان بسیار آزارم داد و الان شاید ناراحتترین آدم خوزستان من باشم، نه از نظر نتایج، از اینکه نتوانستم یک کار خوب برای مردم آبادان و خوزستان کنم.
* ژوزه مورینیو دو سه هفته یک مصاحبه درباره فابرگاس به عنوان یه مربی جدید کرد و گفت تا او زمانی که اخراج نشود، نمیتوانیم بگوییم سرمربی است. میخواستم ببینم که این چقدر حرف درستی است و یک برکناری چقدر حس و حال یک فرد را به عنوان سرمربی به چالش میکشد؟ همانطور که در دین و آیینمان میگوییم، فلان بزرگ و شاعر و امام چه گفتهاند، ما فوتبالیها هم باید ببینیم فلان مربی چه گفته است. وقتی مورینیو این را میگوید، یعنی حرف بزرگی زده است. من باید به حرف مورینیو اکتفا کنم. ژاوی بعد از 5 بازی که نبرده میگوید باید برانداز کنم که چرا اینطور شده وگرنه من همان ژاوی هستم. وقتی مورینیو این را درباره فابرگاس میگوید، یعنی ما مربیان همیشه آماده این هستیم که اخراجمان کنند. اخراج، جزئی از زندگی ماست و این را باور کردیم. مورینیو حرف بسیار خوبی زده است.
* مربیگری شغلی است که بیشتر جدایی و ناکامی در آن اتفاق میفتد یا پیروزی و کامیابی. الان که به گذشته نگاه میکنی، خودت را بیشتر یه مربی پیروز میبینی یا یه فردی که ناکامیهای بیشتری داشت؟ شما به چه چیزی ناکامی میگویید؟ تعریف ناکامی از نظر مردم و آنهایی که میخواهند من را خراب کنند، چیست؟ من شاید یکی از معدود مربیانی باشم که تا حالا تیمی را به لیگ پایینتر نینداختهام. من کدام تیم را انداختهام؟ عملکرد من را همه میدانند؛ وقتی با صبای قم و با تیمی که همه را از لیگ یک میآوری، آسیایی میشوی، وقتی در فولاد مربی هستی و نقش اول را بازی میکنی و قهرمان ایران میشوی، وقتی شاهین بوشهر را در 9 بازی و در شرایطی که 8 امتیاز عقب است، به لیگ برتر میآوری، وقتی پیکانی که 9 امتیاز عقب است، در 11 بازی نگه میداری، وقتی شرایط پارسال صنعت نفت را میبینی و وقتی میدانی من بیش از 100 بازیکن به لیگ برتر آوردهام و با استقلال خوزستان با آن هزینه قهرمان میشوی، ناموفق هستی؟ آیا اخراج من از فولاد با 4 بازی و 4 امتیاز درست بود؟ این عدم موفقیت من نیست. الان اگر در نیم فصل بازیها تمام شوند، ما در لیگ ماندهایم. شاید جایگاهی که ما ترسیم کردهایم، یک یا دو پله بالاتر باشد. اخراج من از سپاهانی که دوازدهم تحویلم دادند و نصف هزینه پنجم جدول بودیم، عدم موفقیت نیست. همان سال عارف غلامی و آرمین سهرابیان را آوردم و یه تیم ملی رفتند و جلال علیمحمدی را آوردم و کاپیتان آنجا شد. اگر من بخواهم اینها را بگویم، یک کتاب میشود اما اخراجهای من به این دلیل نبود که ضعیف بودم، بلکه به خاطر مسائل دیگر بود. کدام مربی را هفته چهارم اخراج میکنند که من را از فولاد اخراج کردند؟ عدم موفقیت من در کدام تیم بود؟ من هرجا بودم موفق بودم و احساس میکنم یکی از مربیان موفق کشور هستم.
* تو تقریبا در تمام تیمهای مهم فوتبال خوزستان سرمربیگری کردی. با این تجربه، سوال ما این است که چرا مدتهاست تیمهای خوزستانی بین مدعیان اصلی فوتبال ایران جایی ندارند؟ من در تمام تیمهای خوزستان مربیگری کردم؛ نفت مسجدسلیمان، نفت آبادان، استقلال خوزستان و فولاد. راندمان کاری من هم معلوم است و به مردم خوزستان بدهکار نیستم. بازیکن بودم و با شاهین اهواز قهرمان شدیم، کمک مربی بودم و با فولاد خوزستان قهرمان شدیم، سرمربی بودم و با استقلال خوزستان قهرمان شدیم و در بدترین شرایط تاریخ فوتبال ایران، صنعت نفت را نگه داشتیم و شادی و شور و شعفی آمد که انگار تیم قهرمان شد. پس من بدهکار نیستم و کارم را انجام دادم اما اینکه یک بچه خوزستان را له کنند، در حق منِ مربی بی انصافی است. کدام بازیکن یا مربی یا پیشکوستی هم در دوران بازیگری، هم مربیگری و هم سرمربیگری قهرمان شده است؟ من در هر سه حالت، قهرمان شدم و خوشحالم که باعث خوشحالی مردم شدم. باز هم میگویم این جدایی برایم بسیار آزاردهنده بود. من شادی مردم آبادان را میخواهم که مردم بسیار شریفی هستند. همه مسئولان به من کمک کردند و مهمتر از همه، بچهها بسیار تلاش کردند اما چیزی که میخواستیم نشد. افتضاح نبود اما خوب هم نبود. * صحبت پایانی؟ تشکر ویژه میکنم از تمام مسئولان باشگاه، هیئت مدیره، مدیرعامل، کارکنان باشگاه و مردم شریف آبادان. مطمئن باشید یک روز در اوج به آبادان برمیگردم.