"سواد رسانه" بهترین راهکار برای شناخت اطلاعات گمراهکننده در فضای مجازی
در عصر رسانهها و اشتیاق افکار عمومی برای در جریان اخبار قرار گرفتن و همچنین با ظهور شبکههای اجتماعی جهانی، مواجهه با اخبار جعلی و اطلاعات غلط و گمراه کننده امری اجتنابناپذیر است و "سواد رسانه" راهی برای مقابله با این اطلاعات است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، تا پیش از عصر رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای آنلاین اصطلاحی با عنوان اخبار زرد در عالم روزنامهنگاری زیاد شنیده میشد؛. این اصطلاح به نوعی از اخبار اشاره میکرد که به شایعات دامن میزدند و با پرداختن به مسائل احساسی و رمانتیک، حوادث و جنایات، رسواییهای افراد مشهور و تحریف اخبار سعی در برانگیختن احساسات و درگیر کردن مخاطبان داشتند.
روزنامهنگاری زرد کارکردهای متفاوتی دارد؛ گاهی ممکن است برای بدنام کردم یک فرد مشهور با پرداختن به جنبههای خاصی از زندگی او باشد. یا میتواند در خدمت شرکتهای تجاری قرار بگیرد تا در جهت تبلیغات کاذب و اغواگرانه برای یک محصول کار کند یا به منظور ایجاد شایعه برای زمین زدن شرکتهای رقیب باشد. یا حتی ممکن است در زمان یک حادثه یا وقوع جنگ روزنامههای برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی به این نوع از خبررسانی روی بیاورند.
نصراللهی: برای مقابله با اخبار جعلی باید اجازه داد رسانهها کار خود را به درستی انجام دهندخبر زرد هر چه باشد تنها میخواهد با توجه به جنبههای عوامانه یک رویداد مخاطبان بیشتری جذب کند و توجه چندانی به صحت و اعتبار اخبار منتشر شده ندارد. بیطرفی یا توجه به ارزشهای اخلاقی نیز در روزنامهنگاری زرد جایگاهی ندارد و آنچه مهم است جلب توجه بیشتر به هر روش ممکن است اما با گذار از دوران رسانههای سنتی و مکتوب به سمت سایبر شدن و گسترش رسانههای اجتماعی در بستر پلتفرمهای آنلاین، انتشار اخبار زرد نیز دچار تغییر و تحول شد.
در گذشته اگر رسانهها یا خبرنگاران خاصی به انتشار اخبار زرد شهرت داشتند با گسترش شبکههای اجتماعی و سهیم شدن کاربران در تولید محتوا اخبار جعلی نیز رشد صعودی پیدا کردند. برخی معتقدند واژه اخبار جعلی برای مواردی است که به عمد، ادعاهای دروغین یا گمراه کنندهای به عنوان خبر ارائه میشود که با برنامهریزی و طراحی قبلی به گمراهی میانجامد و تهدیدی را ایجاد میکند که زندگی، سلامتی یا دارای افراد را به خطر میاندازد یا شرایطی را برای نقض گسترده نظم یا امنیت عمومی فراهم میکند.
اما گستره اخبار جعلی و اطلاعات گمراه کننده در سالهای اخیر به حدی رسید که فرانسیس فوکویاما اندیشمند مشهور نیز ضمن اذعان به «زمان ظهور جهان پساحقیقت» به دلیل گسترش این نوع اخبار در این رابطه گفت: «به نظر میرسد مردم هر چه را که در اینترنت میخوانند، باور میکنند و معتبرش میدانند. چرا که میان تولید کننده و مصرف کنندهی اطلاعات هیچ واسطهای وجود ندارد که مانند اخباری که در گذشته منتشر میشد، آن را اعتبارسنجی کند. مردم حاضرند هر چیزی را باور کنند و اهمیتی به صحت آن نمیدهند. از سوی دیگر میتوانم بگویم که نهادها همیشه تحت کنترل نخبگان بودهاند و این نهادها و کنترل نخبگان بر آنها با حضور اینترنت ضعیف میشوند. شاید دموکراسیها بدون میزانی از کنترل از سوی نخبگان نمیتوانند عملکرد خوبی داشته باشند، ولی پاسخ قطعی را باید منتظر ماند و در سالهای پیش رو دید».
