روزگار کم فروغ ادبیات کودک و نوجوان 14 | روایت طیبه شامانی از فقدان نویسنده متخصص در برنامههای کودک و نوجوان صدا و سیما
برایم عجیب بود چرا در این عرصه هیچ شاعر و نویسنده کودکی نبود و همه نویسنده بزرگسال بودند و فیلمنامه بزرگسال مینوشتند، آمده بودند کار برای خردسال انجام بدهند. میگویم مشاورهای صدا و سیما در حوزه کودک و نوجوان اساتید ما باشند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم طیبه شامانی از فعالترین شاعران کودک و نوجوان است که بهخصوص در حوزه شعر خردسال و کودک، نامی آشنا به شمار میرود. او که در بسیاری از جوایز و جشنوارههای ادبی برگزیده شده است، علاوه بر سرودن شعر، در بخش کارشناسی شعر با برخی ناشران همکاری دارد و همزمان سابقه فعالیت در مطبوعات کودک و نوجوان نظیر مجله «نبات» و «رشد نوآموز» را هم دارد.
او در گفت و گویی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم، با اشاره به پیشرفت کیفی ادبیات کودک و نوجوان، از وضعیت نشر کتاب در کشور بهخصوص کتابهای کودک و نوجوان انتقاد میکند و معتقد است حل این مشکل با همکاری نهادهای دولتی امکان پذیر است.
تسنیم: به نظر میرسد فضای مجازی باعث شده است خیلی از افرادی که در زمینه شعر و ادبیات فعالند، خودباوری غیرواقعی داشته باشند. شخصی که هیچ اشرافی هم به ادبیات ندارد پسندها و دیدگاههایی را که خیلی از آنها دلیل منطقی هم ندارد، به حساب درست بودن و اصولی بودن کار خودش میگذارد و با همین رویه جلو میرود درصورتی که اگر کارشناسی برخورد کنید اشتباه است یا نقصهایی دارد، به نظر شما این آسیب به شعر کودک و نوجوان هم لطمه زده است؟
خانوادههای زیادی دیدهام که بچه کوچک دارند و به خوبی میدانند کدام مجله و یا صفحه مجازی را باید دنبال کند تا به اطلاعات خوب دست یابند. من با ناشرهای مختلف کار میکنم و خیلی برایم جالب بود که اخیراً با یک ناشر کار کردم که اصلاً آن را نمیشناختم، ناشری که کارش خوب هم بود و وقتی به صفحه مجازی شان رفتم دیدم، تعداد دنبال کنندههایاین نشر از یک ناشر معروفتر، بیشتر بود و بعد که تحقیق کردم دیدم کیفیت کارشان هم از آن ناشران بهتر است، مشخص است مردم ما آگاهند و کار خوب را میشناسند.اخیراً مقالهای از خانم دکتر حسنا محمدزاده خواندم که همین مبحث را عنوان کرده بودند. بحث آن مقالهاین بود که شعرا مخصوصاً شاعران بزرگسال شعرهایی را که پر از ایراد وزنی است و حتی نمیشود گفت شعر سپید است، در فضای مجازی میگذارند و لایکهای زیادی از سمت طرفداران و مخاطبان دریافت میکنند واین لایکها باعث میشود به یک خودباوری کاذب برسند و ادعا کنند که شاعر خیلی خوبی هم هستند.
من در نمایشگاه کتاب شنیده بودم کتابی از همین شعرهایی که فوق العاده از لحاظ کیفیایراد داشته، به قدری پرفروش بوده است که خانم یا آقای نویسنده آن که از طریق همین فضای مجازی معروف شده بود، در غرفه نشسته بود و یک صف طویل از طرفدارانشان تشکیل شده بود که او کتاب را امضا کنند. میخواستند این کتاب ضعیف را جمع کنند اما مسئولی که به آن غرفه رفته بود برای من تعریف کرد که میترسیدیم کتاب را جمع آوری کنیم، یک تنش ایجاد شود البته بعضی وقتها این گونه نویسندگان خوشحال میشوند که با کتابشان مخالفت شود و همان مخالفت باعث میشود در فضای مجازی بنویسند مانع فروش کتاب ما شدند.
