سرگردانی کارگردان پایتخت در جزیره / خبرنگاری که "خبرنگار" از آب درنیامد
شادی مختاری از انتقادها نسبت به خبرنگارِ داستان "جزیره" گفت و تهیهکننده هم درباره پایان عجیبِ این سریال توضیحاتی داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، قسمتِ چهاردهمِ "جزیره" که به نوعی پایان فصل اول این سریال محسوب میشود و به نوعی این پایانبندی را عجیب و ناامیدکننده عنوان کردند. در حالی که قصه تازه به اوج رسیده و گرههای جدیدی در داستان ایجاد شده بود. این سریال هنگامی به آخر رسیده که سرانجام هیچکدام از اتفاقات مشخص نشده است.
آنجایی انتقاد بیشتر میشود برخی شنیدهها حاکی از آن است که فصل دوم این مجموعه ساخته نمیشود و قصه «جزیره» در همین نقطه، ناتمام مانده است. اما «امیرحسین حیدری» تهیهکننده این سریال در گفتوگویی این گفتهها را رد کرد و گفت: در حال به سرانجام رسیدن متنِ فصل دومیم تا کار تولید فصل دوم آغاز شود. چرا که با توجه به شرایط کرونایی و ماجرای امیکرون باید با احتیاط بیشتری پیش برویم. در فصل اول، کرونا لطمه زیادی زد و تعطیلیهای پشتِ سرهمی را شاهد بودیم. وقفههای زیادی در کار ایجاد شد و اگر دقت کرده باشید بسیاری از تولیدات دیگر هم این شرایط را دارند.
وی در پاسخ به این سؤال که بسیاری از سریالها بوده که همینطور ناتمام و نیمهکاره مانده و به مخاطب هم هیچ توجهی نکرده است، افزود: خدا را شکر میکنم که بازتابها از طرف مخاطبان بد نبوده و البته یک اتفاقِ مرسومی هم هست. در سریالها و پلتفرمهای مهم دنیا هم این اتفاق میافتد که گاهی چند سال طول میکشد تا فصل جدید سریالی آماده شود. البته که ما در تلاشیم هرچه زودتر این اتفاق بیفتد. از طرفی باید بازتابها مشخص شوند تا پلتفرمِ پخشکننده و سازندگانِ سریال بدانند بقیه راه را چطور باید بروند. کامنتها و نظرات گاهی اوقات میتواند در محتوای فصل جدید تأثیرگذار باشد و حتی فیتیله برخی از خرده پیرنگها را پایینتر بیاورد. اتفاقاً مخاطب به ما راه و چاره را نشان میدهد که درام و قصه را چگونه پیش ببریم.
موضوعِ دیگر در سریالهای خانگی خصوصاً "جزیره" کُندی و نوعی آشفتگی است؛ البته که در قسمتِ چهاردهم، سیروس مقدم کمی هیجان و سرعت را چاشنی سکانسهایش کرده است. اما کماکان خودش و محتوای "جزیره" سرگرداناند. آن آشفتگی وجود دارد که نه تنها نمیتوانند مخاطب را جذبِ خودشان کنند، بلکه تماشاگر را سردرگم میکند این سریال، ماجراجویانه است، عاشقانه یا معمایی!
نکتهای که بسیاری از کارشناسان دارند ضعف ساختاری و محتوایی سریالها است. اتفاقاً فریب مخاطب با عبور از خط قرمزها، گریمهای خاص و استفاده از سلبریتیها در این آثار که اینجا هم به غیر از دیدنِ دورهمی چهرهها خبری از سریال با کیفیت نیست. اگرچه تک و توک در این میان اتفاقاتی میافتد اما خیلی به ندرت، سریالِ راضیکنندهای در قابِ نمایشخانگی دیده میشود. مصداقِ بارز آن در سریال "جزیره" وجود دارد؛ سیروس مقدم در تجربه اولِ خود در فضای شبکه نمایشخانگی، «خوابزده» را با فیلمنامهای شبیه به آثار ماورایی و پندآموز دهه 1380 تلویزیون و بدون ستاره سینمایی تولید کرد که حتی قابلیت پخش از رسانه ملی را هم داشت. اما در نمایشخانگی با استقبالی روبرو نشد. اینجا دیگر سرمایهگذاران و تهیهکنندگانِ «جزیره» آن ریسک را نپذیرفتند و به سراغ یک خواننده پاپ همراه با چند سلبریتی و البته آکسسوار و و ساختاری لاکچری رفتند.
