دوستی خاله خرسه خرس برلین با سینمای ایران
در برلیناله سه فیلم «شیطان وجود ندارد» (محمد رسول اف)، «نامو» (نادر ساعی ور) به تهیهکنندگی مستانه مهاجر و سرمایهگذاری نوید محمدزاده و پژمان بازغی و فیلم «یلدا» ساخته «مسعود بخشی» حضور دارد.
به گزارش مشرق، برای کسی که کم و بیش سرش در کار سینما باشد شناخت و درک این موضوع که هر کدام از جشنوارههای خارجی فیلم، سیاستشان و به قول معروف خط و ربطشان چیست کار دشواری نیست. هر جشنواره یا فستیوال فیلمی برای خودش یک سیاستگذاری یا رویکردی دارد که بعضا یا خیلی مشخص آن را عنوان میکند، یا نه به خاطر اینکه هدفشان مشخص نشود، آن را در دالانی از پیچیدگیهای سیاسی، اجتماعی و حقوق بشری به سر میچرخاند. یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی جهان که جزء جشنوارههای «مادر» نیز به شمار میرود جشنواره فیلم برلین معروف به «برلیناله» است که هر ساله تقریبا همزمان با جشنواره فیلم فجر در شهر برلین برگزار میشود.
برلیناله، امسال هفتادمین سال برگزاری خود را پشت سر میگذارد و از این حیث جزء جشنوارههای با سابقه و با قدمت سینمای جهان است. سینمای ایران همواره از سالهای دور مورد توجه این جشنواره بوده و جوایز ریز و درشتی هم از آن کسب کرده است. ایران از سال 1353 (1974 میلادی)، همواره در یکی از بخشهای جشنواره فیلم برلین حضور داشته است. «ساموئل خاچکیان» و «هوشنگ شفتی» دو بار در سالهای 1958 و 1963 با فیلمهای «شبنشینی در جهنم» و «شقایق سوزان» در این جشنواره حضور داشته است.
بیشتر بخوانید:
*س_حامیان سفارتی جشنواره برلین به دنبال بیاعتبار کردن پروانه ساخت و نمایش ایران / «محمد رسولاف» چگونه در طول یکسال سه فیلم ساخت؟ + تصاویر_س*
اما رکورد بیشترین حضور در برلیناله برای «جعفر پناهی» است که با هشت فیلم که البته نمایش شماری از فیلمهای او در چارچوب برنامه بزرگداشت بوده، بیشترین حضورها را در برلین داشته است.
جدای از خرس نقرهای که چندین بار سینماگران ایرانی موفق به دریافت آن شده اند سینمای ایران دوبار با فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» (اصغرفرهادی) و «تاکسی» (جعفر پناهی) خرس طلایی این جشنواره را از آن خود کرده است.
اما دقیقا بعد از سال 88 و اتفاقات و حوادث سیاسی آن سال در ایران، رویکرد این جشنواره نیز به سینمای ایران کاملا سیاسی و به معنی واقعی کلمه ضد ایرانی شد. این یک واقعیت انکار ناپذیر است که جشنواره فیلم برلین طی سالهای اخیر رویکردی ضدایرانی داشته و ابایی هم از ابراز آن نداشته است. حتی جایزه دادن به فیلم ضعیف و شلختهای مثل «تاکسی» ناشی از همین رویکرد است یا همین لوس بازی خالی نگه داشتن صندلی جعفر پناهی.
فرآیند انتخاب فیلمها چه گونه بود؟
در سالهای اخیر خانم «آنکه لویی» نماینده جشنواره برلین بود که به ایران میآمد و در دفاتر سینمایی و به شکل غیر رسمی فیلمها را میدید و برای جشنواره برلین انتخاب میکرد. اما «لویکه» که هرساله برای انتخاب فیلم به ایران میآمد در سال 95 به همراه نسخههایی از چند فیلم سینمایی و در حال خروج از کشور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. نیروهای امنیتی چمدان لویکه را ضبط و بازرسی کردند.
