دستاورد 320 کرسی بینالمللی برای ورزش ایران چیست؟
ورزش ایران فهرستی بلندبالا از کرسیهای بینالمللی دارد اما عدم تاثیرگذاری و تشریفاتی بودن آنها، همواره منجر به آسیب ورزش در حوزه دیپلماسی جهانی و آسیایی شده است.
ورزش ایران فهرستی بلندبالا از کرسیهای بینالمللی دارد اما عدم تاثیرگذاری و تشریفاتی بودن آنها، همواره منجر به آسیب ورزش در حوزه دیپلماسی جهانی و آسیایی شده است.
خبرگزاری مهر - گروه ورزش: مناقشات و مسائل بین المللی صحنه هایی هستند که ورزش ایران همواره به دلیل ضعف دیپلماسی ورزشی از حضور در آنها بازنده خارج می شود و همین مسئله بارها باعث اجحاف در حق نمایندگانان ایران شده است.
این در حالی است که کرسی های بین المللی و در اختیار داشتن آنها می تواند نقش حیاتی در استیفای حقوق ورزشی ها در زمین مسابقه یا خارج از آن داشته باشد اما نبود ساز و کار مشخص برای تاثیرگذاری در ورزش جهان و مدیریت آن، به یک بحران و چالش همیشگی در ورزش کشور تبدیل شده است.
البته که ورزش ایران در حال حاضر تعداد 320 کرسی بین المللی در مجامع مختلف در اختیار دارد اما شاید بهتر باشد برای خیلی از آنها از واژه «کرسی» استفاده نکرد و اصلا امیدی به تاثیری گذاری آنها و بهره مند شدن از متصدیانشان نداشت وقتی هر سال شاهد اتفاقات تاسف بار زیادی هستیم که ریشه آنها به «ضعف در کرسی بین المللی ورزش» باز می گردد.
کرسی های تشریفاتی برای ورزش ایران آماری که توسط فرشید طهماسبی مدیرکل امور بین الملل وزارت ورزش در رابطه با تعداد کرسی های بین المللی ایران در اختیار خبرنگار مهر قرار داده شده حکایت از فهرستی بلندبالا از کرسی های جهانی، آسیایی و منطقه ای دارد اما «تاثیرگذاری این کرسی ها برای ورزش ایران از نظر کیفی چقدر مفید فایده بوده است؟!»
برای پاسخ به این پرسش یادآوری همین مسئله بس که فوتبال ایران سال گذشته مانند بسیاری مواقع دیگر، در جدال نیمه ورزشی - سیایی از رای های صادر شده توسط کنفدارسیون فوتبال آسیا ضربه خورد و به نوعی بازنده جدال شد چون فرد قابل نفوذی در ساختمان AFC نداشتیم در حالیکه عربستانی ها به واسطه نفوذشان توانستند جریانی که برای گرفتن حق میزبانی ایران آغاز کردند را به نفع خود به نتیجه برسانند.
درست است که در رشته ای مانند اسکواش، داشتن کرسی بین المللی باعث نقش تعیین کننده یک ایرانی (مسعود سلیمانی) در گسترش این رشته شده یا در چوگان که به نام ایران ثبت شده، حمزه ایلخانی زاده سفیر کبیر این رشته در آسیا و عضو دائم کنفدارسیون قاره ای است اما غیرقابل کتمان است که نداشتن کرسی برای رشته های در تیررستر و محبوب تر و کلیدی تر همواره ورزش ایران را متحمل آسیب کرده است.
در واقع بسیاری از کرسی های ورزش ایران بیشتر «تشریفاتی» به حساب می آیند و به کار ورزش کشور نیامده اند. به همین دلیل است که با وجود داشتن 320 کرسی و انجام سفرهای خارجی بسیار به بهانه آنها، ورزش ایران در حوزه دیپلماسی بین المللی آسیب پذیر است.
از دست رفتن کرسی های بین المللی تاثیرگذار به خاطر بی تدبیری و غرض ورزی در کشورهای مختلف جهان همواره تلاش های علنی و غیرعلنی برای در اختیار گرفتن کرسی های جدید و بهبود اوضاع در این زمینه می شود. در ایران امانداشتن مدیرانی که بتوانند در مجامع بین المللی ورزش حرف خود را به کرسی نشانده و از حقانیتمان دفاع کنند به یک ضعف بزرگ برای ورزش امروز کشور تبدیل شده است.
این در حالی است که پیش از این ورزش ایران صاحب کرسی های بین المللی تاثیرگذاری بود اما به مرور به خاطر بی تدبیری، برخی غرض ورزی ها و اشتباهات باورنکردنی از دست رفتند و هرگز هم جایگزینی برای آنها پیدا نشد.
دبیرکلی کنفدراسیون شنا آسیا از پست های مهمی بود که زمانی توسط وحید مرادی برای ایران بود اما نبود حمایت داخلی باعث از دست رفتن این کرسی شد. علی مرادی هم که زمانی متصدی دبیرکلی کنفدراسیون وزنه برداری آسیا بود اما به دلیل مشابه و باجود مقاومت های زیادی در نهایت این پست کلیدی را واگذار کرد.
نبود درایت لازم برای ماندگاری پست های کلیدی ورزش در مجامع بین المللی تاثیر خود را برای رشته ای مانند قایقرانی هم گذاشت اینگونه که علی قلم سیاه از ریاست کنفدراسیون قاره ای این رشته کنار رفت.
