دعوای پزشکان سنتی و اروپایی بر سرچه بود؟
درس کالبدشناسی تا سال 1232 نظری و دانشجویان پزشکی با اسکلت و برخی ابزارهای ساده آموزش میدیدند. تا آن زمان استادان دارالفنون اجازه کالبدشکافی نداشتند و در آن سال یکی از بیگانگان درگذشت و، چون مرگش مشکوک بود، به درخواست بازماندگانش از سوی دکتر پولاک و در حضور شاگردان پزشکی دارالفنون کالبدشکافی شد.
171سال قبل برای نخستین بار دانشجویان پزشکی جسدی را از نزدیک و به طور عملی تشریح کردند. دکتر پولاک، اولین معلم طب مدرن در دارالفنون بود.
به گزارش همشهری آنلاین، علاوه بر تدریس طب و جراحی، علم تشریح هم درس میداد. از آنجا که تشریح بدن مسلمانان در ایران ممنوع بود، او از حیوانات استفاده کرده و با خود استخوان و اجساد خشک شده از اروپا آورده بود و تا قبل از آن دانشجویان پزشکی عمل تشریح را روی جنازه انسان انجام نداده بودند.
نصرالله حدادی، تهران پژوه در این باره میگوید: «نخستین کارآموزی بالینی دانشجویان دارالفنون درآوردن سنگ مثانه از بیماری در محله سنگلج بود.
درس کالبدشناسی تا سال 1232 نظری و دانشجویان پزشکی با اسکلت و برخی ابزارهای ساده آموزش میدیدند. تا آن زمان استادان دارالفنون اجازه کالبدشکافی نداشتند و در آن سال یکی از بیگانگان درگذشت و، چون مرگش مشکوک بود، به درخواست بازماندگانش از سوی دکتر پولاک و در حضور شاگردان پزشکی دارالفنون کالبدشکافی شد. سالها پس از آن، بارنهئود، استاد زبان فرانسه، پیش از مرگش پیکر خود را به مدرسه دارالفنون فروخت و با پول آن کتابخانه دارالفنون را پربارتر کرد. بعد از این اتفاق دانشجویان دارالفنون برای نخستینبار با پیکر او درس کالبدشناسی را به صورت عملی آموختند.»
برای مدتی میان طبیبان سنتی و اروپایی چالشی ایجاد شد و تهرانیها برای مراجعه و مداوا سردرگم بودند. جدال و کشمکش، زمانی آغاز شد که شمار طبیبانی که مکتب اروپایی را تجربه کرده و آموخته بودند، به حدی رسید که بیم آن میرفت حکیم باشیها را به حاشیه نشینی سوق دهند. اطبای سنتی نه تنها به طب اروپایی عقیده نداشتند، بلکه آن را مضر به حال مردم ایران میدانستند.
مردم نیز به دو دسته غیرمساوی تقسیم شدند؛ متجددین و روشنفکران مدافع طب اروپایی شدند و عامه مردم که جمعیت زیادی را تشکیل میدادند، طب سنتی را مرجح میدانستند. اطبای سنتی به چاپ و نشر رسالههایی دست زدند که مردم را از تبعیت از طب اروپایی، که عنوان ضدمذهبی نیز به آن دادند، بر حذر میداشت.
سر دسته اینان «حاج میرزا بابای شیرازی» ملقب به «ملک الاطباء» از پزشکان دوران فتحعلیشاه، محمدشاه و ناصرالدین شاه بود. حملات شدیدی علیه این شیوه پزشکی بهخصوص علیه کالبدشکافی و تشریح شد در حالی که کالبد شکافی در طب اروپایی، ممنوعیتی نداشت و این محدودیت نقص آشکاری برای طب ایران محسوب میشد.
از میان اخبار