رکوردشکنی فیلم بیتبلیغ میازاکی در اکران
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از هالیوود ریپورتر، آخرین فیلم هایائو میازاکی از روز جمعه اکرانش را در ژاپن شروع کرد؛ فیلمی که اولین بینندگان خود را مسحور تجربه زیبایی بصری واقعا حیرتانگیز و پیامهای عمیق فلسفی خود کرده است. استودیو جیبلی امسال در اکران این فیلم حرکت بیسابقهای انجام داد و هیچ گامی برای بازاریابی فیلم در ژاپن و دنیا انجام نداد و تیزر یا خلاصه داستانی...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از هالیوود ریپورتر، آخرین فیلم هایائو میازاکی از روز جمعه اکرانش را در ژاپن شروع کرد؛ فیلمی که اولین بینندگان خود را مسحور تجربه زیبایی بصری واقعا حیرتانگیز و پیامهای عمیق فلسفی خود کرده است. استودیو جیبلی امسال در اکران این فیلم حرکت بیسابقهای انجام داد و هیچ گامی برای بازاریابی فیلم در ژاپن و دنیا انجام نداد و تیزر یا خلاصه داستانی از آن هم منتشر نکرد و به جای آن این استودیوی افسانهای از طرفدارانش دعوت کرد تا بدون هیچ پیش داوری به تماشای این فیلم بنشینند. تهیه کننده فیلم توشیو سوزوکی در این باره گفت: فکر میکنم این همان چیزی است که تماشاگران سینما بی آنکه بدانند در اعماق وجود خود آرزو میکنند. وی همچنین فاش کرد میازاکی در مورد تصمیم برای انجام تبلیغات صفر برای فیلمی که انتظار میرود آخرین فیلم او باشد، کمی مضطرب بود و به وی گفت: من به شما ایمان دارم، آقای سوزوکی، اما من نگرانم.... با این حال فروش این فیلم از جمعه تا یکشنبه 13.2 میلیون دلار (1.83 میلیارد ین) بود که فیلم را به بزرگترین افتتاحیه در تاریخ استودیو جیبلی بدل کرد و در سیستم آیمکس هم در 44 صفحه نمایش به فروش 1.7 میلیون دلاری رسید و رکورد 3 روزه جدیدی را برای این اپراتور در ژاپن به ثبت رساند. برای اولین نمایش فیلم «پسر و مرغ ماهیخوار» سرویس خبری ژاپنی کیودو صبح روز جمعه در شینجوکو، بزرگترین منطقه تجاری توکیو، در صحنه حضور یافت تا گزارشگر صفی باشد که از حضور مردم در خارج از سینما تشکیل شده بود. وقتی جمعیت پس از تماشای فیلم 124 دقیقهای از سالن خارج میشدند نیز نظرات آنها در این شبکه منتشر شد. یکی از تماشاگران این فیلم را «نقطه اوج» دنیای انیمه میازاکی خواند و افزود: نمیتوانم فقط با یک بار تماشای فیلم آن را درک کنم و احساس میکنم میخواهم دوباره همین حالا آن را تماشا کنم. اطلاعات درباره فیلم قبل از اکران اندک بود و جیبلی تنها گفته بود فیلم با الهام از کتاب فلسفی کودکان با عنوان «چگونه زندگی میکنی؟» نوشته جنزابورو یوشینو در سال 1937، که از آثار مورد علاقه شخصی میازاکی است، شکل گرفته است. سال 2017 در یک مصاحبه تلویزیونی توشیو سوزوکی - تهیه کننده و از بنیانگذاران جیبلی که دست راست میازاکی به حساب میآید - گفته بود این انیماتور بزرگ در حال ساخت این فیلم برای نوهاش است و میخواهد در حالی که پدربزرگ به زودی به دنیای دیگر میرود، این فیلم را به جا بگذارد. در نهایت تصمیم استودیو برای انجام تبلیغات در حد صفر برای فیلم - از عدم انتشار خلاصه داستان، صداپیشگان، تیزرها، سبک هنری یا توضیحات دیگر - طرفداران را در حالت کنجکاوی نگه داشت. حالا که بسیاری در ژاپن فیلم را دیدهاند، نظرشان چیست؟ بررسیهای اولیه از ژاپن که به زبان انگلیسی یا ژاپنی منتشر میشوند حکایت از فیلمی دارند که از نظر بصری خیرهکننده است، اما تا حدی تیرهتر و معماییتر از بسیاری از فیلمهای قبلی استودیو جیبلی است. در یک بررسی تا حدی مختلط از نظرات مثبت و منفی، اما در کل مثبت، رسانه تخصصی «شبکه خبری انیمه» کار انیمیشن میازاکی در این فیلم را «واقعاً شگفتانگیز» توصیف کرد. منتقد این مطلب نوشته است: هر فریم از این فیلم مانند یک اثر هنری مجزا به نظر میرسد... فیلمی است که میتوانید 100 بار تماشا کنید و در پسزمینه هر صحنه، چیزهای جدیدی کشف