ستاره محبوب فلسطینی به روایت عکس

صالح الجعفراوی آنقدر در میان هم وطنانش محبوب بود که اگر الان سری به صفحات مجازی خبرنگارن و عکاسان حاضر در غزه بزنید بدون استثنا از شهادت او یاد کرده و ابراز ناراحتی کردهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صالح الجعفراوی از فعالان مجازی و رسانهای بود که در غزه کنار مردمش ماند تا صدای مظلومیت آنها و وحشیگری صهیونیستها را به گوش جهانیان برساند. او آنقدر در میان هم وطنانش محبوب بود که اگر الان سری به صفحات مجازی خبرنگارن و عکاسان حاضر در غزه بزنید بدون استثنا از شهادت او یاد کرده و ابراز ناراحتی کردهاند.
ناجی برادر صالح نیز توسط رژیم صهیونیستی اسیر شده بود و صالح هر روز انتظار دیدار برادرش را میکشید. وقتی خبر آتش بس در غزه منتشر شد و قرار شد تعدادی از اسرای دو طرف مبادله شوند، نام ناجی نیز در میان اسامی بود. اما درست یک روز قبل از اینکه اسرا آزاد شوند صالح توسط مزدوران اسرائیل که از حماس ضربه سختی خورده بودند به شهادت رسید.
آنچه از وصیت شهید صالح پیداست او با چشمانی باز مرگ را درآغوش گرفته و می دانسته وقتی برادر بیاید او نیست که در آغوشش بگیرد.
او در وصیت نامهاش مینویسد:
من صالح هستم.
این وصیتنامهام را نه به عنوان خداحافظی، بلکه به عنوان ادامه راهی که با یقین انتخاب کردهام، تقدیم میکنم.
خدا میداند که تمام تلاش و توان خود را به کار گرفتهام تا حامی و صدای مردمم باشم. من درد و ستم را با تمام جزئیاتش تجربه کردهام و بارها طعم درد و فقدان عزیزان را چشیدهام. با وجود این، هرگز در بیان حقیقت آنگونه که هست تردید نکردهام، حقیقتی که به عنوان مدرکی علیه همه کسانی که کوتاهی کردند و سکوت کردند، و همچنین افتخاری برای همه کسانی که از شریفترین مردان، عزیزترین و سخاوتمندترین مردم غزه حمایت، پشتیبانی و در کنار آنها ایستادند، باقی خواهد ماند.
اگر شهید شوم، بدانید که ناپدید نشدهام...
من اکنون در بهشت هستم، با رفقایم که پیش از من بودند؛
با انس، اسماعیل و همه عزیزانی که به عهد خود با خدا وفادار بودند.
از شما میخواهم که در دعاهایتان مرا به یاد داشته باشید و پس از من راه مرا ادامه دهید. با صدقه مداوم از من یاد کنید، و هر زمان که صدای اذان را شنیدید یا نوری را دیدید که شب غزه را شکافت، مرا یاد کنید.
شما را به مقاومت توصیه میکنم... در مسیری که ما پیمودهایم، و رویکردی که به آن ایمان داشتهایم. زیرا ما راه دیگری برای خود نشناختهایم و در زندگی جز در پایداری در آن، معنایی نیافتهایم.
شما را به پدرم توصیه میکنم... عشق قلبم و الگوی من، کسی که خودم را در او میدیدم و او هم خودش را در من میدید... کسی که در طول جنگ با تمام فراز و نشیبهایش همراه من بود... از خدا میخواهم که در بهشت با تو، تاج سرم، که از من راضی هستی، ملاقات کنیم.
شما را به برادرم، معلمم و همراهم، ناجی، توصیه میکنم.
ای ناجی... من قبل از اینکه از زندان بیرون بیایی، به سوی خدا پیشی گرفتم. بدان که این سرنوشتی است که خدا مقدر کرده است، و اشتیاق تو در درون من ساکن است. آرزو داشتم تو را ببینم، تو را در آغوش بگیرم، تو را ملاقات کنم. اما وعده خدا حق است و دیدار ما در بهشت از آنچه فکر میکنید نزدیکتر است. تو را به مادرم میسپارم...
ای مادرم، زندگی بدون تو هیچ است. تو دعایی بودی که هرگز تمام نمیشود و آرزویی که هرگز نمیمیرد. از خدا خواستم تو را شفا دهد و سلامتیات را به تو بازگرداند. چقدر آرزوی دیدن سفر شما برای درمان و بازگشت خندان را داشتم.
تو را به برادران و خواهرانم میسپارم: رضایت خدا، سپس رضایت شما، هدف من است. از خدا میخواهم که شما را شاد کند و زندگیهایتان را به خوبی قلبهای مهربانتان قرار دهد، که من همیشه سعی کردهام منبع شادی برای آن باشم.
من همیشه میگفتم: کلام و تصویر نباید از بین بروند. کلام امانت است و تصویر پیام. آن را به جهانیان برسانید، همانطور که ما آن را حمل کردیم.
فکر نکنید که شهادت من پایان است. بلکه آغاز یک راه طولانی به سوی آزادی است. من پیامآور پیامی هستم که میخواستم به جهانیان برسانم - به جهانی که چشمان خود را بسته است و به کسانی که در مورد حقیقت سکوت کردهاند.
اگر از من خبری شنیدید، برایم گریه نکنید. مدتهاست که آرزوی این لحظه را دارم و از خدا خواستهام که آن را به من عطا کند. سپاس از آن خدایی است که مرا برای آنچه دوست دارد برگزید. به همه کسانی که در زندگیام، چه از طریق توهین، اتهامات دروغین یا تهمت، به شما میگویم: اینک من، به خواست خدا، به عنوان یک شهید به سوی خدا میروم. زیرا نزد خدا، همه دشمنان به هم میرسند.
خدایا، مرا در زمره شهدا بپذیر، گناهان گذشته و آیندهام را ببخش و خونم را نوری قرار ده که راه آزادی را برای مردم و خانوادهام روشن میکند.
صالح عامر فواد الجعفراوی
10/12/2025












