زنانی مقاوم با روحیهای ستودنی / تلاش برای ایجاد یادمانی برای «حوض خون»
فاطمه سادات میرعالی، نویسنده کتاب «حوض خون» سوژه زنان اندیمشکی را موضوعی گمنام و روی زمین مانده عنوان می کند و تاکید دارد که این بانوان در آن مقطع زمانی با روحیه ای مقاوم و صبری ستودنی، حادثه ای عظیم آفریدند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ «حوض خون»، خاطرات و روایتهای 64 نفر از بانوان اندیمشکی درباره فعالیتشان در بخش رختشویی البسه رزمندگان دفاع مقدس است که به سرپرستی فاطمهسادات میرعالی این کتاب تدوین و به همت انتشارات «راه یار» به چاپ رسیده و کمتر از یک سال، حالا به چاپ دوازدهم خود می رسد و امروز در مراسمی که در همان مکان رختشویی، برگزار خواهد شد، از تقریظ رهبری بر این کتاب ارزشمند رونمایی خواهد شد. به همین بهانه با نویسنده این کتاب به گفت و گو نشسته ایم.
فاطمه سادات میرعالی در خصوص موضوعات و سوژه های مختلفی که در زمان جنگ و دوران دفاع مقدس در اندیمشک وجود داشته و انتخاب این ماجرا برای تدوین کتاب حاضر به خبرنگار دانا گفت: قطعا سوژه های دیگری هم وجود داشته و دارد و همین تیم مشغول کار کردن بر روی آنهاست ولی به نظر من این سوژه زنان اندیمشکی، موضوعی گمنام و روی زمین مانده بود که به شخصه دغدغه فراوانی برای آن داشتم. معمولا روحیه زنان نسبت به مردان، لطیف تر و احساسی تر است اما همه این زنان با آن روحیه حساسشان، آن زمان خود را درگیر موقعیتی قرار داده بودند که مدام آنها را مورد آزار قرار می داد و این صبر و تحمل آنها برای من ستودنی بود.
وی ادامه داد: ملحفه ها، پتوها و البسه ای که برای شستشو به این مکان فرستاده می شد، معمولا آغشته به خون و گاها در میان این لباس ها، حتی تکه هایی از بدن رزمندگانی که زخمی و یا شهید شده بودند، جا مانده بود و جدا کردن این ها نیاز در دراز مدت نیاز به روحیه ای استوار و مقاوم داشت که همه این بانوان، معمولا در ان شرایط جنگی، چشم انتظار خبر سلامتی همسر، فرزند، برادر و یا پدر خود بودند که در جبه های جنگ مشغول دفاع از میهن بودند و دیدن این صحنه ها قطعا آن ها را آزار داده است.
نویسنده کتاب «حوض خون» از بازخوردها و دغدغه های راویان این کتاب از این مراسم گفت: 25 اسفند ماه سال گذشته اولیت نسخه کتاب «حوض خون» به چاپ رسید و با استقبالی که از این کتاب شده حالا به چاپ یازده و دوازده خود در کمتر از یک سال رسیده که این نشان از علاقه نسلی جوان به یادگاری های دفاعی مقدس است؛ من به محض چاپ کتاب، یک نسخه از آن را همان عید 1400 برای همه راویان این کتاب هدیه بردم و این ذوق و شعف و خوشحالی را در تک تک چهره های این زنان می دیدم که بابت ثبت این فداکاری ها و نشان دادن روحیه بالای این زنان چقدر به خود می بالند؛ اما دغدغه و ناراحتی همه آنها از این بابت بود که چرا باید آن مکان رختشویخانه و آن حوضی که ملحفه ها و لباس های پر از خون را در آن می شستند و آن حوض همیشه پر از خون شهدا بود؛ چرا بعد از گذشت این سال ها باید این مکان مقدس به حال خود رها شود؟!
میرعالی درخصوص اهمیت تقریظ رهبری بر دیده شدن این کتاب و تلاش برای تاسیس یادمانی در این مکان گفت: خدا رو شاکرم که بعد از چاپ کتاب و رسانه ای شدن این مکان و ماجرا، همه توجهات دوباره پس از سال ها به بیمارستان شهید کلانتری و فعالیت این بانوان در اینجا جلب شد و البته که با عنایت حضرت آقا بر این کتاب و مسئولانی که به این مکان آمدند و سعی دارند یادمانی برای اینجا درست کنند و آن را در مسیر راهیان نور قرار دهند تا توجه بیشتری به اینجا شود؛ چون مراسم رونمایی از تقریظ رهبری نیز در همین مکان انجام می شود، قطعا نگاه های بیشتری را به خود جلب خواهد کرد.
فاطمه سادات میرعالی در انتها از پروژه ها و فعالیت های خود در ادامه همین مسیر گفت: در ادامه فعالیت های تاریخ شفاهی در حال انجام دو پروژه دیگر هستم که قهرمان هر دو کتاب نیز بانوانی اند که در دوران دفاع مقدس سختی های فراوانی به جان خریده اند؛ یکی از آنها همسر یک جانباز اعصاب و روان است که در دوران جنگ پرستار و امدادگر بوده است و دیگری مربوط به سقوط «نفت شهر» ایلام در روزهای ابتدایی جنگ و ستاد جنگ زده ها در شهر ایلام است که بانویی قهرمان در حال رسیدگی به این آواره های جنگی است.
انتهای پیام /