تسنیم: به نظر شما به مخاطبان یا خانوادهها چطور باید گفت و متوجه شان کرد که یک نفری اگر مثلا شاخ اینستاگرام است و بالای چندهزار دنبال کننده دارد، لزوماً هنرمند و شاعر خوبی نیست؟
من فکر میکنم طرفداران این گونه شاعران مثل خودشان هستند. شاعران شناخته شده ممکن است دو یا سه هزار دنبال کننده داشته باشند؛ اما این دنبال کنندها، واقعی و افراد باسواد و شعرشناسند. من البته نمیخواهم توهین کنم اما افرادی که دنبال آن نوع شعر و داستان و فیلم ضعیف و بیمایه فضای مجازی هستند،این دنبال کردن نتیجه فرهنگ خود آنها هست. خانوادهها خودشان میفهمند که چه چیزی را دنبال کنند.
تسنیم: اطلاعات در مورد ادبیات و شعر کودک ونوجوان به خوبی به خانوادهها میرسد؟
فکر میکنم فضای مجازی خیلی تاثیر گذاشته و خیلی خوب به مردم اطلاعات میرسد و آن را دنبال میکنند. خانوادههای زیادی دیدهام که بچه کوچک دارند و به خوبی میدانند کدام مجله و یا صفحه مجازی را باید دنبال کند تا به اطلاعات خوب دست یابند. من با ناشرهای مختلف کار میکنم و خیلی برایم جالب بود که اخیراً با یک ناشر کار کردم که اصلاً آن را نمیشناختم، ناشری که کارش خوب هم بود و وقتی به صفحه مجازی شان رفتم دیدم، تعداد دنبال کنندههایاین نشر از یک ناشر معروفتر، بیشتر بود و بعد که تحقیق کردم دیدم کیفیت کارشان هم از آن ناشران بهتر است، مشخص است مردم ما آگاهند و کار خوب را میشناسند.
روزگار کمفروغ ادبیات کودک و نوجوان 5 | آتش بهاختیارها کجا هستند؟/ کارخانههای نویسندگی را تعطیل کنیمتسنیم: غالباً برعکس نظر شما گفته میشود. بیشتر دوستان شاعر و نویسنده میگویند که ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان تولید محتوای خوب داریم ولیاین محتواها معرفی نمیشوند.
معرفی و تبلیغ خوب بستگی دارد به مسئول آن صفحه مجازی که چقدر کارش را بلد باشد و هزینهای که برای این کار میشود.
تسنیم: کلیت این بحث را قبول دارید که مردم آثار خوب ادبیات کودک و نوجوان را نمیبینند یا نمیشناسند؟
منظورم از حمایت این است که قیمت کاغذ را پایین بیاورند و در خرید هم برای مجهز کردن کتابخانهها و... حمایت کنند. من همیشه میگویم یک رابطه دو طرفه است، ناشر کار نکند منِ نویسنده، بیکار هستم. من ننویسم، ناشر بیکار است و چه خوب است وضعیت نشرمان خوب باشد، وضع ناشر خوب باشد تا سفارشها بیشتر شود.من برعکس فکر میکنم و معتقدم مردم کارهای خوب را میشناسند، میبینند و دنبال میکند. وقتی کسی که چند سال پیش در مجله «رشد» شعر من را خوانده، گشته و صفحه مرا پیدا کرده است، از یکی از روستاهای جنوب به من پیام میدهد که ما آثار شما را دنبال میکردیم. حالا صفحه تان را پیدا کردیم. اینطور نیست که آثار خوب دیده نشود یا مردم آنها را دنبال نکنند.
تسنیم: پس اگر ایرادی در این حوزه هست از خودمان است.
بله؛ از خودمان است. ممکن است من چهارماه یک بار، شعر در صفحه خودم بگذارم ولی آن افرادی که پشت سر هم شعر میگذارند، صفحه شان پیوسته بهروز میشود و شعرهای جدیدی که میگذارند، بیشتر دیده میشود.
تسنیم: برای اینکه این مشکل رفع شود چکار باید بکنیم؟
خودم بگویم که مثلاً تنبلی را کنار بگذاریم که نمیشود، به هرحالاین مسأله هم هست که فقط تنبلی شاعران دردسرساز نیست چرا که فضای مجازیایرادهایی هم دارد. مثلاً شعری چاپ نشده در فضای مجازی گذاشته میشود، به سرعت کپی میشود. البته این مشکل در بخش کودک و نوجوان خیلی کم است، ولی من از یکی از استادان شعر بزرگسال شنیدم که میگفت که به محض این که شعر میگذارم، شبیه آن فردا با همان سوژه من نوشته میشود حتی ممکن است چند بیت هم دزدیده شود، بعد هم کاری میکنند که انگار همان موقع پست گذاشته شده است و نمیشود ثابت کنم که شعر اصلی متعلق به من است یا او.
