یک‌شنبه 4 آذر 1403

ستایش نذر کلمه به جای سفارشی نویسی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
ستایش نذر کلمه به جای سفارشی نویسی

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - محمدحسین سلطانی، کمتر از یک هفته مانده به اربعین امام حسین (ع)، گفت‌وگویی داشتیم با یک نویسنده‌ی اربعینی. لیلا مهدوی که آثار خود را با نشان‌حسن و رمان‌های مذهبی آغاز کرده بود، سال گذشته به همراه بیست نویسنده‌ی دیگر اثری را منتشر کرد با نام «اگر نی پرده‌ای دیگر بخواند»؛ البته مهدوی دبیر این مجموعه روایت بود اما خودش می‌گفت: «در واقع یکی از...

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- محمدحسین سلطانی،کمتر از یک هفته مانده به اربعین امام حسین (ع)، گفت‌وگویی داشتیم با یک نویسنده‌ی اربعینی. لیلا مهدوی که آثار خود را با نشان‌حسن و رمان‌های مذهبی آغاز کرده بود، سال گذشته به همراه بیست نویسنده‌ی دیگر اثری را منتشر کرد با نام «اگر نی پرده‌ای دیگر بخواند»؛ البته مهدوی دبیر این مجموعه روایت بود اما خودش می‌گفت: «در واقع یکی از آن 21 روایتش را من نوشتم و توفیق این را داشتم که دبیری این مجموعه را بر عهده بگیرم؛ این، رزق محرم و سفر سال پیش ما بود.»

گفت‌وگوی تفصیلی دانشجو با لیلا مهدوی را بخوانید:

دانشجو: اولین چیزی که در این کتاب توجه را جلب می‌کند همین موضوع 21 نویسنده است و چرا این 21 نویسنده به سراغ روایت رفتند؟

مهدوی: ماهیت روایت و کارکرد روایت اساساً با داستان متفاوت است و البته هر کدام از این دو تأثیر خودشان را بر زیست انسان‌ها دارند. علت اینکه دنبال روایت رفتیم و مهم‌تر از آن، اینکه سعی‌کردیم از نویسنده‌هایی با افکار و جغرافیای مختلف استفاده کنیم، این بود که در واقع برای ما مرکز زمین کربلاست و می‌خواستیم آن تجمیعِ فارغ از زمان و مکان را نشان دهیم.

اربعین یک‌زمان است و در کربلا هم یک مکان اما ما اعتقاد داریم که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و این قرار نیست محدود به یک‌زمان و یک مکان محدود شود و ما از دو منظر - یعنی لامکان و لازمان - به این موضوع نگاه کرده و همچنین به مکان و زمان با تنوع آراء و افکار مختلف نگاه کردیم.

برای «اگر نی پرده‌ای دیگر بخواند» از نویسنده‌هایی دعوت شد که توانمند بوده و از سویی همه مثل هم فکر نمی‌کردند و برای رسیدن، تلاشی متفاوت کرده بودند. در واقع مانیفست اثر یا پیش‌درآمد را بر این گذاشتیم که در این 40 روز، مسیر امام‌حسینی شدن و زیست امام‌حسینی را تصویر کنیم و حالا بعضی‌ها می‌توانند بروند و به روز چهلم و کربلا برسند و بعضی‌ها هم دور باشند و نرسند؛ البته آن نوعِ رسیدنشان به شکل متفاوتی تعریف شده باشد.

ارجحیت روایت اربعینی بر داستان اربعینی

اینکه گفتیم داستان نباشد و روایت باشد، دلیلش اهمیت تجربه زیسته آدم‌ها است. همان طور که اول صحبت‌هایم گفتم، کربلایی زیستن آدم‌ها، امام‌حسینی زیستن آن‌ها و اینکه امام حسین (ع) کجای زندگی ما قرار دارند برای ما مهم بود. تفاوت داستان و روایت هم در همان واقعیت‌محور بودن این اثر است و می‌خواستیم از دل تجربه‌های زیسته افراد به آن زمان و مکانی که بی‌نهایت است برسیم.

دانشجو: لزوم پرداخت به روایت متنی و مکتوب کنونی در بین این همه آثار تصویری چیست؟ اکنون در حوزه محتوای تصویری اربعین فعالیت‌های بسیاری از سوی تلویزیون و سازمان‌های دیگردر حال انجام است. اصلاً چرا ما باید راجع به این موضوع در روایت مکتوب کار کنیم؟

مهدوی: یک چیزی در ادبیات وجود دارد و آن را فراتر از تصویر می‌کند و آن، ساختن تصویر با کلمه است. البته معنای این تصویر با آن تصویر فرق دارد. ساختن تصویر با کلمه و از پس پرداختن به یک موضوعی، با ساختن تصویری که ما با چشم می‌بینیم متفاوت است و به لحاظ هنری - حالا نه به‌عنوان نویسنده، به عنوان کسی که به هنر علاقه‌مند است - می‌توانم بگویم نوشتن حتی یک پله بالاتر از سینما قرار دارد.

