یک‌شنبه 4 آذر 1403

زمستان صنعت به پایان می‌رسد؟

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
زمستان صنعت به پایان می‌رسد؟

سلطانی درباره نیروی انسانی به‌عنوان سرمایه یک بنگاه اقتصادی اظهار کرد: یکی دیگر از مشکلات صنعت ما در این بخش، انگیزه نداشتن نیروی انسانی است.

بارها و بارها از مشکلات صنعت کشور گفته و شنیده‌ایم؛ مشکلاتی با عناوینی تکراری که سال‌هاست تیتر یک رسانه‌های تخصصی بخش صنعت کشور شده، اما این تکرار سبب نمی‌شود رسالت‌مان را کنار بگذاریم و از چالش‌های این حوزه و فعالان آن نگوییم، چون معتقدیم در این رسالت هدف رسیدن به شرایط ایده‌آل نیست و همین که مشکلات از نگاهی نو بازگو و دیده شوند، خود گامی در مسیر کمک به حل مشکلات متعدد این بازوی مهم اقتصادی است. حال باتوجه به نزدیکی به زمان ارائه برنامه هفتم توسعه و قانون بودجه 1402 به مجلس شورای اسلامی و همچنین باتوجه به اینکه از زمان استقرار دولت بیش از یک سال و نیم گذشته و به‌نوعی کابینه دولت سیزدهم به ثبات رسیده، با کارشناسان و صاحب‌نظرانی از بخش صنعت درباره مشکلات این بخش و راهکارهای حل این معضلات به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌آید. با صمت همراه باشید.

نبود شفافیت، مهمترین مشکل صنعت است

نصراله محمدحسین فلاح، عضو هیات‌مدیره انجمن مدیران صنایع و کنفدراسیون صنعت ایران درباره مشکلات کلان بخش صنعت در گفت‌وگو با صمت اظهار کرد: باوجود برنامه‌ریزی‌های متعدد در 40 سال گذشته، همچنان شاهد مشکلات متعددی در بخش صنعت کشور هستیم که نتایج بررسی‌هایی که در این زمینه انجام‌شده، شاهدی بر این مدعاست و در هر دوره‌ای، نه‌تنها از انبوه مشکلات بخش صنعت کم نشده که بر تعداد آنها افزوده هم شده است.

فلاح گفت: مهم‌ترین مشکل صنعت و اقتصاد ما، عدم‌شفافیت است. تا درباره مسائلی که صنعت ما دچار آنهاست، اطلاعات درست و دقیقی نداشته باشیم و صورت واقعی مسائل را نبینیم، نمی‌توانیم آنها را حل یا دست‌کم درباره آنها اظهارنظر کنیم.

این کارشناس صنعت در ادامه افزود: علاوه بر مشکلات خود صنعت، مشکلات حوزه‌های مرتبط هم تاثیرگذار خواهند بود. به‌عنوان نمونه، بانک‌ها از نقش اصلی خود که جمع‌کردن پول از کف بازار و تخصیص دادن آن به بنگاه‌ها اقتصادی است، منحرف شده‌اند و در حال حاضر، بنگاهدار و به‌نوعی رقیب مشتریان‌شان هستند.

فلاح با اشاره به تلاش‌ها برای کوچک‌سازی دولت در دهه‌های اخیر خاطرنشان کرد: جریان کوچک‌سازی دولت تاثیر زیادی بر اقتصاد گذاشت. مسیر حرکت دولت به این سمت، اشتباه بود؛ در نتیجه، دولت بزرگ‌تر شد و منابعی که دارد برای اداره آن کافی نیست. همین امر موجب شده نه‌تنها دولت به هدف کوچک‌سازی نرسد که در روند خصوصی‌سازی هم اخلال به‌وجود آید. در نهایت هم این بخش خصوصی است که با پرداخت مالیات بیشتر باید این ارابه سنگین را بکشد.