تسنیم: به نظر شما الان حوزه نشر کودک جوان از حوزه فضای مجازی شکست خورده است یعنی نقش کتاب کمرنگ شده است یا خیر؟
خیر، اصلاً باز هم مردم ما از جمله خود من کتاب را ترجیح میدهند. برای مثال مجلاتی هست که پاره نمیشود و بچه میتواند آن را با خود به حمام ببرد. بچه دوست دارد این مجله را ببیند، خانوادهها هم دوست دارند از این کتابها یا مجلات برای فرزندانشان بخرند. من فکر میکنم اینطوری نیست که کتاب شکست خورده باشد.
تسنیم: ولی شمارگان کتاب خیلی پایین آمده است، قبول دارید؟
بله؛ ولی این موضوع به خاطر قیمت کاغذ است که حل این مشکل، حمایت مسئولین را میطلبد. شمارگان پایین آمده است و 90 درصد مطبوعات ما در این چند سال به خاطر گرانی کاغذ تعطیل شدهاند. باید توجه داشت که همه مردم دسترسی به فضای مجازی ندارند.
روزگار کم فروغ ادبیات کودک و نوجوان -7 | کتاب کودک خوب؛ نتیجه همفکری هم زمان نویسنده، تصویرگر و ناشر استتسنیم: منظورتان از حمایت مسئولین چیست یعنی به نشریات پول بدهند؟
در خیلی از مدارس که بماند، در خیلی از شهرستانها هم کتابخانه مجهز نداریم. اینجا ارشاد یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و خیلی از نهادهای مختلف میتوانند کتاب تهیه و کتابخانهها را مجهز کنند. وقتی این نهادها از ناشر چندین جلد بخرند، خیلی به نفع ناشر است و تشویق میشود. کار نهاد خوب بوده است و ناشران را خیلی تشویق کرده است و باید نهادهای دیگر هم بهاین کار بپیوندند.نه منظورم این است که قیمت کاغذ را پایین بیاورند و در خرید هم برای مجهز کردن کتابخانهها و... حمایت کنند. من همیشه میگویم یک رابطه دو طرفه است، ناشر کار نکند منِ نویسنده، بیکار هستم. من ننویسم، ناشر بیکار است و چه خوب است وضعیت نشرمان خوب باشد، وضع ناشر خوب باشد تا سفارشها بیشتر شود. کتابی دارم که ناشر شش سال پیش سفارش داده و خیلی وقت است که آماده است اما ناشر هنوز نتوانسته آن را چاپ کند. از دوستان دیگر شاعر هم خبر دارم که این مشکل برای آنها هم بوده است. چون کاغذ گران شده، هزینه پخش و... بالا رفته و صحافی دو سه برابر شده است، نمیصرفد بعد توقع دارند قیمتی که روی جلد این کتاب، میخورد همان قبل باشد. امسال در نمایشگاه دیدم همه ناشران برچسبی روی کتاب زده بودند و قیمت جدید نوشته بودند، چر که کاغذ روزانه گران میشود و نمیصرفد با قیمت قبل به فروش برسد. دولت باید در خرید کتاب و مجلات رویکرد حمایتی داشته باشد.
تسنیم: الان که جاهایی مانند نهاد کتابخانهها یا وزارت ارشاد شوراهایی دارند که از ناشران کتاب میخرد.
مثل اینکه بررسی آنها خیلی طول میکشد. من اطلاعی ندارم ولی ناشر و نویسنده باید خیلی شانس بیاورند که کتابشان در آن لیست برای خرید قرار بگیرد.
تسنیم: یعنی شما فکر میکنید که این ساز و کارها وجود دارد ولی عملا کارآمد نیست؟
نهاد کتابخانهها این سازوکار را دارد. یکی از ناشران تعریف میکرد وقتی نهاد کتابخانهها یک کتاب را در لیست خرید میگذارد و آن را میخرد، خیلی جلو میافتیم. نهاد کتابخانهها خوب عمل میکند و ناشران منتظرند جواب نهاد بیاید ببینند در لیست هستند یا خیر چرا که این خرید برایشان یک حسن است.
تسنیم: تاجایی که ما میدانیم، نهاد کتابخانهها الان تقریباً همه کتابها را بررسی میکند و در حوزههای مختلف میخرد، به نظر میرسد مشکل در آموزش و پرورش باشد چرا که ما عملاً در خیلی از مدارس کتابخانه مدرسه نداریم.