البته از کلیدی ترین کرسی های از دست رفته ورزش ایران باید به کرسی اتحادیه جهانی کشتی و عضویت در هیات رئیسه این اتحادیه اشاره کرد که به نام رسول خادم بود اما «حذف داوطلبانه» این کرسی (استعفای خادم) نه تنها برای کشتی بلکه برای کل ورزش ایران گران تمام شد به خصوص که بعد از استعفای خادم، یک داور زن چینی جایگزین وی شد و هیچ ایرانی دیگری نتوانست به اتحادیه ورود کند. این موضوع طی دو سال گذشته تاثیر خود را در میزبانی های ایران به وضوح گذاشته است.
حسرتی که بر دل ورزش ایران باقی مانده است مهمتر از اتحادیه جهانی کشتی اما کرسی ایران در کمیته بین المللی المپیک (IOC) بود که با بی تدبیری محض خودی ها از دست رفت. مصطفی هاشمی طبا اولین و تنها ایرانی بود که بعد از انقلاب به واسطه دیپلماسی ورزشی فعال کمیته ملی المپیک که ریاست آن را بر عهده داشت به IOC راه یافت. حضور در IOC مهمترین کرسی بین المللی برای هر کشوری به حساب می آید اما جناحبندی های پشت پرده سازمان تربیت بدنی وقت که تاثیرش را بر انتخاب نشدن دوباره هاشمی طبا به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک ایران گذاشت، باعث واگذاری خودساخته این کرسی کلیدی در ورزش جهان شد.
اینگونه از سال 83 حسرت دستیابی دوباره به چنین موقعیتی که از طرف بالاترین نهاد ورزشی جهان به ایران اهدا شده بود، بر دل ورزش کشور باقی مانده چون هیچ ایرانی دیگری نتوانست عضو کمیته بین المللی المپیک شود. البته طی این مدت و در زمان ریاست محمد علی آبادی در کمیته ملی المپیک صحبت هایی مبنی بر عضویت او در IOC مطرح شد. حتی با رایزنی «شیخ احمد الفهد الصباح» رئیس شورای المپیک آسیا و نامه او به «ژاگ روگ» رئیس وقت کمیته بین المللی المپیک برای معرفی علی آبادی، این موضوع شکل جدی و رسمی هم گرفت اما هرگز به نتیجه نرسید.
واجبتر از نان شب برای ورزش ایران خلا نداشتن کرسی بین المللی کارآمد همواره برای ورزش ایران در صحنه های مختلف تاثیر منفی داشته است. طبیعتا این مسئله بعد از کاهش تاثیرگذاری ایران در نهادهای بزرگ - به خاطر از دست دادن کرسی های آنها - محسوس تر بوده است.
بنابراین باید اراده «دستیابی به کرسی بین المللی» در ورزش تقویت و موقعیت لازم برای جلوس بر صندلی آنها ایجاد شود. این مهم برای متصدیان ورزش و در رابطه با نهادهایی مثل کمیته بین المللی المپیک باید حکم واجب تر از نان شب را داشته باشد به خصوص با پیشینه ای که ایران در این نهاد دارد.
مصطفی هاشمی طبا که طی سال های 2000 تا 2004 جزو تصمیم گیرندگان کمیته بین المللی المپیک به حساب می آمد، آخرین ایرانی بود که موفق به تصدی پست در این کمیته شد در حالیکه پیشینه اولین حضور ایرانی ها در بزرگترین ساختمان ورزشی سوئیس به پیش از انقلاب و حتی حدود یک قرن پیش باز می گردد.
«نظام الدین امامی خوئی» اولین ایرانی بود که عضو IOC شد. تاریخ ورزش ایران حکایت از این عضویت طی سال های 1921 تا 1924 دارد. طبق پیگیری خبرنگار مهر، تقریبا همزمان با پایان دوره وی، «عبدالصمد ممتاز السلطنه» به عنوان دومین ایرانی در کمیته بین المللی المپیک صاحب کرسی شد. شاهنشاه غلامرضا پهلوی هم سومین ایرانی راه یافته به کمیته بین المللی المپیک بود. عضویت وی برای سال 1955 ثبت شده است.
امید به تدبیر وزارت ورزش ادامه چالش های ناشی از غیرقابل نفوذ بودن در مجامع بین المللی که حتی در بسیاری موارد بهانه ناکامی ورزشکارانمان و ضربه خوردن آنها از ناداوری ها هم می شود، وزارت ورزش را بر آن داشته تا اقدامی قانونمند داشته باشد. تدوین دستورالعملی با عنوان «نحوه حمایت از توسعه ارتباطات بین المللی و جایگاه نمایندگان ایران در مجامع بین المللی» در این راستا انجام شده است.
مهدی علی نژاد معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش هفته گذشته با رونمایی از این دستورالعمل به تشریح تدبیر موردنظر برای رفع ضعف بزرگ ورزش پرداخت و از رقم خوردن اتفاقات خوب در آینده ای نزدیک خبر داد.
قطعا این اتفاقات زودتر رقم می خورد اگر مدیران گذشته کوتاهی خود در رابطه با کرسی های بین المللی را پذیرفته و برای جبران آن اقدام اساسی می کردند چراکه به هر حال توانایی و شایستگی داخلی در کسب و حفظ این کرسی ها تاثیر مستقیم دارد. حالا اما امید می رود تدبیر وزارت ورزش با همکاری دیگر نهادهای وابسته به بار نشسته و درمانی برای این درد کهنه شود.