روحانی، خاتمی و تجاهل العارف!
به گزارش مشرق محمد ایمانی در کانال تلگرامی خود نوشت: آقای عارف (رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم) گفته است "نامزد ها اگر وعده های اقتصادی شان ظرف یک سال عملی نشد، استعفا بدهند".
این سخن را می شود پذیرفت یا رد کرد. اما گوینده باید تعادل در گفتار داشته باشد و به دور از معیار های دوگانه سخن بگوید تا بشود حرف او را پذیرفت.
آقای عارف چهار سال نماینده مردم تهران و رئیس یکی از سه فراکسیون مجلس بود. اما در این دوره، نه به اندازه انگشتان دو دست در مجلس حرف زد و نه به خاطر وارونگی وعده های انتخاباتی شان استعفا داد.
همچنین، هشت سال (دو دوره) است که آقای روحانی با حمایت طیف متبوع او دولت را اداره می کند. دوره ای که اقتصاد کشور در دنیا حداقل شش رتبه عقبگرد داشته و مردم در این دوره تورم های هفت تا ده برابری را در اقلام مختلف تجربه کرده اند.
با وجود این واقعیت غیر قابل انکار، کسی در طول هشت سال گذشته از آقای عارف نشنید که یک بار بگوید "آقای روحانی! هر خسارتی می شد به مردم و مملکت بزنی، زدی. دیگر بس است، استعفا بده!".
او اگر منصف بود، چند خط هم باید به خاتمی و سایر پدرخوانده های اصلاح طلبان (مجمع روحانیون، اتحاد ملت و کارگزاران) اعتراض می کرد که این مدیریت مصیبت بار را به مردم تحمیل کردند.
عارف چون می دانست روحانی چه بلایی بر سر اقتصاد آورده و ائتلاف حاکم بر دولت چقدر منفور مردم است، از نامزدی در انتخابات منصرف شد. و گرنه حتما باید خود و ائتلاف متبوعش را به رای مردم می گذاشت. با این اوصاف باید پرسید اقتصادی که ظرف هشت سال تخریب شده، ظرف یک سال رونق می گیرد؟ وعده دولت درباره تحول اقتصادی 100 روزه، در 14 دوره صد روزه بعدی هم عملی نشد و اصلاح طلبان سکوت کردند. اما آنها از هم اکنون، رئیس جمهور انتخاب شده را زیر ضرب و فشار گرفته اند! با کدام معیار و انصاف؟!
واژه "طیره" را به "سبکی و مایه شرمساری" معنا کرده اند. حکیم بزرگ ایرانی جناب سعدی، درباره اسباب "سبکی عقل و خجالت آن" می گوید "دو چیز طیره عقل است: دم فرو بستن به وقت گفتن، گفتن به وقت خاموشی".
دانستن و خود را به نادانی زدن (تجاهل العارف)، در جایی که حق را باید گفت و ناحق نباید گفت، رفتن در موضع اتهام و مایه ملامت است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.