بله؛ در خیلی از مدارس که بماند، در خیلی از شهرستانها هم کتابخانه مجهز نداریم. اینجا ارشاد یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و خیلی از نهادهای مختلف میتوانند کتاب تهیه و کتابخانهها را مجهز کنند. وقتی این نهادها از ناشر چندین جلد بخرند، خیلی به نفع ناشر است و تشویق میشود. کار نهاد خوب بوده است و ناشران را خیلی تشویق کرده است و باید نهادهای دیگر هم بهاین کار بپیوندند.
تسنیم: اگر کتابخانههای مدارس فعال شوند عملا چقدر در ارتباط شاعران کودک و نوجوان با مخاطب واقعی شان یعنی نوجوانان و کودکان تاثیر دارد؟
خیلی زیاد. الان تنها مجلهای که به مدارس میرود، مجله «رشد» است. ما اگر یک مقدار شناخته شدهایم، بهاین دلیل است که هفت سال در رشد بودیم و شعرهایمان مرتب چاپ شد، همه دوست داریم شعر در «رشد» باشد چون در همه مدارس توزیع میشود. اگر کتابخانهها تجهیز شود و کتابهای ما هم برود، چقدر خوب است؛ هم به نفع ناشر است، هم نویسنده و هم مخاطب. مخاطب ممکن است شعری از من در مجله خوانده باشد. مگر مجله چند سهمیه شعر دارد؟ دو یا سه شعر ممکن است از من چاپ شود ولی کتابهای من مجموعهای از کارهای من است و این خیلی فرق دارد.
تسنیم: به نظر شما کانون پرورش فکری چقدر نقش دارد؟
جدیداً همین کاری را که نهاد کتابخانهها در زمینه خرید کتاب انجام میدهد، کانون هم شروع کرده است. من این را شنیدهام و نمیدانم چقدر صحت دارد ولی گویا در جشنواره کتاب سال کانون هر کتابی برگزیده یا نامزد شود، قرار است کانون پرورش آن کتاب را تهیه کند و به کتابخانههایش در سطح کشور بفرستد.این هم تشویق خوبی برای ناشران است.
تسنیم: پس کانون هم در این زمینه فعال شده است؟
روزگار کم فروغ ادبیات کودک و نوجوان -6 | میرزاده: نظریه پرداز ادبیات کودک در دانشگاههایمان نداریم / مخاطب در تصمیم گیریهای ادبیات کودک، فراموش شده است الان تنها مجلهای که به مدارس میرود، مجله «رشد» است. ما اگر یک مقدار شناخته شدهایم - شاعران و نویسندهها -، به این دلیل است که هفت سال در رشد بودیم و شعرهایمان مرتب چاپ شد، همه دوست داریم شعر در «رشد» باشد چون در همه مدارس توزیع میشود. اگر کتابخانهها تجهیز شود و کتابهای ما هم برود، چقدر خوب است؛ هم به نفع ناشر است، هم نویسنده و هم مخاطب.بله من چیزی که خودم شاهد بودهام این است که در یک سال چاپ کتاب در کانون پرورش فکری خیلی بالا رفته است. کتابی داشتم که 5-6 سال در کانون مانده بود، بارها به مسؤولان کانون برای چاپش گفتم ولی آن را چاپ نمیکردند ولی الان چاپ شده است. خیلی از کتابها، امسال چاپ دوم و سوم و بیشتر رفتند. من کتابی داشتم به نام «دم گربهها را بکش» که بارها در فضای مجازی بخاطر اسمش مرا اذیت کردند، بارها به مدیران کانون و انتشارات نامه دادم که اسم این کتاب را عوض کنید ولی جدیداً اردیبهشت که نامه دادم، در خرداد با اسم جدید زیرچاپ رفت. به نظرم خوب کار میکنند.
