روزی که جیمی کارتر انقلابیون ایران را عصبانی کرد
جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا با اعطای پناهندگی به محمدرضا شاه پهلوی باعث خشم و عصبانیت ایران شد که در نهایت به تسخیر سفارت آمریکا توسط گروهی از جوانان منتهی شد.
فرارو -جیمی کارتر رئیسجمهور سابق آمریکا در تاریخ 29 دسامبر 2024 مصادف با 9 دیماه 1403 از دنیا رفت.
به گزارش فرارو؛ جیمی کارتر نامآشنایی در تاریخ سیاسی ایران است. درست 47 سال پیش در چنین روزهایی او با محمدرضا شاه آغاز سال نو میلادی را جشن میگرفتند و از ثبات در ایران و منطقه سخن میگفتند. کارتر که با همسرش به ایران سفر کرده بود به ذهنش هم خطور نمیکرد که یک سال بعد حکومتی به اسم پهلوی دوم در ایران وجود نداشته باشد. دقیقاً یک سال بعد از همین دیدارها بود که شاه از ایران فرار کرد و پایههای حکومت خاندان پهلوی یکی پس از دیگری فرو ریخت.
جیمی کارتر در سال 1976 رئیسجمهور آمریکا شد، فردی با سیاستهای میانهرو بود که در سخنرانیهای انتخاباتیاش وعده داده بود حقوق بشر رکن اساسی دولتش باشد، اما نمیدانست سرنوشت بازی جدیدی با او شروع کرده است و آینده اش را به ایران گرهزده است.
ایران و کارتر قبل از انقلاب 1357
جیمی کارتر در مراسم تحلیف خود بر اهمیت آزادی فردی و احترام به حقوق بشر تأکید کرد که این موضوعمحور اصلی کمپین انتخاباتی او بود. این پیام باعث نگرانی بسیاری از رهبران کشورهایی مانند ایران شد که روابط نزدیکی با ایالات متحده داشتند. صحبتهای جیمی کارتر تاثیر مستقیمی بر روی پهلوی دوم داشت و محمدرضا از این انتخاب آمریکاییها راضی نبود، او ترجیح میداد یک جمهوری خواه رییس جمهور شود. اولین پس لرزه این انتخاب در سال 1356 دامن ایران را گرفت و کارتر صراحتاً اعلام کرد که با وجود پای بندی به قراردادهای تسلیحاتی، صادرات جنگنده F16 به ایران را محدود مینماید.
شاه در این دوران سعی کرد تا با انتخاب جمشید آموزگار یک قدم مثبت برای جلب نظر دموکراتها بردارد و سیاست فضای باز را در پیش بگیرد و با سفر به آمریکا و مذاکره با کارتر از پشتیبانی آنها برخوردار باشد. پس از این دیدار بود که کارتر نیز در اقدامی متقابل در تاریخ 10 دی ماه 1356 برای تحکیم روابط به ایران سفر کرد، در ضیافتی که به مناسبت ورود کارتر از سوی شاه برگزار شده بود، او به محمدرضا پهلوی دوم گفت: دولت آمریکا از اینکه ایران باعث ثبات در منطقه شده است بسیار خوشحال است.»، اما شاه به خوبی میدانست که حکومتش در حال نابودی است. در سالهای پایانی رژیم شاه، دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور در چندین شهر، از جمله نیویورک، اقدام به تشکیل کمیتههایی برای حمایت از زندانیان سیاسی در ایران کردند. این کمیتهها با برگزاری تظاهرات، انتشار اعلامیهها و بیانیهها و برقراری ارتباط با رسانههای غربی و سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر، افشاگریهای مهمی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران انجام دادند.
با چاپ مقالهای در روزنامه اطلاعات تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» نوشته رشیدی مطلق در سال 1356 اعتراضات ایرانیها علیه حکومت پهلوی وارد فاز جدیدی شد. کارتر رییس جمهور آمریکا در آن روزها از کشورش و از طریق سفیر سولیوان و اردشیر زاهدی وقایع ایران را پیگیری میکرد. او در اقدامی به وسیله برژینسکی پیام حمایت و پشتیبانی کشورش را به محمدرضا شاه رساند. آنها هنوز فکر میکردند که اعتراضات و اعتصابات را میتوان کنترل کرد، اما نمیدانستند که ماه هاست اوضاع ایران از کنترل خارج شده است و در نهایت 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
کارتر و جمهوری اسلامی ایران
پس از انقلاب، به دلیل مداخلات و نقشی که آمریکا در دوران شاه داشت، این کشور لقب "شیطان بزرگ" گرفت. انقلابیها بر این باور بودند که شاه به واسطه حمایتهای آمریکا در قدرت باقی مانده و این کشور به عنوان مداخلهگر اصلی در امور داخلی ایران عمل کرده است. در ماههای ابتدایی انقلاب، نگرانیهایی وجود داشت مبنی بر اینکه سازمان سیا ممکن است با انجام توطئه یا کودتا، شاه را دوباره به قدرت بازگرداند. داستان انقلاب اسلامی و کارتر از همینجا آغاز میشود. کارتر که تا چند ماه از حضور شاه در آمریکا جلوگیری کرد، در نهایت مجبور شد تا برای معالجه به او اجازه ورود به خاک کشورش را دهد. ورود شاه به خاک آمریکا جرقه تیرگی روابط میان ایران و آمریکا را بیشتر کرد و جیمی کارتر وارد یک دوره پر استرس و سخت در دوران ریاستجمهوریاش شد.
اقدام رژیم کارتر با عصبانیت در ایران همراه بود، دولت هنوز انسجام کافی را نداشت و در میان انقلابیون چنددستگی بود به همین دلیل احتمالهای گوناگونی متصور میشد. در راستای همین موضوع گروهی از جوانان بهتلافی اقدام آمریکا، سفارت این کشور را تسخیر میکنند. این اتفاق موجی از شادی در ایران و در مقابل ناراحتی در آمریکا به دنبال داشت.
کارتر که همچنان با بحران حضور شاه در کشورش درگیر بود حالا با یک موضوع حساستر روبهرو بود و آن چیزی نبود جز تسخیر سفارت و نگه داشتن دیپلماتهای آمریکایی به منظور استرداد شاه. او سعی کرد تا با استفاده از روشهای دیپلماتیک به این بحران خاتمه ببخشد؛ اما موفق نشد با دولت ایران به توافق برسد و به همین دلیل یک حمله نظامی را پیریزی کرد تا دیپلماتها را اینگونه نجات دهد.
کارتر که انگار در مواجهه با ایران روی دور بدشانسی قرار داشت، عملیات نظامیاش هم به لطف طوفان طبس شکست خورد و این خود یک فاجعه بزرگ در جامعه آمریکا برایش رقم زد و 444 روز طول کشید تا این بحران تمام شود.
اتفاقات پیشآمده در سال منتهی به انتخابات ریاستجمهوری در سال 1980 باعث کاهش محبوبیت او در مقابل رونالد ریگان و در نهایت شکست شده بود. جمهوری اسلامی ایران بر اساس معاهده الجزایر و مرگ محمدرضا شاه پهلوی پذیرفت که دیپلماتهای نگه داشته را تحویل دهد، اما برای عصبانی کردن و کاهش بیشتر محبوبیتش جیمی کارتر تا روز تحلیف دونالد ریگان این کار را به تعویق انداخت. در نهایت پرونده کارتر و ایران در سال 1980 بسته شد.
از میان اخبار