چهارشنبه 7 آذر 1403

راهکاری برای کاهش مشکلات همسران افراد معتاد

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع

مطالعات انجام شده در دانشگاه پیام نور تهران گویای آن است که آموزش های خودشفابخشی می تواند بر سرمایه های روان شناختی همسران افراد بیمار موثر بوده و تحمل پریشانی را در این افراد افزایش داده و موجب کاهش سردردهای تنشی در آنها شود.

به گزارش ایسنا، اعتیاد یکی از مشکلات اساسی جوامع امروزی است که به عنوان یکی از جدی ترین مسائل اجتماعی در ایران، وجوه مختلف جامعه شناسی، روان شناسی، حقوقی، اقتصادی و سیاسی دارد. امروزه سوء مصرف مواد نه تنها باعث درد و رنج فرد مصرف کننده می شود، بلکه بار و آسیب فراوانی برخانواده و جامعه تحمیل می کند.

متاسفانه بسیاری از خانواده ها چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم تحت تاثیر پدیده اعتیاد قرار گرفته اند. یکی از آسیب زاترین موارد، اعتیاد پدر خانواده است که موجب از هم گسیختگی خانواده می شود. در چنین شرایطی، زن در نقشهمسر با آسیب های جدی مواجه می شود.

در شرایطی که انتظار می رود محیط خانه امن ترین نهاد اجتماعی و مامن امنیت، آرامش و آسایش باشد، فرزندان و بالاخص همسر فرد معتاد هراس و ناامنی را لحظه به لحظه تجربه می کنند. زنانی که دارای همسر معتاد هستند به اجبار باید تمام مسئولیت های خانواده اعم از مدیریت مالی و تربیتی خانواده را خود به تنهایی به عهده گیرند و به مرور زمان در سلامت روانی، جسمانی و اجتماعی به ویژه در میزان استرس ادراک شده و عملکرد روزانه زندگی دچار مشکلاتی می شوند.

بر اساس مطالعات صورت گرفته، خانواده های معتادان و به ویژه زنان دارای همسر معتاد به لحاظ مولفه های روان شناختی، هیجانی و جسمانی وضعیت مطلوبی ندارند. یکی از عوامل تاثیرگذار در سلامت روان زنان دارای همسر معتاد، توانایی تحمل پریشانی است.

تحمل پریشانی به میزانی که یک فرد قادر به تحمل حالات روان شناختی و یا جسمانی منفی است، اشاره می کند. افراد با تحمل پریشانی کم در یک تلاش غلط برای مقابله با هیجان های منفی خود، درگیر بی نظمی رفتاری می شوند و با پرداختن به برخی رفتارهای مخرب در صدد تسکین درد هیجانی و اجتناب از هیجان های منفی خود بر می آیند.

اعتیاد همسر موجب می شود همسران افراد معتاد در معرض تنش بالایی قرار گیرند و سرمایه های روان شناختی آنها در مقابل مشکلات کاهش یابد؛ در صورتی که اگر نیازهای روان شناختی اساسی برآورده شوند احساس اعتماد به نفس و خود ارزش مندی در افراد شکل می گیرد. در صورت ممانعت و برآورده نشدن این نیازها، فرد درکی شکننده، منفی و بیگانه و انتقام پذیر از خود خواهد داشت. همسران افراد معتاد در معرض تنش های بسیاری قرار می گیرند که به دنبال آن علائمی از اضطراب را تجربه می کنند. این افراد از احساسات ناخوشایند خود اجتناب کرده و سرمایه های روان شناختی آنها رو به کاهش می رود.

سرمایه های مثبت روان شناختی شامل خودکارآمدی، خوش بینی، امید و تاب آوری است که نشان دهنده ارزیابی مثبت فرد از شرایط و احتمال موفقیت بر اساس تلاش و پشتکار است.

بهبود سرمایه های روان شناختی در همسران افراد معتاد به آنها کمک می کند تا توانایی خود را در مقابل شرایط نامطلوب زندگی افزایش دهند. از طرف دیگر بر اساس شواهد بالینی و تحقیقات، یکی از جلوه های بروز استرس به صورت سردردهای سایکوماتیک است. سردرد یکی از مشکلات شایع بین همسران افراد معتاد است.

با توجه به مطالب مطرح شده و آسیب پذیری زنان دارای همسر معتاد، شناسایی راهکارهایی که بتواند به افزایش سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و بهبود سلامت روان شناختی و جسمانی همسران فرد معتاد کمک کند، ضروری به نظر می رسد.

از جمله مداخلاتی که ممکن است بر این مولفه اثرگذار باشد، رویکرد خودشفابخشی است.

خود شفابخشی یکی از درمان های جدید است که مدیریت و کنترل استرس های فیزیولوژیک را مورد هدف قرار می دهد.

بر این اساس فهیمه زارعان، زهره لطیفی و سید رضا میرمهدی از دانشگاه پیام نور تهران به انجام پژوهشی با عنوان «اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و سردرد همسران معتادان» پرداختند.

این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با دو گروه (آزمایش و گواه) در سه مرحله پیش آزمون؛ پس آزمون و پیگیری انجام شده است. جامعه آماری آن نیز شامل زنان دارای همسر معتاد به مواد افیونی و صنعتی عضو انجمن خانواده های معتادان شهرستان اصفهان در نیمه اول سال 1398 بود.

در این پژوهش 30 نفر از افرادی که تمایل به شرکت در پژوهش را داشتند به عنوان نمونه و به صورت در دسترس مبتنی بر ملاک های ورود و خروج؛ انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری قرار گرفتند. پس از نمونه گیری، گروه آزمایش طی 12 جلسه در جلسات آموزش خودشفابخشی که توسط درمانگر در کلینیک برگزار می شد، شرکت کردند، در حالیکه گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند.

در نهایت بررسی های مختلف انجام شده منجر به این نتیجه شد که؛ آموزش خودشفابخشی بر متغیرهای تحمل پریشانی، سرمایه های روان شناختی و سر درد موثر بوده و این اثر پایدار بوده است.

طبق آنچه محققان این تحقیق اعلام کرده اند:«به نظر می رسد زنانی که دارای همسر معتاد هستند پس از مدتی قادر به ترک دادن همسر خود نمی شوند و تلاش آنان برای اداره و بهبود زندگی به نتیجه نمی رسد، به تدریج احساس ناکارآمدی، درماندگی و ناتوانی آموخته شده می کنند. شرکت در جلسات خودشفابخشی با تاکید بر شیوه های افزایش عزت نفس، اصلاح عادات غلط و اقدامات زیان بخش، شناخت ترس های بی مورد و دروغ های باور شده و افکار ناسالم و تاکید بر روش های تقویت اراده و یادگیری حل مسئله و تغییر محیط و نیز آموزش سبک زندگی متعادل، اصلاح سبک زندگی و تامل برای بهبود کیفیت زندگی در حیطه های سلامت و بهداشت؛ افزایش صمیمیت و ارتباطات (والدین، همسر، فرزندان، بستگان و دیگران) توجه به بهبود کیفیت زندگی و فعالیت مفید اجتماعی با تاکید بر خود مقاومتی مداوم در مقابل آسیب های جسمی و روانی و مدیریت هیجانات و ارتباطات؛ احتمالا موجب شده تا فرد ضمن برقراری ارتباط مطلوب تر و فعالیت های مفیدتر احساس خودکارآمدی خود را افزایش دهد.»

نتایج این تحقیق در قالب مقاله ای در شماره 55، سال چهاردهم فصلنامه اعتیادپژوهی و در بهار سال جاری به چاپ رسیده است.

انتهای پیام