تسنیم: همیشه کانون مورد اتهام در حوزه نشر بوده که اولاً خیلی در نشر کند است و ثانیاً شورای کتابی دارند که آثار خودشان را منتشر میکنند، این را چقدر قبول دارند؟
این را که کتابهای خودشان را منتشر میکنند، اصلاً قبول ندارم. کانون پرورش سختگیریهایی دارد. مردم توقع دارند که کتابهایی که در کانون چاپ میشود، کتابهای بهتری باشد به همین دلیل این سختگیری قابل دفاع است. من سالها قبل در کانون یک کتابم رد شده بود، بعدها گفتم که خدا را شکر که رد شد. هر کتابی که در کانون چاپ کردم جوایز مختلف را گرفته است. کتابها در آنجا چند دوره کارشناسی میشوند، اصلاً هم چنین چیزی درست نیست که کتابهای خودشان را چاپ میکنند. سال گذشته هم جلسهای داشتیم زیر نظر استاد رحماندوست و خانم پریدخت که کتابها را انتخاب کردند. تاجایی که میدانم استاد رحماندوست یک کتاب از خودش نگذاشتند، از هر کسی دو تا کتاب انتخاب شد ولی یک سال مدام رفتیم و آمدیم حتی جلسات مجازی داشتیم که این کتاب را نوشیتم. اینکه کتابهای خودشان را چاپ میکنند قبول ندارم ولی این که کند هست، بهاین دلیل است که چند مرحله کارشناسی میشود.
تسنیم: و شما این را میپسندید؟
بله چرا که با هر ناشری که کارشناس ندارد، کار میکنم؛ اذیت میشوم. میگویم اگر یک کارشناس باشد و کار مرا ببیند یک مرحله جلوتر هستم و کار من ویراسته شده است.
تسنیم:این در مورد خیلی از دوستان شاعر جواب نمیدهد چرا که وقتی کتابشان رد میشود موضع میگیرند.
کانون پرورش سختگیریهایی دارد. مردم توقع دارند که کتابهایی که در کانون چاپ میشود، کتابهای بهتری باشد به همین دلیلاین سختگیری قابل دفاع است. من سالها قبل در کانون یک کتابم رد شده بود، بعدها گفتم که خدا را شکر که رد شد.جدیدا مصاحبهای در خانه کتاب و نمایشگاه کتاب داشتم و آنجا هم گفتم کاش همه ناشران را مجبور کنند کارشناس داشته باشند. شعرهایی در برخی کتابها میخوانیم که قافیه و وزن ایراد دارد. یک کار من شاعر این است که به بچهها زبان آموزی میکنیم برای همین باید زبان در بخش کودک سالم باشد. وقتی من زبان آموزی میکنم، برای چه باید وزن و قافیه شعرم ایراد داشته باشد؟ ناخودآگاه بچه میشنود و همین را یاد میگیرد. ما توقعی نداریم که مادرها کارشناس شعر باشند یا بدانند چه کتابی از کدام نشر بخرند. نشرهای زرد زیاد هستند، خانوادهها تهیه میکنند و میخوانند. چند جا کارشناس نشر بودم باورتان نمیشود یک شعر یک صفحهای بند بالا چهارپاره بود، بند پایین مثنوی! یا اینکه در یک صفحه شاعر از سه وزن مختلف استفاده کرده بود. بعضی وقتها میگویم این اشعار قابل کارشناسی نیست. من که خودم کارشناس بودم، گیج میشدم چه برسد به مخاطب آنهم مخاطب خردسال. برای همین فکر میکنم باید همه ناشران را مجبور کنند که کارشناس داشته باشند.
تسنیم: قبول دارید آن کتابهایی که ما به آنها کتابهای زرد و... میگوییم بیشتر فروش میرود و بیشتر دیده میشود؟
فروششان عالی است. یکی از ناشران میگفت کسی کار ندارد اسم چه کسی روی کتاب است. فروش آن کارهایی که یک شاعر یا نویسنده شناخته نشده پشتشان است خیلی بیشتر است چون این ناشران هرچقدر محتوای کتابهایشان ضعیف است، کتاب سازیشان خوب است. شما بینید کتابسازی کتابهای نوجوان سری قبل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چقدر ضعیف بود، کتاب سازی ناشران زرد را هم نگاه کنید. محتوای آثار ناشران دولتی و ناشران بزرگ بهتر است اما کتابسازی ناشران زرد بهتر است شاید هم دلیلش این باشد که بیشتر کتابهایشان ترجمه و خارجیاند و به همین دلیل شکیلاند.
تسنیم: سیستم توزیع خیلی بهتری دارند؟
خیلی زیاد. همین توزیع که در دکههای روزنامه فروشی دارند، توزیع عالی، کتاب سازی، فروش این ناشران نسبت به دولتیها خیلی بهتر است. کاش این ناشران محتوا را از ناشران دولتی یاد بگیرند، دولتیها هم از آنها یاد بگیرند که چقدر قشنگ توزیع و کتابسازی میکنند.