سیروس مقدم در "جزیره" از آن طرف بوم افتاد و این بار ستارههای سالهای دور سینما را کنار یک خواننده پاپ نوجوانپسند و گروهی از بازیگران نوظهور تئاتری و تلویزیونی که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتند، قرار داد، البته شادی مختاری بازیگر نقش صحرا بهغیر از چند سکانس ابتدایی سریال، بازی قابل ملاحظهای ندارد. بازی فروتن تا اینجا، نسبت به سریال "مانکن"، بازی رئالتری درآمده است. میترا حجار و هنگامه قاضیانی و حتی غزل شاکری هم بازی روتین سالهای اخیرشان را ارائه دادهاند و نتوانستند در اندازههای خودشان ظاهر شوند، اما حسام منظور و کاظم سیاحی و امیر کاظمی کیفیت بهتری نسبت به بقیه دارند.
درباره بازی امیر مقاره هم میتوان به گفتوگوی شخصیت ارشد با خواهرش ماهک اشاره کرد که نگاهها، اکتها و دیالوگگویی روان نیستند و نمیتوانند ما را به دنیای شخصیت نزدیک کنند. از طرفی نمیتوان این سریال را با مجموعه "زخمکاری" مقایسه کرد؛ درست است که میخواهد پشتپردهای از زندگی سرمایهداری و طبقه مرفهنشین جامعه را به نمایش درآورد اما آنقدر شخصیتها و اتفاقات داستان اگزجره درآمدهاند که نمیتوان این دو مجموعه را با هم مقایسه کرد.
تهیهکنندگان سریال تنها سعی کردهاند با ساختاری لاکچری، لباس و آکسسوار و چیدمان خانهها و ویلاها و لوکیشنها، به سریال رنگ بدهند اما هیچ توجهی به محتوا و روند داستان ندارند، اینجا هم سکانسها و پلانهای بیربط وجود دارد و اصلاً معلوم نیست هدف کارگردان و سازندگان سریال از ساخت "جزیره" عشقِ میان صحرا و ارشد است یا افشای طبقه ثروتمند و تجارتهای رانتی و مافیای پشتپرده آن و همچنین توطئهها و دسیسههای خانوادگی با انگیزههای مالی دارد، درباره هیچکدام از این اهداف درست و واضح صحبت نمیکند و حتی در گرهافکنی و گرهگشایی هم موفق نیست!
تنها امتیازی که نمایش خانگی از آن برای جلب توجه مخاطب و به هم ریختن بازار سریالسازی و برنامهسازی سوءاستفاده میکند، یک بام و دو هوایی در ممیزیها است؛ ممیزی و سانسور فقط در گریم و فضاسازی صحنهای نیست بلکه در محتوا بیشتر به چشم میخورد که در اسبابِ ثروتِ ویاودیها هیچ توجهی به محتوا نمیشود. همان نکتهای که با شادی مختاری بازیگر نقش صحرا بیشتر دربارهاش صحبت کردیم که مخاطب نمیداند سازنده "جزیره" بهدنبال کدام سرمنزل بوده است، عمدتاً در شخصیتپردازی بسیار ضعیفاند و تیپها هم درست درنیامدهاند.
مخصوصاً نقش خبرنگار که «مختاری» در سالهای قبل از بازیگری، آن را تجربه کرده است اما اصلاً این نقش در دامنه درام به خوبی درنیامده است. از این بازیگر جوان سؤال کردیم مخاطب با تماشایِ جزیره شاهد سرگردانی زیادی است این انتقادها علاوه بر نمایشِ ضعیف خبرنگار قصه نسبت به «جزیره» وارد میشود.
او این چنین به خبرنگار تسنیم پاسخ داد: "به هر حال سریال جزیره 26 قسمت بوده و الان فقط 14 قسمت ساخته شده و فصل اول آن منتشر شد. خیلی از این پیچیدگیها در صورتِ ساخت فصل دوم، برای مخاطب حل میشود. خیلی از مسائل و داستانهایی که برای مخاطب محسوس و ملموس شده، قطعاً با ساختِ قسمتهای باقیمانده در فصل دوم، مشخص خواهند شد."
مختاری همچنین اشاره کرد که با نقش «صحرا» یاد سالهای خبرنگاری خودم افتادم. همیشه پذیرای انتقاد بودهام و اصلاً نقد نباشد اتفاقِ درستی نمیافتد. اما این را بدانید که من خبرنگار بودهام و البته اینجا هم یک کار نمایشی ساختیم. من سالها در رسانهها کار کردم و خبرنگارانی دیدم که سوژهها را آنقدری جدی پیگیری میکنند که کم از کارآگاه ندارند. در اثر نمایشی و درام، گاهی در واقعیتِ مسئله، دستکاریهایی اتفاق میافتد تا کار جذابیت بیشتری پیدا کند. معتقد نیستم تصویر غیرواقعی ساختیم و اگر نکتهای هست و خبرنگاران اعتراض دارند به حسابِ این بگذارند که درام است و در قصه نکاتی اضافه میشود تا جذابیت نمایشی بیشتر شود.