وی اظهار کرد: مشکل دیگر اقتصاد ما این است که برنامه‌هایی که برای این بخش نوشته می‌شود، جوابگوی آن نیست. متاسفانه اطلاعات پراکنده نشان می‌دهد برنامه‌ها فقط نوشته می‌شوند و هیچ‌یک از آنها ضمانتی برای اجرا ندارند. این برنامه‌ها شامل الفاظ زیبا و مجموعه‌ای از امیال و آرزوهاست؛ بدون اینکه مشخص شود براساس کدامین منطق علمی نوشته شده‌اند و چگونه مسئولان می‌خواهند آنها را محقق کنند.

فلاح تاکید کرد: یک نظام برنامه‌ریزی منسجم با ضمانت اجرایی بالا لازم است که در آن تمام مواردی که صنعت در برخورد با آنها چالش دارد مانند دانشگاه، سیستم حمل‌ونقل، صادرات، فعالیت تشکل‌ها، روابط بین‌المللی و... دیده شود؛ در غیر این صورت، مشکلات صنعت ما همچنان ادامه‌دار خواهد بود.

 نیازمند روابط سازنده با جهان هستیم

عضو هیات‌مدیره انجمن مدیران صنایع و کنفدراسیون صنعت ایران در ادامه گفت: برای اینکه صنعت را از مشکلات ساختاری که دارد، رها کنیم باید در راستای هر کدام از شاخص‌های تاثیرگذار بر این صنعت به الزاماتی توجه کنیم که از جمله این الزامات روابط سازنده با جهان است. در بخش صنعت، روابط سازنده‌ای با جهان نداریم و هیچ تمهیدی هم در این زمینه نمی‌اندیشیم. از سوی دیگر در داخل کشور شاهدیم که بنگاه‌های خصولتی و شبه‌دولتی رو به افزایش هستند؛ یعنی اشخاصی وابسته با برخورداری از دو امتیاز مجوز و زمین توانسته‌اند با اختیارات قانونی به جایی برسند، امتیازهای دولتی بگیرند و در حالی‌که فعالیت آنها بر صنعت کشور تاثیرگذار است، هیچ آمار و ارقام شفافی از عملکرد این بنگاه‌ها نداریم.

فلاح افزود: گرفتاری دیگر بخش صنعت ما در حوزه نیروی انسانی است؛ از یک سو معضل بیکاری و تعداد زیاد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار را داریم و از سوی دیگر، دانشگاه برای صنعت نیروی موردنیاز و توانمند تربیت نمی‌کند و رابطه بین صنعت و دانشگاه واقعی نیست.

وی با اشاره به اینکه از دیدگاه یک صنعتگر، بازار داخلی ما رمق خود را از دست داده، گفت: می‌توانید با یک نگاه ساده به برنامه‌ها بفهمید در بخش صنعت به کدام سمت‌وسو می‌رویم و برای درک این موضوع لازم نیست متخصص علم اقتصاد باشید. آیا در برنامه‌هایی که برای بخش صنعت دیده‌ایم به‌دنبال تقویت صادرات هستیم تا کاهش تقاضای بازار داخل که ناشی از کاهش قدرت خرید است، جبران شود؟ دولت در طرح‌های عمرانی جدید می‌خواهد چقدر سرمایه‌گذاری کند و اگر بخشی از این طرح‌های سرمایه‌گذاری را در اختیار بخش خصوصی گذاشته، چه مقدار موانع را از پیش پای او برمی‌دارد؟ تقویت تشکل‌ها به این معناست که دولت به‌دنبال توسعه صنعتی است پس ببینیم آیا در برنامه‌ریزی‌های کلان برای بخش صنعت، تشکل‌ها تقویت شده‌اند؟ هزینه انرژی در کشور ما برای صنعت و تجارت بالاست و در مقابل برای بخش خانگی، خیلی پایین است. هر وقت این هرم واژگون شد پس داریم به سمت توسعه صنعتی گام برمی‌داریم.