روزگار کمفروغ ادبیات کودک و نوجوان 9 | بابایی: والدین مراقب انتخاب کتاب برای کودکان باشند / ذائقه مخاطب نوجوان را جدی بگیریمتسنیم: شما خودتان تجربهای از اینکه کتابتان خوب یا بد توزیع بشود و نتیجه آن را ببینید، داشتهاید؟
توزیع شدن کتاب در بخشهای خصوصی را دیدهام، این ناشران مخاطب بیشتر دارند و جالب است که در فضای مجازی هم فعالتر هستند. صفحات خوبی دارند، اما همین الان شما صفحه رسمی کانون را ببینید. البته در میان نشرهای دولتی، «بهنشر» خوب است. صفحه فعال و قشنگی دارد و فروش کتابهایش هم بهتر است. زود چاپ میخورد و به چاپ سوم و چهارم میرسد. پس ناشران دولتی هم میتوانند خوب کار کنند. اما مثلاً در صفحه کانون، اطلاع رسانی کتاب بین خبرهای رسمی و اداری کانون گم میشود. ناشرهای خصوصی همه تمرکزشان را روی فروش و تبلیغ کتابشان گذاشتهاند.
تسنیم: به نظر میآید کانون پرورش هم باید یک صفحه مختص کتابهایش داشته باشد.
بله برای اطلاع رسانی برای چاپ کتاب، تازههای نشر، چاپهای مجدد، کتابهایی که برگزیده شدهاند و... ولی من چنین چیزی را در صفحه شان ندیدهام.
تسنیم: به نظر شما چقدر داوریها در عرصه جشنوارهها و جایزهها میتواند ملاک خوبی برای انتخاب کتاب باشد؟
بستگی دارد که چه کسی داوری کند من فکر میکنم 90 درصد خوب هستند. من خودم حساس هستم، اول روی زبان شعر دقت میکنم ولی میگویم بستگی دارد به سلیقه داور و شاید یک داور روی زبان شعر خیلی حساس نباشد بلکه به بقیه عناصر شعر توجه داشته باشد.
تسنیم:این سؤال را برای این پرسیدم که خانوادهها چقدر میتوانند به خروجی این جشنوارهها و جایزهها اعتماد کنند؟
خانوادهها باید به جایزههای کتاب شعر واقعاً اعتماد کنند چرا که در این جوایز نظر یک داور ملاک نیست، چند داور هستند که درباره آثار مشورت و قضاوت میکنند، مسئولین جشنواره هم آن کتاب را میخوانند به همین دلیل فکر میکنم قابل اعتماد است حالا ممکن است یک جشنواره سلیقهای کار کند ولی در مجموع در جوایز کتاب شعر، کتابهای خوبی انتخاب میشود.
تسنیم: و دیگر چه مجرا و چه سیستمی برای معرفی کتاب خوب وجود دارد که خانوادهها میتوانند به آن اعتماد کنند؟
چندی پیش برای همکاری با یکی از شبکههای تلویزیون جهت ساخت برنامه کودک دعوت شدم، اما برایم عجیب بود چرا در این عرصه هیچ شاعر و نویسنده کودکی نبود و همه نویسنده بزرگسال بودند و فیلمنامه بزرگسال مینوشتند، آمده بودند کار برای خردسال انجام بدهند.آموزش و پرورش خوب است. میدانید که در صفحات پایانی کتابهای درسی بخشی دارند که در آن کتابهای خوب معرفی میشوند. فهرستهایی مانند لاک پشت پرنده هم هست که جایزهای است که بُعد مالی ندارد ولی کتابهای خوب را معرفی میکنند.
تسنیم: اخیراً در شبکه چهار تلویزیون برنامهای در رابطه با کتاب گذاشته است یک چیزی شبیه هواشناسی است کارشناس میآید نقشه ایران را میآورد و یک سری اطلاعات در رابطه با نشر کتابها و حتی امانت بردن کتابها در کتابخانههای عمومی میگوید. فکر میکنید این جزواین کارها هست؟
اگر باشد خیلی خوب است من ندیده بودم.
