چهارشنبه 12 شهریور 1404

رجبی دوانی نقش انگلستان در استعمار هند و پیوند آن با تحولات ایران را بررسی کرد

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
رجبی دوانی نقش انگلستان در استعمار هند و پیوند آن با تحولات ایران را بررسی کرد

رجبی دوانی گفت: از آغاز قرن هجدهم، لندن با سیاست «ایرانِ مستقل اما ضعیف» توانست امنیت هندوستان را تضمین کرده، نفوذ روسیه را مهار و با ترکیب ابزارهای سخت و نرم، از قراردادهای زیان‌بار تا حمایت از اقلیت‌های مذهبی، جای پای خود را در ایران تثبیت کند.

- اخبار سیاسی -

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمدحسن رجبی دوانی تاریخ‌پژوه معاصر در نشست «ما و غرب، سایه استعمار انگلیس بر خاورمیانه و ایران» که امروز در موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، در خصوص نقش انگلیس در استعمار هند و تاثیر آن بر رویدادهای ایران گفت: هندوستان در قرون وسطی و پیش از رنسانس، در نگاه اروپایی‌ها سرزمینی افسانه‌ای، ثروتمند و حاصلخیز بود و همین تصویر، پایه‌گذار رقابت‌های استعماری شد که در نهایت به مداخله مستقیم بریتانیا و تأثیرگذاری عمیق آن بر ایران منجر گردید.

رجبی دوانی یادآور شد: صادرات هند در دوران یاد شده، شامل ابریشم، پارچه‌های کتانی، ادویه‌جات، چای و به‌ویژه فلفل بود که به گفته جواهر لعل نهرو، هر گرم آن در انگلستان به اندازه یک گرم طلا ارزش داشت.

وی افزود: در سال 1600 میلادی، کمپانی هند شرقی در انگلستان، با هدف اعلامی تجارت و هدف پنهان تسلط نظامی، تأسیس و به سلاح و مهمات تجهیز شد؛ موضوعی که در سفرنامه‌های ایرانیان از جمله «تحفه‌العالم» و نوشته‌های آقا احمد کرمانشاهی آمده است. حتی حاج مولا علی کنی نیز در نامه‌ای به ناصرالدین‌شاه اشاره کرده که این کمپانی با خرید یک جریب زمین، سراسر هند را به تصرف درآورد.

به گفته او، از آغاز قرن هجدهم، با خروج پرتغال و اسپانیا، رقابت اصلی در هند میان فرانسه و انگلستان شکل گرفت. فرانسوی‌ها با ایجاد اختلاف میان اقوام و دولت‌های هندی، انعقاد قراردادهای سنگین و استخدام نیروهای محلی، نفوذ خود را گسترش دادند و انگلیسی‌ها نیز همین روش را آموختند. تفاوت مهم این بود که دولت انگلستان به طور مستمر، مالی، نظامی و سیاسی از کمپانی حمایت می‌کرد؛ در حالی که پشتیبانی فرانسه متناوب بود و تحولات انقلابی این کشور، توجه پاریس را به مسائل داخلی معطوف کرد.

اظهارات جدید وزیر خارجه انگلیس در خصوص مکانیسم ماشه

رجبی دوانی با اشاره به اقدامات فرهنگی و نرم‌افزاری بریتانیا گفت: از اوایل قرن هجدهم، مدرسه السنه شرقیه در لندن برای شناخت زبان‌ها و تمدن‌های شرقی و تربیت کادر مستعمراتی تأسیس شد؛ اغلب دیپلمات‌هایی که به هند و سپس ایران اعزام شدند، در آنجا آموزش دیده و به زبان فارسی مسلط بودند.

وی افزود: تنها 11 سال پس از تأسیس فراماسونری در انگلستان، نخستین لژ آن در هند فعال شد و بعدها در شهرهای دیگر گسترش یافت.

به گفته این پژوهشگر، انقلاب صنعتی نیمه قرن هجدهم، هند را از صادرکننده عمده کالاهای باارزش، به تولیدکننده مواد خام برای انگلستان و واردکننده کالاهای انگلیسی تبدیل کرد. پیامد این تغییر، فقر گسترده و قحطی‌های بزرگ بود؛ از جمله در آغاز قرن نوزدهم که 10 میلیون نفر در بنگال جان باختند، در حالی که انبارهای کمپانی مملو از آذوقه بود.

رجبی دوانی ادامه داد: ظهور ناپلئون و برنامه او برای دسترسی به هند، به همراه اهداف امپراتورهای روسیه، موجب شد ایران ناخواسته در مرکز معادلات جهانی قرار گیرد، زیرا تنها مسیر ساده و مهم برای دسترسی به هندوستان از راه ایران بود. با شکست ناپلئون، انگلیس به تصمیم‌گیر اصلی اروپا بدل شد و بر حذف تدریجی حکومت‌های محلی هند، به‌ویژه دولت‌های اسلامی، متمرکز گردید.

وی یادآور شد که آخرین دولت مقتدر مسلمان، حکومت میسور به رهبری تیپو سلطان بود که پس از مرگ حیدرعلی خان، شکست‌های سنگینی به انگلیسی‌ها وارد کرده بود.

او گفت: پس از سقوط دولت‌های اسلامی، قیام‌های مردمی علیه انگلیس، به رهبری علمای هند آغاز شد. شاه عبدالعزیز دهلوی در سال 1218 هجری قمری، نخستین فتوای جهاد علیه انگلیسی‌ها را صادر کرد؛ ده سال پیش از فتوای علمای شیعه علیه روسیه. این خط جهادی، در قیام سید احمد در 1237 هجری قمری نیز ادامه یافت، اما همه این تلاش‌ها با حملات مشترک هندوها و انگلیسی‌ها ناکام ماند.

رجبی دوانی اظهار کرد: لندن، از آغاز قرن هجدهم، ایران را به‌عنوان دروازه هندوستان، به شکل کشوری «مستقل اما ضعیف» حفظ کرد؛ نه آنقدر توانمند که خطرساز شود و نه آنقدر بی‌دفاع که به تصرف روسیه درآید. ابزارهای این سیاست، شامل قراردادهای سیاسی و تجاری زیان‌آور، کاهش تدریجی تولید داخلی همانطور که از 400 کارگاه کاشان در زمان فتحعلی‌شاه، تا تنها 40 کارگاه در اواخر قاجار ادامه یافت بازیگری در اختلافات ایران و روس و عثمانی، پرداخت رشوه به درباریان، ایجاد شبکه‌های فراماسونری، و حمایت از اقلیت‌های مذهبی یا شبه‌مذهبی مانند اسماعیلیه، بابیت و بهاییت بود.

تاریخ‌پژوه معاصر در پایان افزود: با پیدایش نفت، ایران اهمیتی حیاتی برای نیروی دریایی و ارتش انگلستان یافت و به صدر اولویت‌های لندن رسید. پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی روسیه و عثمانی، ایران عملاً در اختیار بریتانیا قرار گرفت و با قرارداد 1919 و روی کار آمدن دولت دست‌نشانده پهلوی به رهبری رضاخان، تحت سیطره کامل استعمار انگلستان درآمد.