جمعه 9 آذر 1403

دلنوشته مصباح‌الهدی باقری برای طالب‌زاده

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
دلنوشته مصباح‌الهدی باقری برای طالب‌زاده

"یادته عکسی از شما رو به آقا نشون دادند و گفتند: این نادر طالب زاده که دوستش دارید، اینه‌ها... این عکسشه تو آمریکا! بعد آقا لبخندی زدند و گفتند: به خاطر همین دوستش دارم..."

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مصباح الهدی باقری عضو مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) در یادداشتی به مناسبت درگذشت نادر طالب‌زاده، به ماجرای سعایت و بدگویی عده‌ای از وی در مقابل رهبر انقلاب و پاسخ جالب رهبری به آن بدگویان اشاره کرد.

متن دلنوشته آقای باقری به شرح زیر است:

سلام حاج نادر

چه‌طوری عزیز؟ بهترین؟

حالا وقتشه که کمی آرام بگیری برادر

اون همه شور، اون همه شوق، اون همه از پا ننشستن، اون همه حرکت مدام

آخر خسته شدی برادر...

عمری دویدی،

و آخر رسیدی...

به همانچه همیشه دنبالش بودی...

گوارایت باد و نوشین...

**********

یادته عکسی از شما رو به آقا نشون دادند و گفتند: این نادر طالب زاده که دوستش دارید، اینه‌ها... این عکسشه تو آمریکا!

بعد آقا لبخندی زدند و گفتند: به خاطر همین دوستش دارم...

کسی که از این عکس به این حقیقت برسه، یعنی انتخاب کرده...

آره حاج نادر!

تو می‌توانستی خیلی انتخاب‌های رنگی و بزک کرده داشته باشی

اصلا به انتخاب‌های دیگه خیلی خیلی نزدیک‌تر هم بودی؛

دنیا هم به کامت بود...

عقل و سوادش رو هم داشتی،

اما تو انتخاب کردی گزینه سخت‌تر رو

و همه عمر پای این انتخاب ایستادی: جهاد برای حقیقت!

و ذره‌ای هم کم نیاوردی و کم نگذاشتی..

و لحظه‌ای هم گرفتار حواشی و فرعیات نشدی

و در جبهه حق‌طلبی و حق‌خواهی،

مستقیم به سمت دشمن انسانیت و آزادگی

همه تیرهایت را درست نشانه رفتی،

با رسانه، با کلام، بدون کلام...

تا آرمان‌هایت همیشه سبز باشند و زنده...

اما

دشمن مغرور تا دندان مسلح و مجهز

زورش به دوربین و میکروفون و لوکیشن و دکوپاژ و خطابه بلیغ تو نرسید!

اصلا نمی فهمید از کجا دارد می خورد...

با محاسباتش جور در نمی آمد؛

کل مساحت عملیات تو، 30 متر مربع هم نبود

اما قدرت طوفان تو،

سونامی درست می‌کرد

که به پا خیزد به مقابله با هر چه تعدی و بدعهدی و خیانت و قساوت است..

آن‌گاه دیگر تحمل نشدی...

آن وقت بود که تو را

و همسر مجاهدت را

تحریم کردند...

مضحک‌ترین مجازات تاریخ این است که مجاهدی را تحریم کنی

چه رزق و روزی بهتر از این...

مجاهد همیشه به دنبال محدودیت و محرومیت است

اصلا با محدودیت، وسعت می‌گیرد... جهانی می‌شود... ابدی می‌گردد...

بار می‌آید، رشد می‌کند، شکوفا می‌شود و شکوفا می‌کند.

و از این باغ شکوفاییت

چه جوان‌ها که جوانه زدند با تو..

و چه آرمان‌ها که سرو ماندند با ماندن تو...

*********

حالا اما

با همه کوله بار مجاهدت و استقامتت

سرمشق خوش‌خطی هستی

برای همه

آرمان‌ها و آرمانی‌ها،

آزادها و آزاده‌ها،

عدالت‌خواه‌ها و عدالت‌گسترها،

که یاد بگیرند

قلم و بیان و تصویر

چه معرکه‌ای بپا می‌کند...

که یاد بگیرند

استقامت و مجاهدت

چه ینیان مرصوصی می‌سازد

تا در آخر دانش‌آموخته مکتب عشق شوند

همان مکتب جان دادن در راه حق و حقیقت...

***

حاج نادر! خسته نباشی...

بچه‌ها همچنان به نفس تو پای کارند...

می‌دانند تو رفتنی نیستی...

همان طور که بهار..

و سبزه های مقاومت و جهاد را تا ابد پاس می‌دارند

تا آن را به بهار حقیقی بسپرند

و روزگاران را پر از بهجت مستضعفین کنند.