روایتی از ترس، طنز و اسطوره در داستانی معاصر از خشونت

فیلم سینمایی «سلاحها» ساختهی زک کرگر (2025) ششصد و سی و هشتمین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران بنمایش درآمد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ششصد و سی و هشتمین برنامه از سری برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه 21 مهر 1404، به نمایش فیلم سینمایی «سلاحها» ساختهی زک کرگر (2025) اختصاص داشت. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور بهنود امینی (منتقد سینما) برگزار شد و سامان بیات اجرای برنامه را برعهده داشت.
بهنود امینی در آغاز سخنان خود با اشاره به ساختار روایی فیلم گفت: در برخورد نخست با فیلم، آنچه برایم جلبتوجه کرد، دو وجه اصلی آن بود: نخست ساختار فرمال و روایت چندپارهی اثر و دوم لایهی تماتیک و زیرمتن آن. زک کرگر در "سلاحها" از روایتی اپیزودیک استفاده کرده که یادآور ساختار فیلمهای کوئنتین تارانتینو است؛ روایتی که با جابهجایی زمان و پرش میان داستانکها، مخاطب را در وضعیت تعلیق دائمی نگاه میدارد.
او افزود: این ساختار، به خلق تدریجی لحظات ترس و کشف معما کمک کرده و توانسته ریتم و تنش فیلم را به شکلی غیرمنتظره شکل دهد. به گفتهی امینی، در هر اپیزود، درست زمانی که انتظار داریم به پاسخ برسیم، فیلم کات میخورد و وارد روایت دیگری میشود؛ همین شیوه، ترس را به تأخیر میاندازد و تأثیرش را دوچندان میکند.
این منتقد با اشاره به عنوان فیلم گفت: در نگاه نخست، عنوان «سلاحها» بیارتباط با داستان به نظر میرسد، اما با دقت بیشتر درمییابیم که فیلم در لایهی زیرین خود به پدیده تیراندازیهای مدارس در آمریکا اشاره دارد مسئلهای که در سالهای اخیر به یکی از بحرانهای اجتماعی این کشور تبدیل شده است.
به گفته او، فیلم از استعاره «سلاح» برای نقد فرهنگ دسترسی آسان به خشونت بهره میبرد و از خلال ناپدید شدن کودکان، تصویری از جامعهای بیمار و سرکوبگر ارائه میدهد.
امینی یکی از وجوه برجسته فیلم را تلفیق کمدی و وحشت دانست و گفت: در لحظاتی از فیلم، شدت خشونت به مرز کمدی سیاه میرسد. این تلفیق در ظاهر ناسازگار است، اما در تاریخ ژانر سابقه دارد؛ از آثار شکسپیر تا سینمای مدرن. کرگر که سابقهی طولانی در کمدی دارد، بهخوبی نبض مخاطب را در دست دارد و میداند چه زمانی باید او را بخنداند یا بترساند.
او توضیح داد که این نزدیکی میان خنده و ترس، حتی از منظر فیزیولوژیک نیز قابل درک است؛ چراکه هر دو واکنش از نواحی مشابه مغزی کنترل میشوند. از این منظر، فیلمساز از تجربه کمدی برای خلق لحظات وحشتانگیز بهره برده است.
در بخش دیگری از نشست، امینی به پیشینهی کاری زک کرگر پرداخت و گفت: کرگر پیش از این با فیلم "بربرها" (2022) توجه منتقدان را جلب کرد. آن فیلم با بودجهای سه میلیون دلاری بیش از چهل میلیون دلار فروش داشت و نشان داد که او بهخوبی میتواند وحشت را با ایدههای اجتماعی درآمیزد.
به گفتهی او، «سلاحها» نیز در ادامهی جریان موسوم به «وحشت اندیشمندانه» قرار میگیرد جریانی که در دههی اخیر با آثاری از جوردن پیل، آری آستر و رابرت اگرز شناخته میشود و میکوشد ژانر وحشت را از سطح سرگرمی صرف فراتر ببرد و به بستری برای نقد اجتماعی تبدیل کند.
امینی در بخش دیگری از سخنان خود به ارجاعات سینمایی متعدد فیلم اشاره کرد: ساختار اپیزودیک فیلم به "مگنولیا"ی پل توماس اندرسن شباهت دارد، و در عین حال از فضای تصویری فیلمهایی چون "سون" و "گمشده" نیز تأثیر گرفته است. استفاده از نورهای آبی و سرد در نماهای بیرونی در برابر رنگهای گرم و قرمز در فضاهای داخلی، تضاد میان واقعیت و کابوس را برجسته میکند.
او افزود: ارجاعات سینهفیلیایی کارگردان آشکارا از سینمای دیوید لینچ نیز الهام گرفته است؛ از جمله در نمایش «پیرزن جادوگر» که بهصورت رؤیاگونه در طول فیلم ظاهر میشود.
در پایان، امینی به برداشتهای نمادین فیلم اشاره کرد و گفت: پیرزنِ خالق خشونت را میتوان نمادی از نسل محافظهکار جامعهی آمریکا دانست و کودکانِ قربانی را نمایندگان نسل جوانی که قربانی همان ساختارها میشوند. در نهایت، این کودکان همان کسانی هستند که سلاحِ بازگشت خشونت بهسوی نسل پیشین میشوند.
او ادامه داد: در فیلم، همهی شخصیتها به نوعی به «سلاح» بدل میشوند هرکدام علیه دیگری، علیه جامعه یا حتی علیه خودشان. این معنا، عنوان فیلم را به شکلی چندلایه بازتاب میدهد.
بهنود امینی در پایان تأکید کرد: «سلاحها» در عین وفاداری به قواعد ژانر وحشت، واجد لایههای فلسفی، اجتماعی و بینامتنی است و نمونهای درخشان از تلاش سینمای معاصر برای بازاندیشی در مفهوم خشونت و ترس به شمار میآید.
59243
کد خبر 2129239