سفر یک تابوت سرگردان از تهران تا مونیخ

رمان نوجوان «تابوت سرگردان» به نویسندگی حمیدرضا شاهآبادی بهتازگی در فهرست 2025 کتابخانه بینالمللی مونیخ قرار گرفته است؛ کتابی که در جنبههای گوناگون میتوان آن را بررسی و تحلیل کرد.
رمان نوجوان «تابوت سرگردان» به نویسندگی حمیدرضا شاهآبادی بهتازگی در فهرست 2025 کتابخانه بینالمللی مونیخ قرار گرفته است؛ کتابی که در جنبههای گوناگون میتوان آن را بررسی و تحلیل کرد.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب - فاطمه نعمتی: «تابوت سرگردان» جدیدترین کتاب حمیدرضا شاهآبادی، نوجواننویسی است که نوجوانها را خوب میشناسد. او میداند نوجوانها و اصلا بیشتر آدمها به همین سادگی تاریخخوان نمیشوند و بهسمت آگاهی از گذشته قدم برنمیدارند. او میداند که باید این تاریخ سفت و زمخت و بیشتر وقتها تلخ را، لایِ نانی نرم و خوشمزه بگذارد و ساندویچی آماده کند مخاطبپسند یا بهتر است بگویم مشتریپسند. او مشتریهایش را خوب میشناسد و میداند که کلماتش را با چه طعمی دوست دارند و بلد است چطور آنها را بپزد تا مشتری سیر هم دوباره گرسنه شود.
داستان «تابوت سرگردان» هم مانند چند اثر قبلی این نویسنده در فضای تاریخی و رازآلود میگذرد. این کتاب تلفیقی از چند گونه ادبی است: همچون تاریخی، وحشت و فانتزی. کتابهایی که در این نوع دستهبندی برای نوجوانان نوشته میشوند، اگر از سوژه و پرداخت مناسبی برخوردار باشند، حتما شانس بیشتری برای جذب مخاطب و دریافت نظرات مثبت دارند. «تابوت سرگردان» یکی از اینهاست.
داستان این کتاب گره خورده است به یک سفر. مخاطب از آغاز تا پایان سفر که همان آغاز تا پایان کتاب است، همراهِ مسافران میماند و با آنها میترسد، وحشت میکند، تردید میکند، به تفکر میپردازد و تصمیم میگیرد. داستان «تابوت سرگردان» با سفر یک کالسکه از تهران به تبریز شروع میشود. در این کالسکه چند مرد با هویتهای مختلف نشستهاند و تلاش میکنند درباره یکدیگر اطلاعاتی بهدست بیاورند تا بیشتر هم را بشناسند. در این میان، صمد، شخصیت اصلی کتاب کمحرفتر است و نمیخواهد در این سفر به دردسری دچار شود؛ به دلیل بار مرموزی که دارد و آن را بهسختی بالای کالسکه قرار داده است: یک چمدان بزرگ و سنگین شبیه به یک تابوت. او به دروغ به همه گفته است داخل آن، کتابهایی هست که باید بنا به سفارش استاد طب مدرسه دارالفنون، آنها را به این مدرسه ببرد؛ اما حقیقت چیز دیگری است. درون آن صندوق بزرگ چوبی شبیه به تابوت، یک جسد هست.
کتاب «تابوت سرگردان» علاوهبر پرداخت مناسب جنبههای تاریخی، وحشت و فانتزی داستان، بُعد روانشناسانهای هم دارد که از نگاه خواننده کتاب دور نمیماند. نوجوان همراه با صمد، به پرسش و پرسشگری روی میآورد، به درک خود و شناختن خود، به سفر به درون لایههای زیرین روان خود که رؤیاهایی در آن پنهان مانده است. در این کتاب، سفر تمثیلی است برای شناخت مسئلهای بزرگتر که آدمی با آن سروکار دارد: درون خود. صمد، سفرش را با ترس آغاز کرد و این ترس رفتهرفته بیشتر هم شد؛ اما در پایان، او راه رودرروشدن با خودش را پیدا کرد. نویسنده این فرصت را در این کتاب برای مخاطبش هم در نظر گرفته است تا از طریق رمانی قصهگو، به درون خود سفر کند و با ترسها و تردیدها و رؤیاهایش آشنا شود. به این سبب، ما در این کتاب با یک رشد مواجه میشویم: رشدی که از جسم مخاطب عبور میکند و ذهن و روان او را دربرمیگیرد.
علاوهبر ابعادی که درباره این رمان نوجوان ذکر شد، خوب است که به یک نکته مهم دیگر هم اشاره کنیم؛ اینکه نوجوان اگر میخواست کتابی پر از پانوشت بخواند، بهسراغ یک کتاب مرجع تاریخی میرفت نه یک رمان. بنابراین حمیدرضا شاهآبادی که خود استاد و پژوهشگر تاریخ است و تاریخنویسیِ نوجوانپسند را در دستور کار خود قرار داده است، بهخوبی در رمانش از این تله رد شده است. خواننده در «تابوت سرگردان» حین خواندن داستان با کلمات و مفاهیمی مواجه میشود که فراتر از دایره واژگان اوست و درباره آنها اطلاعاتی ندارد؛ بهخصوص مسائل مرتبط به دوره قاجار که بستر زمانی این داستان است اما نویسنده، مخاطب خود را رها نکرده و او را به پانوشتهای متعدد ارجاع نمیدهد، بلکه در ادامه جمله، طوری برایش معنا را میشکافد که دلزده نشود و از یادگرفتن کلمات و مفاهیم جدید استقبال هم کند و لذت ببرد.
«تابوت سرگردان» را نشر افق در 248 صفحه منتشر کرده است. این کتاب بهتازگی به همراه چهار اثر دیگر از ناشران ایرانی در فهرست «کلاغهای سفید» کتابخانه بینالمللی مونیخ جای گرفته است. کاتالوگ «کلاغهای سفید» کتابخانه بینالمللی مونیخ در سیونهمین سالگرد فعالیت خود منتشر شده و شامل فهرست تازهای از کتابهای برتر ناشران جهان در سال 2025 است.