جمعه 9 آذر 1403

سعید حجاریان؛ پرده‌پوشی و پرده‌دری

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
سعید حجاریان؛ پرده‌پوشی و پرده‌دری

اکنون، غرب آگاه شده است عریانی چه آثار مخربی در جوامع به جای گذاشته است و چنان که می‌بینیم، گزارش‌هایی شبیه این‌که بگذارید کودکان کودکی را تجربه کنند، زنان نباید دست‌مایه تبلیغ جنسی کالا‌ها قرار گیرند، پرتکرار شده‌اند و ممانعت از فعالیت باند‌های ترانزیت کارگر جنسی شدت گرفته است. یکی دیگر از عوارض مهم، اما کمتر شناخته‌شده عریانی، هتاکی است

سعید حجاریان در گفتاری تازه درباره وضعیت جامعه ایران در دورانی که وارد عرصه تجدد شده است، می‌نویسد: «جامعه ایران در تونل تجدد قرار دارد و نمی‌تواند بازگشت به عقب کند. اما تجدد عوارضی را به‌بار آورده است که بعضا قابل ترمیم نیستند. تخریب محیط زیست، مصرف‌گرایی بی حد و حصر، اختلاف شدید طبقاتی و تضاد فقیر و غنی، تشکیل انواع باند‌های جهانی اعم از مواد مخدر، کارگران جنسی، قاچاق اعضای بدن و... یکی دیگر از عوارض تجدد، پدیده‌ای است که می‌توان آن را عریانی نام نهاد. عریانی چه جسمی و چه ذهنی، به‌معنای گشودگی و دراختیارگذاشتن جسم و ذهن و گفتار و کردار در اختیار همه است. این امر در جامعه سنتی سابقه نداشته است؛ در قدیم پوشیدگی اولویت داشت و بنا بود عیوب مستور بماند و بدن‌ها، پوشیده باشند تا جایی که گفته می‌شد انسان همچون خدا باید ستار باشد و دیده‌ها را نادیده و شنیده‌ها را ناشنیده تلقی کند چنان که در آموزه‌های اخلاقی - دینی هم می‌خوانیم: لو تکاشفتم لما تدافنتم؛ یعنی اگر نسبت به ذات دیگران آگاهی پیدا کنید، حتی یکدیگر را دفن نخواهید کرد! این روایت، اهمیت پوشیدن عیوب را نشان می‌دهد و از ضرورت مؤانست می‌گوید. مقوله حیا و آبرو اساسا به‌عنوان پرده‌ای بود که مانع می‌شد افراد مکنونات قلبی و حتی ظاهری خود را نزد دیگران عریان و آشکار کنند. البته در مواردی معدود، مانند ملامتیه، افراد حاضر بودند برای سرکوب نفس عیوب خود را آشکار کنند؛ به‌عنوان مثال گیلاس شراب را با نوشیدنی دیگر پر می‌کردند و در انظار سر می‌کشیدند تا نفس‌شان خوار شود و مورد ملامت این و آن قرار گیرند تا نتیجتا، نفس‌شان از هوی و هوس خالی شود، اما اصل بر پرده‌پوشی بود. ولی تجدد باعث شده است این نگاه به بشریت از بین برود».