«آنکه لویکه» نماینده برلین در این وضعیت لویکه نیز تصمیم میگیرد سوار هواپیما نشود. چمدان پر از فیلم لویکه از فیلمها خالی میشود و آثاری که او برای بازبینی انتخاب کرده بود، از او گرفته میشود. به «لویکه» گفته شده مشکلی برای ترک ایران ندارد و او که در ابتدا حاضر به خروج از ایران بدون فیلم ها نبود در روز دوشنبه هشتم آذرماه 95 ایران را ترک کرد. بعد از این اتفاق برلین دیگر نمایندهای به ایران نفرستاد و راه و چارهای دیگر راجستجو کرد. فیلم سازانی که میخواستند فیلمهایشان در برلین حضور داشته باشد باید فیلم را به جشنواره ارسال میکردند و یک هئیت انتخاب که چند ایرانی نیز عضو آن هستند مسوول انتخاب آثار ایرانی شدند. ولی یک شرط برای انتخاب فیلمهای ایرانی گذاشته شده بود و آن اینکه آثار نباید به هیچ عنوان دولتی یا حاکمیتی باشند و اگر مجوز ساخت از نهادهای دولتی گرفته باشند امتیاز منفی برای آنها محسوب میشود. «شیطان وجود ندارد» ساخته محمد رسول اف در برلیناله امسال سینمای ایران با سه فیلم «شیطان وجود ندارد» (محمد رسول اف)، «نامو» (نادر ساعی ور) به تهیهکنندگی مستانه مهاجر و سرمایهگذاری نوید محمدزاده و پژمان بازغی و فیلم «یلدا» ساخته «مسعود بخشی» حضور دارد. دو فیلم اول که اساسا مجوز ساخت و پروانه نمایش ندارند و فیلم «یلدا» هم در بخش غیر رقابتی به نمایش در میآید. حال نکته جالب و سوال برانگیز اینجاست که چطور و چگونه با وجود چنین آثاری که حتی حاضر به دریافت مجوز از نهادهای قانونی نشده اند، چرا کاروان سینمای ایران برای حضور در برلین باید با بیش از 100 نفر راهی این جشنواره بشود؟ در اینجا چند سوال و پرسش به وجود میآید که بد نیست مدیران سینمای کشور به آنها پاسخ دهند. «یلدا» ساخته مسعود بخشی اولین پرسش این است که هزینه اعزام این گروه عریض و طویل را در چنین شرایط اقتصادی نابسامانی چه کسی پرداخت میکند. آیا مدیران و سینماگران و بعضا منتقدان و خبرنگاران با هزینه شخصی به این سفر میروند یا نه از کیسه بیت المال خرج آنها داده میشود؟ پرسش دوم این است که کارکرد و خروجی این کاروان چیست؟ آیا ما در بازار برلین فروش فیلم داریم که حتی اگر داشته باشیم نیازی به این تعداد نیرو هست یا نه؟ یا اینکه مدیران سینمایی در مورد رویکرد محتوایی و ضد ایرانی جشنواره برلین اعتراضی میکنند یا رایزنی با مدیران جشنواره میکنند یا نه؟ «نامو» ساخته نادر ساعی ور پرسش دیگر این است که چرا طی این همه سال هیچ گونه شفاف سازی در خصوص کارکرد و دستاورد حضور مدیران ایرانی در جشنوارههای خارجی صورت نگرفته است که حداقل علاقمندان به سینما بدانند فایده حضور آنها در این رویدادها چه بوده است؟! مشخص نیست اعزام این افراد به جشنواره برلین چه توجیه و دستاوردی دارد، جشنوارهای که در سالهای اخیر رویکردی ضد ایرانی داشته و به محفلی برای تبلیغ علیه ایران تبدیل شده است. متأسفانه مرسوم شده که موقع برگزاری جشنوارههایی، چون کن و برلین، گروهی از مدیران سینمایی راهی این جشنوارهها بشوند، بدون اینکه مشخص شود انجام این مسافرتها چه الزامی داشته است؟! نویسنده: ایزد مهرآفرین منبع: جوان آنلاین