کنید. نمیتوان درک کرد که چگونه جزییات تصویری کوچک قادر است فیلم را از یک محصول واقعی به دنیای سوررئال ببرد... یک توردو فرانس انیمهای است که شبیه هیچ چیز دیگری که در دهه گذشته دیده شده، نیست. سایت فیلم ژاپنی «ایگا چنل» نوشت: بدون اغراق این فیلم از نظر بصری و داستان جزو بهترین آثار جیبلی است. از سوی دیگر، کسانی که طرفدار جیبلی نیستند ممکن است با سرعت سرگیجهآور گسترش صحنهها گیج شوند. این سایت افزوده است: جیبلی که آثاری فانتزی تولید کرده که به راحتی برای کودکان قابل درک هستند، سرانجام اثری را روانه بازار کرده که درک آن نیازمند زمان و تأمل است، بنابراین طبیعی است که واکنشهای سردرگمی به همراه داشته باشد. مجله فیلم و فرهنگ ژاپنی «سینما پلاس» هم مثل دیگران این فیلم را «نقطه اوج» میازاکی خوانده که بر موتیفها و شخصیتهایی از سراسر فیلمشناسی او بنا شده که در داستانی تا حدی تاریکتر، چالشبرانگیزتر و شخصیتر گنجانده شدهاند. فیلم با تصویری امپرسیونیستی از بمباران توکیو در طول جنگ جهانی دوم آغاز میشود و قهرمان داستان، پسری به نام ماهیتو، در حال فرار از خانهاش است. مادرش در آتشسوزی از دست میرود و پدرش که در یک کارخانه تولید هواپیماهای جنگی کار میکند با خواهر کوچکتر همسر مرحومش ازدواج و خانواده را به یک خانه سنتی بزرگ در حومه شهر منتقل میکند. ماهیتو که از غم و اندوه غرق شده و از شرایط جدیدش پر از اضطراب شده است، با اکراه شروع به کاوش در محیط جدید خود میکند. او با یک مرغماهیخوار بداخلاق آشنا میشود و در تعقیب او وارد دنیایی موازی از فانتزیهای سرگیجه آور و فلسفی میشود. بسیاری از منتقدان ژاپنی اشاره کردهاند که خانواده خود میازاکی از بمباران توکیو به حومه ژاپن فرار کردند و پدرش در طول جنگ به عنوان مهندس در یک کارخانه ساخت هواپیماهای جنگنده کار میکرد. میازاکی همچنین در سالهای گذشته بارها درباره اینکه چگونه رابطه نزدیک با مادرش او را به عنوان شخصیتی شکل داده که به قهرمانهای زن قوی باور دارد و این باور در فیلمشناسی او تکرار میشود، صحبت کرده است. تایچیرو یوشینو، نوه جنزابورو یوشینو، نویسنده کتاب «چگونه زندگی میکنی؟» در سال 1937، امروز به عنوان روزنامه نگار و ویراستار در توکیو کار میکند. تایچیرو روز جمعه یادداشتی به ژاپنی منتشر کرد که در آن درباره پیشنمایش خصوصی این فیلم نوشت. یوشینو مینویسد: لحظهای که تیتراژ پایانی تمام و چراغها روشن شد، نظرات هایائو میازاکی خوانده شد. بیانیه کارگردان برای حاضران خیلی ساده این بود: شاید شما آن را درک نکرده باشید؛ خودم هم آن را درک نمیکنم. یوشینو در ادامه از جلسهای یاد کرده که سال 2017 در دفتر جیبلی برگزار شد و در آن میازاکی به توضیح برنامه خود برای ساختن فیلمی با الهام از کتاب پدربزرگ وی پرداخت و گفت از بازنشستگی بیرون میید تا از منظری جدید به یک فیلم نزدیک شود. میازاکی به او گفت: مدتهاست از این امر اجتناب کردهام، اما باید فیلمی بسازم که بیشتر شبیه خودم باشد. من چندین کار در مورد پسرانی ساختم که شاد، باهوش و مثبت بودند، اما خیلی از پسرها واقعاً اینطور نیستند. من خودم مردی مردد بودم و همیشه هم فکر میکردم پسرها در واقع دور انواع چیزها میچرخند. میازاکی افزود: بیایید درباره این واقعیت که ما در دنیایی از تضاد زندگی میکنیم، صحبت کنیم. به همین دلیل فکر کردم قهرمانی بسازم که چیزهای شرمآور زیادی در درون دارد که نمیتواند با دیگران به اشتراک بگذارد. وقتی با تمام قدرت بر چیزی غلبه کردی، آن وقت بدل به خودی میشوی که میتواند مشکلات را بپذیرد. در پایان یادداشت نویسنده یادآور میشود که فیلم «پسر و مرغماهیخوار» اثری متفاوت با کتاب پدربزرگش است و شاید آنها موضوع اصلی یکسانی داشته باشند، اما فلسفه این که چگونه با خود زندگی کنیم و جهان را بپذیریم در آنها متقاوت است. «پسر و مرغ ماهیخوار» اواخر امسال در آمریکا هم اکران میشود.