او در یادداشت اخیرش که در سایت «مشق نو» منتشر شده است، ادامه می‌دهد: «بشر امروزی می‌خواهد خویش را در انظار نمایش دهد و پرزنته کند؛ به‌خصوص اکنون که فضای مجازی میدا‌ن‌دار و نرم‌افزار‌های ارتباطی در اختیار است، افراد می‌توانند زینت‌های خود را بنمایانند و تفاخر بورزند. در جامعه ما، این کار شدت بیشتری دارد چراکه اولا، مقوله نمایندگی در همه عرصه‌ها محدود است؛ چه هنر، چه سیاست، چه علم و کارآفرینی و البته زیبایی‌شناسی. این محدودیت‌ها باعث شده است با گشوده‌شدن کوچک‌ترین روزنه‌ای افراد هجوم بیاورند و خود را به نمایش بگذارند. ثانیا، جامعه تحت تأثیر اثر نمایشی دیگر جوامع است. این مقوله سال‌هاست که پیش‌آهنگ ما شده و به‌طور خاص، جوانان را به‌دنبال خود می‌کشد؛ به‌عنوان مثال رضاشاه گمان کرد توسعه از معبر کشف حجاب می‌گذرد در حالی که به سنت موجود التفات نداشت. ثالثا، جامعه صنعتی به تولید انبوه رسیده است. در این جامعه مصرف هرچه بیشتر طلب می‌شود و تبلیغات برای کالا‌ها امری حیاتی است و در این راستا، متأسفانه جاذبه‌های جنسی و صنعت هرزه‌نگاری حرف اول را می‌زند و این همان عریانی است».

سعید حجاریان در پایان درباره آثار مخرب «عریانی» در تمام ابعاد، می‌نویسد: «اکنون، غرب آگاه شده است عریانی چه آثار مخربی در جوامع به جای گذاشته است و چنان که می‌بینیم، گزارش‌هایی شبیه این‌که بگذارید کودکان کودکی را تجربه کنند، زنان نباید دست‌مایه تبلیغ جنسی کالا‌ها قرار گیرند، پرتکرار شده‌اند و ممانعت از فعالیت باند‌های ترانزیت کارگر جنسی شدت گرفته است. یکی دیگر از عوارض مهم، اما کمتر شناخته‌شده عریانی، هتاکی است. می‌گویند افراد مست، مکنونات قلبی خود را بیرون می‌ریزند و هر آنچه در ذهن دارند، به زبان می‌آورند. این مستی منتهی به هتاکی اکنون در فضای مجازی کاملا آشکار است. یکی از علت‌های رواج هتاکی در جامعه ما این است که فرد خشم فروخورده از محرومیت اجتماعی خود را در قالب دشنام جلوه می‌دهد. علت دیگر، ربط و نسبت نانوشته میان عالمان و جاهلان است؛ یعنی زمانی‌که فرد عامی می‌بیند عالمی متهتک دهان به درشت‌گویی می‌گشاید او هم فحش‌های چارواداری می‌دهد و متأسفانه می‌بینیم مطابق تحقیق یکی از پژوهشگران، رکیک‌ترین فحش‌ها متعلق به ایرانیان است! فحاشی، به لحاظ اخلاقی قابل نقد است، اما می‌توان به نقد کارکردی آن پرداخت چراکه این امر کوششی به‌غایت منفعلانه و عاجزانه از سوی افراد است. به‌تعبیر حضرت امیر الغیبه جهد العاجز؛ غیبت، منتهای کوشش بزدلان و عاجزان است و این فرقی با کسی که با اکانت جعلی در فضای مجازی به فحاشی می‌پردازد، ندارد. این در حالی است که فرد محقق و منتقد، در اولین قدم می‌تواند با نقد مستدل و مستند آنچه را مطابق میل خود نمی‌بیند، پی بگیرد و حاکمان و کارفرمایان و زورمندان و... را به پرسش بگیرد و به‌جای فحش‌گویی، فاش‌گویی کند. چنین فردی همچنین می‌تواند با گردآوری مدارک اعلان جرم کند و پس از این مراحل که ناظر بر کنش فردی است، برای دگرگونی وضعیت کنش انتقادی خود را در قالب سمن‌ها و احزاب پی بگیرد. اما متأسفانه راه درازی در پیش داریم. در جامعه امروز ایران، یکباره دعوت‌نامه خالی از اخلاق خواننده‌ای برجسته می‌شود و از سوی دیگر، روایت مجعول یک مداح در صدر اخبار می‌نشیند. این افراد محصول نظام سیاسی، تربیتی و آموزشی ایران پس از انقلاب هستند. در یک کلام باید گفت: درشت‌گویی در بالا، به هتاکی در پایین منجر می‌شود».