فلاح در پایان تاکید کرد: اگر این اهداف را در برنامه‌ها گنجاندیم و در مسیر عملیاتی‌کردن آنها گام برداشتیم به این معناست که مشکلات صنعت را شناخته‌ایم و در راستای رفع آنها گام برمی‌داریم.

صنعت در مسیر اشتباه

احسان سلطانی، کارشناس حوزه صنعت نیز در این زمینه در گفت‌وگو با صمت اظهار کرد: صنعت ما هم مشکلات داخلی دارد، یعنی هم خود صنعت مشکلاتی دارد و هم چالش‌هایی مانند تحریم‌ها از بیرون به این بخش تحمیل می‌شود و می‌توان گفت مشکلات بزرگ بخش صنعت کشور به رویکرد کلی اقتصاد ما برمی‌گردد و به‌عبارتی باید ریشه آن را در ساختارهای اقتصادی و صنعتی جست‌وجو کرد. سلطانی افزود: یکی از مشکلات ما در صنعت این است که به صنایع کوچک و متوسط که اشتغال ایجاد می‌کنند و بخش خصوصی واقعی که در سطح کلان بر رشد اقتصادی کشور تاثیرگذار است، بی‌توجهیم و متمرکز بر فعالیت صنایع وابسته به دولت، خصولتی‌ها یا بنگاه‌های بزرگ مانند فولادی‌ها و خودرویی‌ها هستیم که این روند مشکلاتی را ایجاد کرده است. وی در ادامه اظهار کرد: مسئله دیگری که برای صنعت ما چالش‌هایی را ایجاد کرده این است که در داخل صنعت در تدوین استراتژی‌ها، روی مزیت‌های پایدار و ذاتی تمرکز می‌کنیم و به مزیت‌های ناپایدار توجه چندانی نداریم. راهبرد کنونی بنگاه‌های تولیدی و صنعتی ما این است که چطور وام کم‌بهره بگیرند و از تورم سود منفی به دست بیاورند و چگونه بتوانند به کارگران‌شان حقوق کمتری بپردازند و قیمت کالاهایشان‌ها را بالا ببرند؛ یعنی صرفا به‌دنبال سود خودشان هستند و اینکه چگونه از وضعیت کنونی اقتصاد که درگیر بی‌ثباتی و نوسانات گوناگون است، تا حد ممکن استفاده کنند. سلطانی تاکید کرد: وقتی استراتژی و راهبرد یک صنعت به‌جای نوآوری، کارآیی و کارآمدی این می‌شود که از رانت‌های گوناگون استفاده کند، وام ارزان بگیرد و مالیات کمتری بپردازد، قطعا آن صنعت دچار مشکلات بزرگ‌تری هم خواهد شد.

وی در ادامه افزود: مسئله مهم دیگر، شوک‌های ارزی است که به نظام رقابتی ما ضربه‌های جبران‌ناپذیری زده و شرایط را برای صنعت و صنعتگر سخت کرده است. با این نوسانات نرخ دلار و دستکاری قیمت‌ها در سیستم اقتصادی که مبنای آن بی‌ثباتی و شوک‌های قیمتی است، کسی حاضر به سرمایه‌گذاری در صنعت نیست؛ در نتیجه سرمایه‌گذاری منفی می‌شود و کارخانه‌های فعال نیز به سمت استفاده از تکنولوژی و ماشین‌آلات ارزان‌قیمت از رده خارج می‌روند که این نیز تاثیر منفی خود را بر کیفیت و قیمت تمام‌شده و در نهایت بازار صنعت خواهد گذاشت.

وی افزود: در شرایط یادشده سرمایه‌گذاری در بخش صنعت صرفه اقتصادی ندارد، چون صنعتگر توان رقابت ندارد و هزینه سرمایه‌گذاری بالاست، ضمن آنکه به او تسهیلاتی هم داده نمی‌شود؛ در نتیجه این بخش در انحصار عده خاصی خواهد بود و از توسعه و رونق دورتر خواهد شد.