اما بحث اربعین مقداری متفاوت است. ما با نهضتی مواجه هستیم که همه از هر موقعیتی دارند در یک نقطه جمع می‌شود؛ یعنی با یک نهضت جهانی روبرو هستیم. ما قصد نداریم در این نهضت جهانی قدم‌گذاشتن به یک چیز خاص، به یک‌قدم، به یک حضور، به یک نظم، به یک موکب، به یک تصویر، به یک برنامه تلویزیونی یا... محدود شود. مهم این است که هر کسی از آن چیزی که هست یک‌قدم از خودش بردارد و بیشتر برود و یکی از ابزاری که برای این موضوع می‌شود قائل شد، قلم است و همان طور که اول صحبت‌هایم گفتم، قلم تنها چیزی است که یک نویسنده دارد.

نذر کلمه برای رشد فردی خود نویسنده است

وقتی به مسیر زیارت اربعین نگاه می‌کنی در همان تصاویری که به دستمان می‌رسد، دوستان عراقی آن چیزی را که دارند و وقف امام حسین (ع) کرده‌اند را کم نمی‌دانند؛ این مردم همان دارایی و آن چیزی که واقعاً دارند را آورده و وقف می‌کنند. حتی ممکن است این کار با تمیزکردن کفش زائران صورت گیرد و من معتقد هستم نوشتن نیز از یک نظر می‌تواند همان باشد؛ یعنی نذر کلمه. ما آن چیزی که در توانمان هست وقف می‌کنیم و همه می‌دانیم که آن چیزی که وقف می‌کنیم نذر رشد فردی و فربه‌شدن روح خودمان می‌کنیم. فکر می‌کنم در مجموعه ادبیات دینی، نویسنده اولین کسی است که از آن اثری که خلق کرده صاحب‌امتیاز می‌شود و در واقع تمکن پیدا می‌کند.

دانشجو: خبری چند روز گذشته منتشر شدمبنی بر اینکه یکی از سازمان‌های مربوط اربعین 20 عنوان کتاب را منتشر کرده است. بحثی که به دنبال این خبر به وجود آمد، تحلیل برخی از نویسندگان است که می‌گویند اینگونه کتاب‌ها به باقی آثار ضربه می‌زند. یعنی نوشتارهای دولتیِ این‌چنینی به مخاطب و جذب مخاطب ضربه می‌زنند و وقتی که یک فرد می‌خواهد یک کتاب اربعینی بخواند به‌نوعی با انبوه کتاب‌های نهادی مواجه است. شما در این مورد چه نظری دارید؟

مهدوی: اصولا سفارشی‌نویسی به ادبیات ضربه می‌زند؛ چراکه تجربه اثبات کرده است اگر نویسنده‌ای که دغدغه‌مند نبوده و از درون در پی یافتن آن مسئله نباشد - فرقی نمی‌کند در چه حوزه ای - و از طریق سفارش‌گرفتن اثری را خلق کند، آن اثر ماندگار نخواهد شد و آن چیزی که از دل برنیاید به دل هم لاجرم نخواهد نشست. من در مورد کتابستان معرفت این را می‌دانم که چند سالی است روی ادبیات دینی سرمایه‌گذاری ویژه‌ای داشته و روی این حوزه فعالیت جدی دارند. اما هیچ‌وقت آن‌طور نبوده که سفارش داده باشند؛ مثلاً بگویند شما با این شرایط و با این طریق بنویس. احساس می‌کنم که مورد مخاطب قرارگرفتن انتشارات کتابستان معرفت به خاطر این است که نویسنده‌ای که دغدغه‌مند است سوژه‌ای که درباره‌ی آن نیاز روحی می‌کند را می‌نویسد و یا اگر بخواهد مترقی‌تر عمل کند، حتی مخاطب‌شناسی کرده و بر اساس نیاز مخاطب و بر اساس نیاز جامعه می‌نویسد.

سفارشی‌نویسی عمر کوتاهی دارد

کتاب‌های که در واقع سفارشی‌نویسی هستند برخلاف میل، آن‌ها کتاب‌سازی نامیده شده و عمر چندانی ندارند و متأسفانه گاهی هم به نشر ضربه می‌زنند؛ چراکه وقتی به راحتی در دسترس می‌گیرند، مخاطبی که اول راه خواندن است در کتاب نگاه می‌کند، آن را ورق می‌زند و بر اساس آن کتاب‌ها که معمولاً کتاب‌های با کیفیتی هم نمی‌شوند، قضاوت کرده و با خودش می‌گوید «خب مثلاً ادبیات دینی قرار است این باشد؟!» و شاید دیگر دنبال ادبیات دینی فاخر یا ادبیات دینی دغدغه‌مند نرود. من معتقدم این یکی از ضربه‌هایی است که این سبک از آثار وارد می‌سازند.

