رشته پزشکی در حال نابودی؛ استعدادهای جوانان کشور است!
آیا از خود پرسیدهاید که امروز بر عکس گذشته، چرا تمام دانشآموزان درسخوان برای ادامه تحصیل متقاضی رفتن به رشته علوم_تجربی هستند؟
رشته پزشکی در حال نابودی استعدادهای جوانان کشور است!
آیا از خود پرسیدهاید که امروز بر عکس گذشته، چرا تمام دانشآموزان درسخوان برای ادامه تحصیل متقاضی رفتن به رشته علوم_تجربی هستند؟
چرا در یک دبیرستان نمونه یا استعدادهای درخشان در مقابل 10 کلاس 30 نفری رشته تجربی، تشکیل حتی یک کلاس ده پانزده نفری رشته ریاضی یا رشته انسانی مشکل است؟!
بهواقع امروز دبیرستانهای نمونه و تیزهوشان و غیرانتفاعیهای معتبر به دبیرستانهای رشته تجربی تبدیل شدهاند و البته در این مدارس، خبری از آموزش واقعی نیست بلکه این مدارس بیش از مدارس دیگر، مکان آمادگی دانشآموزان برای شرکت در کنکور و رسیدن به رشته پزشکی است.
اگر از تمام دانشآموزان برتر کشور سوال شود که میخواهید در چه رشته دانشگاهی ادامه تحصیل دهید، تقریبا پاسخ تمام آنها یکی است: "رشته پزشکی"؛ البته در این میان استثنا هم پیدا خواهد شد! ولی ظرفیت پذیرش چند نفر به این رشتهها ایجاد شده؟
در مدارس کشور یک سونامی عظیم برای ورود به رشته تجربی برای صف رشته پزشکی تشکیل شده؛ به نظر شما نیروی عظیم این سونامی از چیست؟
پاسخ روشن است: این نیرو نتیجه درآمد هنگفت غیر منطقی پزشکان و اختلاف در آمد ظالمانه و نفرتانگیز این قشر با سایر اقشار جامعه بخصوص قشر مهندسی است.
وزارت بهداشت و درمان خود در راس مافیاییاست که مانع افزایش ظرفیت پذیرشدر رشتههای پولساز گروه پزشکی میشود؛ مافیایی انحصارگرا که جز اندیشه حفظ بازار درمان مصلحت دیگری را برای جامعه نمیبیند.
پزشکان اعضای هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی چنان تمام تلاش خود را از بامداد تا شامگاه در کار تجارت درمان به کار میگیرند که پژوهش جدی در اینحوزه بیمعنی است.
سیستم پزشکی ایران، فقط بدنبال درمان_درآمدزا برای خود است و برنامه خاصی برای پیشگیری _ کم _هزینه ندارد!
ساختن یک کشور نیازمند پرورش همه استعدادها از جمله تربیت دانشمندانی در رشتههای علوم پایه و مهندسی و پژوهشهای گسترده در تمام حوزه هاست.
امروزه همه می دانیم تمام دستاوردهای رشتههای پزشکی، حاصل تحقیقات بنیادی رشتههای علوم پایه و تحقیقات کاربردی علوم مهندسی است. اگر این دستاوردها از علم پزشکی گرفته شود، پزشکی به هزار سال پیش برگشت خواهد کرد.
اگر امروز پزشکان دستگاه های ام آر آی، سونوگرافی، اکوکاردیوگرافی، دستگاه های احیا در اتاقهای مراقبت ویژه و انواع لیزرها و صده ها دستگاه دیگر که حاصل تلاش دانشمندان علوم پایه و مهندسی است را در اختیار نداشته باشند برای پزشکی چه باقی میماند؟ و به چه عصری بازگشت خواهیم کرد؟
چرا یک پزشک در کشور ما بر خلاف تمام دنیا دهها و حتیصدها برابر معلم یا مهندس حقوق میگیرد؟
هیچ فکر کردهاید که چرا دانشجویان مهندسی کشور ما از طرف کشورهای آمریکایی و اروپایی جذب و بورس میشود و هیچگاه کشورهای پیشرفته در صدد جذب دانشجویان پزشکی ما نبوده اند؟ زیرا آنها میدانند که جامعه به دست دانشمندان علوم پایه و مهندسان فنی ساخته میشود و اگر کشور به خوبی ساخته شود، سطح رفاه و بهداشت بالا خواهد رفت و نیاز به پزشک و دارو کاهش خواهدیافت.
در کشور ما پزشکان به مردم تلقین میکنند که آن ها باجان انسانها سر و کار دارند، *اما در کشورهای پیشرفته باور این است که بدون غذای سالمی که کشاورزان تولید میکنند و بدون خانه امنی که کارگرها و مهندسان می سازند، جان آدمی امنیت ندارد و یا اگر پاکبانها شهر ما را پاک نکنند، چنان بیماری و ناپاکی در شهر سرایت میکند که همه بیمار خواهندشد و آنگاه از پزشک و دارو چه کاری برمیآید؟!*
آیا با چنین روندی وضعیت دانشگاههای صنعتی کشور مانند دانشگاه شریف چگونه خواهد شد؟ آیا سالهای بعد حرفی برای گفتن دارند؟!
البته فراموش نکنیم: وقتی در کشوری، پزشکان در رأس مشاغل قرار گیرند و مهندسان آن در فلاکت و بیکاری، به این معنی است که آن کشور با همان شتابی که از عمران و آبادانی دور میشود، به بیماری نزدیکتر میگردد.