سرودهای از حداد عادل درباره باران؛ امروز هم ابر آمد و باران نیامد...
با گذشت یکماه و نیم از فصل پاییز و نیامدن باران رحمت الهی، «غلامعلی حدادعادل» رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شعری از خود را برای انتشار در اختیار رسانهها قرار داد.
به گزارش مشرق، با گذشت یکماه و نیم از فصل پاییز و تداوم هوای گرم در تهران و نیامدن باران رحمت الهی، «غلامعلی حدادعادل» رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شعری از خود را که چند سال قبل با عنوان «سالهای دور از باران» سروده بود، در اختیار رسانهها قرار داد.
گفتنی است این شعر در نخستین دفتر شعر غلامعلی حداد عادل با عنوان «هنوز هم»، در سال 1395 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
در ادامه شعر حداد عادل را با هم میخوانیم؛
*
امروز هم ابر آمد و باران نیامد
باران به کام تشنه یاران نیامد
ابر آمد و رعد آمد و برق آمد و باد
اما دریغا! قطرهای باران نیامد!
گفتند باران خواهد آمد سخت و سنگین،
اما به غیر از آتش سوزان نیامد
بادِ بهار از خاطر گلبوتهها رفت
افسوس، فصلی غیر تابستان نیامد
تیر آمد و مرداد و شهریور شد، اما
اردیبهشت و آذر و آبان نیامد
جز حرفِ حیرت بر نیامد از دل چاه
جز آهِ حسرت بر لب عطشان نیامد
در انتظار مَقدم باران نشستیم
ما منتظر ماندیم و آن مهمان نیامد
چل روز خاک کوچه را جاروب کردیم
آواز پای خضر از دالان نیامد
کام و گلوی ناودان از تشنگی سوخت
آبی به بام خانه و ایوان نیامد
درمانِ دردِ تشنهکامان بود باران
دردا که درد آمد، ولی درمان نیامد!