دوم اینکه خوب آن اثری که دغدغه‌مند نبوده و برای مخاطب ایجاد سؤال نمی‌کند و فرایند حل مسئله را در ذهن او تشکیل نمی‌دهد، اثر ماندگاری نیست و مخاطب را نیز اصلا به سوال نمی‌رساند و مجموعه ادبیات دینی را در واقع مورد ضربه قرار می‌دهد.

دانشجو: ما به لحاظ کیفیت آثار در آن حوزه هم تا حدی دچار مشکل هستیم. شما جدی‌ترین مشکلات این نوشتارها را چه می‌دانید؟ یعنی کیفیت روایت‌هایی که در حال نگارش است علل خصوص در روایت‌های بلند داستانی و مشخصا در حوزه‌ی فرمی چه اشکالاتی دارد؟

مهدوی: ما معتقد هستیم ادبیات دینی به لحاظ فرمی خودش یک مکتب است. ما در ادبیات دینی محدودیت‌هایی داریم - خصوصاً ادبیات دینی که در معاصر با معصوم روایت می‌شود؛ برای مثال می‌دانیم در پایان داستان روز عاشورا چه اتفاقی می‌افتد؛ تعلیق ادبیات دینی کم است و جاهایی باید از داستان و تصویر بگذریم. همچنین گاهی به نفع حفظ حرمت‌ها نمی‌توانیم وارد حریم معصوم شویم و این موضوع یک چیستی و چرایی خاصی دارد که بر اساس آن، پژوهشگران این حوزه هر کدامشان یک مانیفستی تعریف کردند و آن مانیفست به رشد آثار دینی کمک می‌کند. بعضی‌اوقات برخی از آن‌ها رعایت نمی‌شود و وقتی رعایت نمی‌شود به لحاظ ادب کلمه و به لحاظ ورود به حریم معصوم مشکل ایجاد می‌شود. بعضی اوقات هم خورده روایت‌های جذابی برای یک اتفاق نداریم.

ایجاد تعلیق مناسب که به موجب آن، مخاطب نداند در پایان قرار است چه اتفاقی رخ دهد، در ادبیات دینی مشکل است و نویسنده‌ای که در آن اگر تبحر نداشته باشد و بیان آن از حادثه با همه شنیده‌های مخاطب برابری کند، می‌تواند به مسیر ادبیات دینی ضربه وارد کند.

در نوشتن ادبیات دینی نباید بی‌گدار به آب زد

ادبیات دینی در ایران نوظهور نیست زبان حال‌ها و تذکره‌هایی که وجود دارد همه از زیر مجموعه ادبیات دینی هستند؛ اما حقیقت این است در حوزه رمان، ما عمر بلندی نداریم. اگر به آثار دینی دقت کنیم، اقبال به آن‌ها حداکثر در 20 الی 30 سال اخیر پدی آمده است.

رمان دینی ظهور و عمر چندانی ندارد و اگر قرار باشد به مسیرهای آن و اینکه این گونه از ادبیات قرار است یک مکتب باشد در کنار مکاتب ادبی توجه نشده و چیستی، چرایی و محدودیت‌هایش مورد توجه قرار نگیرد، ممکن است به مرور مسیر خودش رو گم کند. این مسیر بسیار حساس بوده و با همه جنبه‌های ادبیات بسیار فرق دارد و در واقع هنر شیعی، محدودیت‌های خاص خودش را دارد. از همین روی است که اگر کم‌توجهی و یا سهل‌انگاری نسبت به این آثار صورت گیرد، خوب نیست. فکر می‌کنم اگر قلممان رشد بیشتری داشته باشد، کمی بنویسیم و آثار اولمان را منتشر کرده و بعد در این حوزه قدم بگذاریم تا محدودیت‌ها را بدانیم و قلممان پخته‌تر شود، خیلی بهتر است و در واقع راحت بگویم، بی‌گدار نمی‌شود به آب زد.

دانشجو: در پایان، کمی در مورد اثر «خون دریا» خود توضیح دهید:

مهدوی: وقتی نقطه پایان «خون دریا» را گذاشتم یک جرقه‌ای در ذهنم زد که این نگاه زنانه به دفاع مقدس، خیلی موقعیت‌های دراماتیک دارد و به‌خاطر علاقه فردی خود، تصمیم گرفتم آن را به یک سه‌گانه تبدیل کنم. اکنون درحال نگارش دومی هستم و برای آن یک سوژه ویژه از ادبیات عاشورایی انتخاب کردم و هر دو برای انتشارات کتابستان معرفت است که به امید خدا در سال 1404 منتشر خواهد شد.