یک‌شنبه 8 مهر 1403

دفتر شعری از ایرج ضیایی منتشر شد

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
دفتر شعری از ایرج ضیایی منتشر شد

دفتر شعر جنون دارد این دوچرخه اثر ایرج ضیایی از سوی انتشارات سیب سرخ منتشر شد.

دفتر شعر جنون دارد این دوچرخه اثر ایرج ضیایی از سوی انتشارات سیب سرخ منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، ایرج ضیایی درباره این مجموعه شعر گفت: کتاب «جنون دارد این دوچرخه» دربرگیرنده 16 شعر بلند از نیمه دهه 40 تا دهه 90 است وتعدادی ازاین شعرها در گزینه اشعار، تعدادی در نشریات و تعدادی برای نخستین بار در کتاب «جنون دارد این دوچرخه» منتشر شد. او افزود: قدیمی ترین شعراین مجموعه به نام «شب های شمالی من» به سال 1347 تعلق دارد، از دفتری به نام «شمالی ها» که آن دفترهمراه با دفتری به نام «ترکیب های حضوری» به دلایل مختلف هرگز به چاپ نرسید وتنها شعرهای محدودی ازآن دفترها به جای ماند که شعر بلند «شب های شمالی من» از آن جمله است. این شعر که در سه بخش سروده شده وتنها بخش نخست آن درسال 1350 درآیندگان ادبی چاپ منتشر شد. متن کامل این شعر برای نخستین بار دریک کتاب منتشر می شود. ضیایی ادامه داد: شعر «باید از دنیا پیاده شوم» درسال 1353 سروده ونخستین بار درهمان سال به همت منوچهر آتشی در مجله تماشا منتشرشد. شعر «یک تف یک صدا» نیزدرسال 1353 سروده شد وهمان سال درآیندگان ادبی که زنده یاد احمد میرعلایی با این ضمیمه همکاری داشت منتشرشد. این شماره آیندگان ادبی را گم کردم واین شعررا از دست دادم. چند دهه درحسرت خواندن دوباره این شعربودم تا این سه سال پیش به پیشنها دوستی به کتابخانه ملی مراجعه کردم و به همت یکی از کارکنان بخش نشریات موفق به پیدا کردن این شعر شدم. او افزود: تاریخ سرایش شعر «مارلیک» که برای نخستین دراین مجموعه منتشر شده به سال 1362 بر می گردد. شعری دربرگیرنده افسانه ها و اسطوره منطقه شرق گیلان. این شعرزبانی متفاوت با دیگرشعرهای این مجموعه دارد. زبانی فشرده، با ضرباهنگی تند وتصاویری کوتاه تا حد یک یا دو واژه وپرازاشیای عهد عتیق، چون مکان اتفاق افتادن حکایات و روایت ها عهد عتیق است. به گفته ضیایی؛ تپه مارلیک یا همان چراغعلی تپه که قدمتی چند هزار ساله دارد، نخستین بار در دهه 40 به همت باستان شناسان ایرانی کاوش شد وابراهیم گلستان فیلمبرداری و فروغ فرخزاد عکاسی این کاوش را به عهده داشتند. این تپه درارتفاعات کوهستان های دیلمان و درفک قرار دارد و متاسفانه در حوالی سال های 56 و 57 تپه توسط مردم مورد غارت قرار گرفت. او افزود: اما شعر بلند «جنون دارد این دوچرخه» که نامش را به کتاب تحمیل کرده از لونی دیگراست. فراموش نکنم که پشت 90 درصد شعرهای من داستان ها و حکایت هایی جا خوش کرده که خود داستان دیگری است وآدم ها و حوادثی واقعی درآنها نقش و حضور دارند. برای نمونه همین شعر دوچرخه بخش عظیمی از زندگی و خاطرات خانوادگی من را دربرگرفته که هنوز فکر می کنم نوستالژی خفته دراین شعر ناتمام مانده است. شاعر مجموعه «حرکت ناگهانی اشیاء» ادامه داد: من نوجوانی ام در تالش با این دوچرخه ی پدر سپری شده است. پدرم با این دوچرخه روسی دوچرخه سواری را به من یاد داد وتا 12 سالگی و قبل از فروش این دوچرخه درخیابان های تالش دوچرخه سواری می کردم، دوچرخه فروخته شد اما من همچنان دررویاهایم سواربر دوچرخه پدر به سفرهای دور و دراز می روم. در سال 1395 این دوچرخه بر صفحه کاغذ ظاهر شد و سفر ذهنی من هم با آن شکل گرفت. او ادامه داد: یا شعر «فرقی نمی کند» که تاریخ سرایش آن به سال 1372 بازمی گردد، حکایت دوچرخه سازی است که من وهمسرم درطول سال های اقامت مان دراصفهان به مدت یک سال درسال 1357 مستاجر او بودیم. مردی محجوب و نازنین وعاشق خانواده که حضورش در این شعر ادای دینی است به او. ضیایی درباره چرایی انتشار شعرهایش گفت: شعرهای بلند ازنظر فرم و محتوا و کنترل آن برای پراکنده نشدن سوژه اهمیت دارد. شعربلند به نوعی توانایی شاعر را محک می زند. من در دهه 70 پس از چاپ سه کتاب به تعریفی از شعر رسیدم که بخشی از این تعریف به شعر بلند و منظومه هایم برمی گردد از جمله منظومه منتشر شده «مراثی محله های مرده» و منظومه منتشر نشده «آسمان خاموش است». به گفته ضیایی؛ شعر، بازپس گیری آن چیزی است که دراشیا و امور پنهان شده است. برملاکردن این مستوره ها به کمک روایت های خرد و کلان درشعرهای بلند و به ویژه درمنظومه ها این امکان را به وجود می آورد که از تونل بوم زیست و تاریخ ات عبور کنی، عبوری ناگزیر، چون اشیا و انسان ها نیازمند مکان هستند، انسان مکانمند نیازمند سکونت در زبان است. این سکونت به شاعرو شعرش هویت می بخشد. ازایرج ضیایی تاکنون مجموعه شعرهای «حرکت ناگهانی اشیاء»، «سکوها خالی است»، «زیر پای همهمه»، «سبک نمی شود این وقت»، «همیشه کنارت یک صندلی خالی هست»، «این پرنده از دوران سلجوقیان آمده است»، «اندکی آسمان و کمی احوالپرسی»، «حرکت ناگهانی اشیاء»، «مراثی محله های مرده» و «جنون دارد این دوچرخه» تاکنون منتشر شده است.