تسنیم: کلاً صداوسیما چه کاری میتواند برای ادبیات کودک و نوجوان کند؟ با توجه به اینکه صدا و سیما شبکههایی مخصوص کودک و نوجوان دارد چقدر شاعر کودک و نوجوان به صداوسیما رفت و آمد دارد؟
من سال گذشته اولین تجربه را با صداوسیما داشتم. برای یک برنامه شبکه دو یک دوست مرا معرفی کرده بود، وقتی رفتم دیدم همه نویسندههای برنامه، نویسنده بزرگسال بودند. وقتی شخصیت را به من دادند و نوشتم، تازه برای اولین بار آن چیزی که میخواستیم شده بود ولی من بعد از سه چهار جلسه همکاریام را قطع کردم. اولاً فوق العاده مبلغی که پرداخت میشد، پایین بود و ثانیاً آنها هم محدودیتهای خودشان را داشتند ولی برایم عجیب بود چرا در این عرصه هیچ شاعر و نویسنده کودکی نبود و همه نویسنده بزرگسال بودند و فیلمنامه بزرگسال مینوشتند، آمده بودند کار برای خردسال انجام بدهند. در داستانهایشان مانده بودند. من خودم پیشنهاد دادم داستان را از نویسندههای کودک و نوجوان بردارید. خودم این کار را کرده بودم دو سه شماره نوشتم داستان از فلان دوست میگرفتم و میگفتم اعلام کنید این داستان را از فلان کتاب برداشتیم. چند تا نویسنده بودند که فیلمنامه بزرگسال با آقای فلان کارگردان کار کرده بودند ولی هیچ نویسنده کودک و نوجوانی در آن بخش ندیدم البته به قدری هم قیمت پایین بود فکر نمیکنم با این قیمتهای آنها هیچ کسی کار کند.
من یک محتوای کنترلگر و امر و نهی کننده هم در آن برنامهها دیدم. نویسنده چنین برنامهای باید بداند کوک و نوجوان مرز دارند. آنجا یک کلمات یا شوخیهایی را در برنامهای که قرار است خردسال پخش شود، میگویند که هیچ کدام مناسب او نیست. میتوانند از بزرگان شعر کودک و نوجوان و اساتید ما در نوشتن داستانها و شعرها و موسیقیهایی که پخش میشود، کمک بگیرند. چند موسیقی را به عنوان نمونه برای من فرستادند، دیدم اینها از بزرگسال هم بالاتر است ولی آن را در برنامه خردسال پخش کرده بودند. شعرها برای امام رضا (ع) بود. میشود شعر با همین مضمون را به شاعر کودک بدهند که با زبان خردسالانه بنویسد. چقدر جذابتر بود و چقدر جذب مخاطبشان بیشتر میشد، تا این چیزهایی که تولید میشود.
ما چند تا کوچولو در خانه داریم دقت کردم هیچ کدام شبکههای ما را نمیبینند اگر حتی آن خانواده بخواهند بگذارند میگویند کوچولو اعتراض میکند. انیمیشنسازی کارهای خارجی، موسیقیشان و حتی لباسهایی که تن بازیگرهاست، جذاب و مناسب سن کودک است. میگویم مشاورهای صدا و سیما در حوزه کودک و نوجوان اساتید ما باشند. حتی در انتخاب رنگ لباس آن گروه موسیقی که برای خردسال اجرا میکند، باید توجه و دقت کرد. بچه که برنامه گروه تواشیح نمیپسندد. برای بچه دو سه ساله، قطعه موسیقی آهنگین قشنگ برای امام رضا (ع) بسازید که سالها در ذهنش میماند. چندی قبل من در موضوع جشنواره لالایی گفتم ما هنوز هم کتابی که برای لالایی مرجع باشد، نداریم که مادرها به آن مراجعه کنند و آن را بخوانند. هنوز هم «لالا لالا گل زیره بابات رفته زن بگیره و خدا کنه بمیره» خوانده میشود. این مضمون چقدر در ضمیر ناخودآگاه بچه نتیجه معکوس میگذارد.
