شنبه 11 مرداد 1404

دو ابزار تاب‌آوری و اصلاح ساختار ضرورت دوران پساجنگ

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
دو ابزار تاب‌آوری و اصلاح ساختار ضرورت دوران پساجنگ

به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران، رئیس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران، با اشاره به سناریوهای پیش روی کشور بعد از جنگ 12 روزه، گفت: ما ناگزیر به انتخاب از میان یکی از سه سناریوی ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم، مقاومت فرسایشی و کوبایی شدن و در نهایت مقاومت فعال و تجربه هلند قرن 16 و چین 1950 خواهیم بود.

عیسی منصوری، در نشست اولویت‌های مهم اقتصادی بعد از جنگ 12 روزه که به همت فدراسیون مدیریت و مشاوران کسب‌وکار ایران و با همکاری خبرگزاری اکونیوز و مرکز پژوهش‌های اتاق ایران برگزار شد، ادامه داد: به نظر می‌رسد سناریوی محتمل برای کشور، مقاومت فعال است و بنابراین ما باید از شرایط فعلی عبور کنیم. برای طی این گذار، دو ابزار تاب‌آوری و اصلاح ساختار را در اختیار داریم.

او با بیان اینکه برای سنجش میزان نااطمینانی در اقتصاد علاوه بر تاب‌آوری باید به میزان مخاطرات ساختاری ذاتی آن اقتصاد نیز توجه کنیم، افزود: با این حال ما همیشه به تاب‌آوری توجه کرده اما به میزان مخاطرات ساختاری ذاتی اقتصاد بی‌توجه بوده‌ایم. در تازه‌ترین گزارش شامخ، این شاخص بر روی عدد 37 ایستاده است در حالی که معمولا باید بالای 50 باشد. ما با بسته سیاستی که یک ماه فرصت اجرا دارد که بخشی از آن گذشته و هنوز کارگروه‌های آن تشکیل نشده به نتیجه نمی‌رسیم و اگر تمدید شود هم مشکل درازمدت ما را حل نمی‌کند.

منصوری با اشاره به تجربه کشورهای اروپایی در بحران 2007 و 2011 اظهار کرد: در آن زمان مطالعه‌ای صورت گرفت که به جای اجرای سیاست‌های انقباضی با فشار بر دولت‌ها، تمرکز بر حل مشکلات بخش خصوصی متمرکز شود. چرا که بخش خصوصی به دلیل نظم اقتصادی در دنیا دچار بحران شده و بحران خود را به سیستم بانکی منتقل کرده و بانک‌ها هم به دولت منتقل کرده است. لذا برای حل مسئله باید به بخش خصوصی کمک کرد تا فشار برداشته شود. آمریکا این نگاه را اعمال کرد و موفق‌تر از اروپا از این بحران عبور کرده است.

او با اشاره به بازیگران مختلف اکوسیستم اقتصادی کشور، گفت: بازیگر اول دولت است که حدود 25 درصد سهم دارد. نهادهای عمومی غیردولتی حدود 30 تا 35 درصد و در لایه پایین‌تر بخش خصوصی است که حدود 10 تا 15 درصد در این اقتصاد سهم دارد.

منصوری تأکید کرد: طبیعی است که این اکوسیستم با این سهم و بازیگران، خروجی جز شرایط فعلی نخواهد داشت. اگر قرار باشد خروجی دیگری بگیریم باید ساختار و نظام حکمرانی اقتصادی را عوض کنیم. در غیر این صورت هرچه قدر هم سیاست‌های تاب‌آوری تکرار شود صرفاً باعث عمیق‌تر شدن سیستم خواهد شد و از دل این نظام حمکرانی اقتصادی، همین آسیب‌ها بیرون می‌آید.

او با بیان اینکه ساختار بسته اقتصادی هسته مرکزی قوی دارد که توان اثرگذاری بر تدوین و اصلاح و اجرای قانون به نفع خود را دارد، ادامه داد: در کنار این هسته مرکزی، بخش خصوصی هم با سهم 20 درصدی خود از بازار حضور دارد. اینکه در گام اول بپذیریم آن دایره بسته اعمال قدرت کننده بر اقتصاد را به نفع بخش خصوصی کمرنگ کنیم، نشان می‌دهد این گذار به مقاومت فعال تا چه میزان اتفاق افتاده است.

رئیس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران گفت: اگر این گذار اتفاق افتاد در مرحله بعد باید دید از فرصت‌ها چگونه استفاده خواهیم کرد. فرصت اول همان گزینه‌ای است که کشورهای خلیج‌فارس از آن‌ها استفاده می‌کنند و سرمایه‌های خود را به سمت فناوری دنیا برده‌اند. به همین دلیل خاورمیانه تا سال 2028 بالغ بر 60 درصد در این حوزه رشد خواهد داشت. این مدل موفقی برای کشورهایی است که با تولید مواد خام اقتصاد خود را تأمین می‌کنند. اما ما فاصله زیادی از آن داریم.

او ادامه داد: اما فرصت نوع دوم که ما می‌توانیم با استفاده از آن ایفای نقش کنیم، تبدیل شدن به سرپل لجستیک دنیا و منطقه است. البته هاب های لجستیک متعددی در منطقه شکل گرفته است. اما ما این امکان را در مکران و چابهار و مسیر جنوب به شمال داریم. باید ببینیم آیا با رعایت مسائل امنیتی و استراتژیک می‌توانیم روی این موضوع سوار شویم و نظام حمکرانی خود را به گونه‌ای اصلاح کنیم که شریک (و نه پیمانکار) این پروژه‌ها بخش خصوصی باشد یا خیر.

منصوری در جمع‌بندی نهایی گفت: مسئله اصلی ما ساختار و مختصات ذاتی اقتصاد است و نه موضوع تاب‌آوری. ما نیازمند بازآرایی این اکوسیستم فعلی اقتصاد هستیم و برای این یکی از مؤلفه‌های اصلی نظام حکمرانی تقویت بخش خصوصی و کاهیدن از سهم قدرت و سودآوری هسته‌هاست و برای این باید به سمت اصلاح بنیادی نظامات حقوقی برویم. در غیر این صورت سهم بخش خصوصی افزایش نمی‌یابد.