 بیانگیزه بودن نیروی انسانی

سلطانی درباره نیروی انسانی به‌عنوان سرمایه یک بنگاه اقتصادی اظهار کرد: یکی دیگر از مشکلات صنعت ما در این بخش، انگیزه نداشتن نیروی انسانی است. نیروی انسانی انگیزه کار ندارد و کارخانه‌های ما هم در حال حاضر به نیروی انسانی و نوآوری توجهی نمی‌کنند و تمام هم‌وغم صنعت ما این است که چگونه بتواند از گرانی بهره ببرد. وی در ادامه خاطرنشان کرد: با منفعت‌طلبی و اینکه صرفا به‌دنبال منافع آنی باشیم، صنعت را گرفتار مشکلات متعدد کرده‌ایم و شکی نیست که با این رویکرد، نگاه و طرز تفکر، صنعت ما راه به جایی نمی‌برد. سلطانی با اشاره به وضعیت کشورهای دیگر در بهره گیری حداکثری از مزیت‌هایی که دارند، گفت: در تمام دنیا، رقابت از کارآمدی، نوآوری و بهره‌وری نیروی انسانی نشأت می‌گیرد که در ارتباط مستقیم با استفاده از مزیت‌هایی است که دارند. طبیعتا در این رویکرد صنعتی که ما داریم، بهره‌وری و نوآوری مفهوم پیدا نمی‌کند.

سلطانی تاکید کرد: در کل می‌توان گفت بیشتر مشکلات ما در بخش صنعت به بی‌ثباتی اقتصادی و شوک‌های قیمتی برمی‌گردد؛ بنابراین اگر می‌خواهیم صنعت را از چالش‌های اساسی که گرفتار آن است، نجات دهیم باید بر این دو بخش متمرکز شویم و در قالب برنامه‌های گوناگون، راهکارهایی برای آنها ارائه دهیم که قابلیت عملیاتی‌شدن و ضمانت اجرایی داشته باشند. هیچ اقتصادی با این شوک‌های قیمتی، مداخلات و رانت‌خواری‌ها نمی‌تواند به‌جایی برسد.

سلطانی در پایان گفت: اگر می‌خواهیم صنعت کشور بیش از این گرفتار این چالش‌ها نباشد باید مشکلات آن را تک‌به‌تک و همچنین در رابطه با هم بررسی و برای آنها در قالب برنامه‌های منسجم، راهکارهای منطقی و عملی ارائه دهیم، وگرنه صنعت در گرداب مشکلات غرق خواهد شد.

سخن پایانی

به‌راستی صنعت ما کی از این زمستان سرد عبور خواهد کرد و روزنه امیدی برای توسعه و شکوفایی می‌یابد؟ از هر گوشه‌ای به صنعت کشورمان نگاه می‌اندازیم، مشکلات ریزودرشتی را می‌بینیم که گاها برنامه‌هایی هم در راستای حل آنها تدوین و ارائه شده، اما همچنان هستند، ریشه دوانده‌اند، از دولتی به دولت دیگر به ارث می‌رسند و بر تعداد آنها افزوده می‌شود. این‌گونه است که صنعت سرگردان بایدها و نبایدهای بسیار در چرخه‌ای باطل گرفتار شده است.

در این شرایط، از یک سو اقتصاد کشور متاثر از وضعیت صنعت به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین عوامل موثر بر رشد اقتصادی، دچار مشکلات زیادی خواهد شد و از سوی دیگر، صنعتگر هم توانی برای ادامه فعالیت نخواهد داشت. بازخورد این وضعیت نامناسب برای صنعت، جذب نشدن سرمایه جدید به این بخش و بی‌رمق شدن صنعتی است که سال‌ها برای ایجاد بخش‌های گوناگون آن از پوشاک و کاغذ گرفته تا برق و خودرو و فولاد از صنایع کوچک تا بزرگ زحمات زیادی کشیده شده است.

به امید اینکه صنعت ما به‌سرعت از مشکلاتی که درگیر آنهاست، رها شود.