چهارشنبه 12 آذر 1404

دلنوشته سقاب اصفهانی در سوگ همسر و دختر مرحومش + عکس

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
دلنوشته سقاب اصفهانی در سوگ همسر و دختر مرحومش + عکس

هر بلایی در برابر نبودن هستی‌ام، برایم کوچک و حقیر است. نبودنش در این دنیا بلائی عظیم است اما بارها زیر لب این را زمزمه کردم که "و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انالله و انا الیه راجعون" «(صابران) کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آن‌ها رسد می‌گویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می‌گردیم»

اسماعیل سقاب اصفهانی، معاون رئیس‌جمهور در سوگ عزیزانش نوشت:

4 روز پیش ما خانواده‌ای بودیم 5 نفره؛ فاطمه عزیز و فداکار، حسنای مهربان و شاد که دختر بزرگم و 13 سالش بود، محمدحسین پسر قوی و نور چشمم که 11 سالش است و محمدسبحان که میوه دلم و شیرین‌تر از عسل برایم است.

فاطمه عزیزم که پاره تنم بود اول از همه مظلومانه رفت. ایکاش فاطمه مانده بود. فاطمه همه وجودم بود و البته هنوزم هست. "نیست مرا جز تو دوا ای تو دوای دل من"

هر بلایی در برابر نبودن هستی‌ام، برایم کوچک و حقیر است. نبودنش در این دنیا بلائی عظیم است اما بارها زیر لب این را زمزمه کردم که "و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انالله و انا الیه راجعون" «(صابران) کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آن‌ها رسد می‌گویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می‌گردیم»

فاطمه را خدا به من داده بود و من را لایقش ندانست و خودش پس گرفت. دل من مچاله می‌شود و این دلتنگی ابدی است.

این ایام خیلی گریه کردم ولی خدا می‌داند که گریه من از سر شکوائیه و چرایی نیست، گریه من فقط از سر محبت و عاطفه است. من در طول زندگی ام سعی کردم عبد باشم، عبدی حقیر و ناچیز و در این آزمون بزرگ و سخت هم تسلیم محض رضای خدای مهربانم هستم. خدایی که خودش می‌دهد و خودش می‌گیرد. البته دلم قرص است چرا که بقول یکی از دوستان «خدا منصف‌ترین خریدارهاست».

آرزوی فاطمه‌ام این بود که ایران را بسازیم و همه مشکلات کشور را تبدیل به بزرگترین فرصت‌ها بکنیم. در این دو هفته که عضوی از کابینه دولت شدم و برخی نیز نقدهایی داشتند، فاطمه‌ام شب‌ها خوابش نمی‌برد و اضطراب داشت اما می‌گفت «تو باید با عملکردت نشون بدی که لیاقتش رو داری و باید ده برابر دیگران برای کشورت کار کنی و این کار بزرگی که به مردمت تعهد دادی را به نحو احسن تموم کنی».

عمیقا دلتنگم اما اکنون آرزوی فاطمه، هدف زندگی من است. دیگر هیچ ترس و واهمه و خستگی در وجودم نیست و امروز قبل از خاکسپاری فاطمه نازنینم و حسنای عزیزم کار را دوباره شروع کردم.

حسنا هم بعد از دو روز مرا ترک کرد ولی با سخاوت بی‌پایانش زندگی چندین انسان دیگر را نجات داد و می‌دانم که این خواست قلبی‌اش بود که اعضای بدنش زندگی‌های دیگری را زنده نگه دارد. اعضای او اکنون در بدن افراد محترم دیگری است و این تسلی خاطرم است.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.

دلنوشته سقاب اصفهانی در سوگ همسر و دختر مرحومش + عکس 2
دلنوشته سقاب اصفهانی در سوگ همسر و دختر مرحومش + عکس 3
دلنوشته سقاب اصفهانی در سوگ همسر و دختر مرحومش + عکس 4
دلنوشته سقاب اصفهانی در سوگ همسر و دختر مرحومش + عکس 5