روزگار کم فروغ ادبیات کودک و نوجوان 13 | کتابخانه مغفولترین مکان در مدرسههاست / سرمایهگذاری اماراتیها برای پرورش نسل کتابخوانتسنیم: الان قرار است کتابی تولید بشود؟
برای بچه دو سه ساله، قطعه موسیقی آهنگین قشنگ برای امام رضا (ع) ساخته شود سالها در ذهنش میماند. چندی قبل من در موضوع جشنواره لالایی گفتم ما هنوز هم کتابی که برای لالایی مرجع باشد، نداریم که مادرها به آن مراجعه کنند و آن را بخوانند. هنوز هم «لالا لالا گل زیره بابات رفته زن بگیره و خدا کنه بمیره» خوانده میشود. این مضمون چقدر در ضمیر ناخودآگاه بچه نتیجه معکوس میگذارد.من در افتتاحیه جشنواره شنیدم که قرار است بهترین لالایی را جمع آوری و چاپ کنند. حوزه هنری من را دعوت کرده بودند تا بهترین لالاییها چاپ شود در اختیار خانوادهها قرار بگیرد.این لالاییها بسیار روی هوش و خلاقیت و آینده بچه تأثیر دارد. بچههایی که لالایی گوش میکنند باهوشترند و اضطراب و استرس کمتری دارند ولی چه لالایی و کدام لالایی؟ صداوسیمای ما این کار را نکرده است. یک بخشی برای بچهها ندارد که مادرها گوش کنند یاد بگیرند. من یادم است در برنامه «چرا» یک لالایی با شروع لالا لالایی کن نی نی و لالایی استاد رحماندوست بود، چیز دیگری نشنیده بودم. صداوسیما میتواند در این حوزه وارد شود.
تسنیم: با توجه به اینکه اشاره کردید صداوسیما نقشآفرینی کند یک واقعیتی را باید بپذیریم بخشی از تأثیرگذاری صداوسیما را در خانوادهها، سکوهای انتشار یا شبکههای ماهوارههای به دست گرفتهاند. به نظر شما صداوسیما هنوز برای برگشت راهی دارد یا باید موضوع کودک و نوجوان را در پلتفرمها دنبال کرد؟
بله که میتواند. وقتی برنامهای جذاب باشد، چرا خانوادهها آن را نبینند؟ شبکه نهال خیلی نقش دارد و میتواند چند تا موسیقی قشنگ و جذاب ارائه کند. من کارتون «ببعی ببعو» را ندیده بودم. نشریه نبات امتیازش را گرفته بود که آن را تبدیل به کتاب کنند. در نمایشگاه هر کسی این کتاب را میدید میگفت ببعی ببعوست. این انیمیشن موفق بوده است همه خانوادهها میبینند و میشناسند و با آن آشنا هستند. بیایند بازهم چنین کاری کنند.
تسنیم: مسأله این است که این حساسیتها در هزینه تولید خیلی تاثیر میگذارد.
ادبیات ما طوری پیشرفت کرده است که جامعه خودش را موظف دانسته، چیزی به نام ادبیات کودک و نوجوان را به عنوان یک بخش مستقل ادبیات به رسمیت بشناسد، چیزی که قبلاً نبوده است و این نشان دهنده پیشرفت این حوزه است.بله و به همین دلیل میگویم باید از طرف ارشاد و ارگانهای دیگر حمایتی بشوند. شاید یک کار این باشد که برای این بخش یعنی مطبوعات کودک و نوجوان هم یک جایزه بگذارند و از نشریات باکیفیت به شکلی حمایت کنند.
تسنیم: با همهاین حرفهایی که زدید، به نظر شما با همهاین مشکلاتی که داریم، ادبیات کودک و نوجوان ما که خیلی هم ادبیات جوانی است با حدود 50 - 60 سال سابقه، توانسته است با مخاطبان اصلی خودش ارتباط درستی برقرار کند؟
ادبیات ما طوری پیشرفت کرده است که جامعه خودش را موظف دانسته، چیزی به نام ادبیات کودک و نوجوان را به عنوان یک بخش مستقل ادبیات به رسمیت بشناسد، چیزی که قبلاً نبوده است و این نشان دهنده پیشرفت این حوزه است. فکر میکنم علتش این است که ما نسل جوانتر، اساتید خوبی داشتهایم و میتوانیم از تجربیات آنها استفاده میکنیم شاید 50 -60 سال پیش نمیگفتند زبان اینطور باشد اما ما اساتیدی داریم که در کلاسها به ما یاد میدهند به همین دلیل این شاخه از ادبیات خوب پیش میرود و کیفیت آن عالی است ولی امکانات برای ظهور و بروز این کیفیت فراهم نیست. یک زمانی شمارگان کتابها 100 هزار بوده و الان جدیداً شنیدم به 100 نسخه رسیده است. من تعجب کردم گفتم این تیراژ 100 نسخه به چه کسی میرسد؟ فقط به چند افراد خانواده کادو بدهند، تمام میشود، دیگر به دست مخاطب اصلی نمیرسد. به همین دلیل باید ادبیات کودک و نوجوان مورد حمایت قرار بگیرد تا شمارگان بالا برود.