بازیگر نقشِ اول سریال "جزیره" همچنین ابراز امیدواری کرد فصل دوم ساخته شود و گرههای سریال کاملاً برای مخاطبان باز شود.
با همه این اوصاف، فصل اول سریال "جزیره" تمام شد و کارگردانی سیروس مقدم نمره قابل قبولی نمیگیرد. چون فارغ از تناقض در نمایشِ خبرنگاران، تناقضها بهوفور در سریال "جزیره" وجود دارد، البته با توجه به سابقه درخشان سیروس مقدم که او را رسانهایها، کارخانه سریالسازی میشناسند، اینهمه ضعف ساختاری بعید بود، چرا که مقدم در دهه 1390 و زمان کاهش اقبال مخاطب از آثار تلویزیونی توانست گروهی از مخاطبان را پای گیرندههای تلویزیون نگه دارد.
در روزهای نخست قبل از انتشار این سریال درباره حضور برجسته و نقش مؤثر خبرنگار داستان زیاد صحبت میشد اما بهنظر می رسد نمایش سازندگان این سریال از جایگاه خبرنگار بسیار توهینآمیز بوده است، چرا که خبرنگار را متعهد و جسور نشان میدهند اما او بهراحتی هرچهتمام عاشق ارشد شاهنگ (امیر مقاره) میشود، در حالی که صحنه های اولیه داستان او را منتقد اصلی تجارتهای جاهطلبانه این گروه در جزیره کیش نشان میدهد.
ما در ابتدا میبینیم که این "صحرا" خبرنگار اقتصادی است اما در همان دقایق ابتدایی مشخص میشود که برای پوشش مسابقات والیبال ساحلی به کیش میرود! کدام رسانه در کجای جهان، یک خبرنگار اقتصادی را که چند پرونده در دادگاه علیه او تشکیل شده است و چهره موجهی از آن رسانه نیست، برای پوشش مسابقات ورزشی میفرستد؟ یا اینکه به هر روشی که میتواند خودش را به فرد پولداری که بهقول اهالی جزیره، کل آنجا را در اختیار دارد قالب کند تا به او ضربه بزند، این است تصویری که سازندگان "جزیره" از خبرنگاران دارند.
سریالهای او غالباً سرراست و بیتکلف بودند؛ برای همین بیننده عام درگیر آنها میشد. «خوابزده» برای او یک تجربه متفاوت بود؛ در واقع سریال را با فیلمنامهای شبیه به آثار ماورایی و پندآموز دهه 1380 تلویزیون، بدون ستاره سینمایی در شبکه نمایش خانگی تولید کرد که میتوانست این سریال را تلویزیون پخش کند، چرا که در نمایش خانگی با استقبال خوبی مواجه شد و شاید یکی از دلایل اصلی منتشر نشدن فصل دوم آن، همین باشد.
شاید نقطه اصلی ضعفِ سیروس مقدم در این سریال همین نکته باشد که او این بار به سبک مرسوم کارگردانیاش در سریالهای تلویزیونی عمل نکرد؛ شاید اگر کارگردان "جزیره" مثل ساخت کارهایی مثل "اغما" و "مدینه" به محتوا بیشتر توجه میکرد و نمیخواست از پوسته اصلیاش خارج شود، سریال به این روز نمیافتاد، چرا که در فضای نمایش خانگی، سازندگان در تلاشاند هر نوع جذابیتی را بهکار بندند تا برگشت سرمایه اتفاق بیفتد.
حالا که این سریال قرار است فصل دوم را با توجه به بازتابهای مردمی و واکنشهای رسانهای تدارک ببیند ایکاش هرکاری میکند مثلِ فصل اول آنقدر آشفته، سردرگم و سرگردان قسمتهایش را طراحی و تولید نکند. اگر سیروس مقدم و همکاران سازندهاش 14 قسمتِ فصل اول را با دقت تماشا نکردهاند، چون مجبور بودهاند سریعاً برای انتشار به پلتفرم برسانند، حالا از این فرصت استفاده کنند و نقاط ضعف، گافها و حتی نکاتِ مثبتِشان را مورد توجه قرار دهند.
دردِ مشترک "جزیره" و "میدان سرخ"