اخبار جعلی به دلیل آسیبهای زیانباری که دارند، از جمله آسیب به دموکراسی، مغشوش کردن و پوشاندن واقعیت، تضعیف امنیت ملی، خدشه به اعتماد عمومی، تضعیف انسجام اجتماعی و عمل به منزلهی پروپاگاندا، بیش از پیش به عاملی نگرانکننده و چالش برانگیز برای دولتها تبدیل شدهاند. به دلیل فراگیری فزاینده این نوع آسیبها و مخاطرات، اخیراً مقامات اتحادیه اروپا در قالب قانون خدمات دیجیتال، از شرکتهای بزرگ پلتفرمی خواستهاند تا ضمن احترام به آزادی بیان، اقدامات سختگیرانهتری را برای مقابله با اطلاعات کذب به اجرا بگذارند.
اما با توجه به اشارهی فوکویاما به «دوران پساحقیقت» که حاصل این بینظمی در نظام گسترش اطلاعات و ارتباطات است میتوان گفت پساحقیقت «مربوط به شرایطی است که حقایق عینی تأثیر کمتری نسبت به احساسات و باورهای شخصی در شکلگیری افکار عمومی دارند» (رزمونت، 2014). پساحقیقت مبتنی بر ایجاد جامعهای شبکهای با فناوریهای ارتباطی سطح بالاست که همراه با جامعه و نسلی که به انواع ارتباطات قرن 21 عادت کرده و به نسلی شکاک، ناشی از فلسفه و ایدههای اندیشه پست مدرن، تبدیل شده و شرایطی را ایجاد میکند که طی آن، شناخت امر حقیقی و غیر حقیقی تا حد زیادی ناممکن میشود. در این فضا افراد مغرض، با تحریف دائمی حقیقت، منافع و اغراض شخصی و گروهیشان را از مسیرهایی دنبال میکنند، که تا پیش از این در تاریخ بشر به این صورت بی سابقه بوده است؛ همین بیسابقه بودن، شناخت و تحلیل و مقابله با این پدیده را تا حد زیادی دشوار ساخته است.
بر اساس آنچه تاکنون گفته شد یک تقسیمبندی رایج و شناخته شده دربارهی اخبار جعلی و اطلاعات گمراه کننده در بین متخصصان علم رسانه و ارتباطات وجود دارد. این تقسیم بندی سهگانه شامل اطلاعات دروغین (Disinformation)، اطلاعات نادرست (Misinformation) و سوء استفاده از واقعیت (Malinformation) نامیده میشود.
منظور از اطلاعات دروغین (Disinformation)، اطلاعاتی خلاف واقع است که به عمد قصد ضربه و آسیب زدن به یک فرد، گروه، سازمان یا کشور را دارند. به عنوان مثال ممکن است برخی جریانات به وسیله توان رسانهای خود با سندسازی قصد آسیب به یک شخصیت سیاسی مخالف حزب خود را داشته باشند و اطلاعات جعلی را به او نسبت بدهند.
اطلاعات نادرست (Misinformation) هم معمولاً آن دسته از اطلاعاتی هستند که اگر چه غلط هستند اما با قصد تخریب یا آسیب زدن منتشر نمیشوند و دلیل انتشار آنها بیشتر ناآگاهی افراد نسبت به خبر منتشر شده است. به عنوان مثال ممکن است فردی خبری را در یک رسانه در خصوص نایاب شدن یک کالای خاص ببیند و آن را برای دوستش ارسال کند. شاید خبر اولیه غلط باشد اما فرد ارسال کننده خبر برای آسیب زدن یا گمراه کردن، آن را بازنشر نکرده است.
دسته بعدی هم سوء استفاده از واقعیت (Malinformation) نامیده میشود و معمولاً در مورد اطلاعاتی به کار میرود که درست و معتبر هستند، اما عمداً و با نیت آسیب زدن به یک شخص، گروه، سازمان یا کشور منتشر میشوند. مثلاً عکسهای خصوصی یک کاندیدا در خلال مبارزات انتخاباتی به قصد آسیب زدن به او منتشر میشود.
بر همین اساس، شبکههای اجتماعی مشهور مانند فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام نیز موظق شدهاند که راهکارهایی برای مقابله با انتشار این گونه محتواهای گمراه کننده حاوی اطلاعات جعلی و گمراه کننده در پیش بگیرند. به عنوان مثال توئیتر طیفی از اقدامات مختلف را در سطح پلتفرم برای مقابله با محتواها و نیز رفتارهای ناقض مکالمهی سالم در توئیتر در سطح مختلف انجام میدهد. سطح نخست در سطح توئیت است.
برخی اقدامات در سطح توئیت عبارتند از: برچسب زدن به توئیتی که احتمالا حاوی اطلاعات مورد مناقشه یا گمراه کننده است. در صورتی که توئیتر به این نتیجه برسد که توئیتی بر اساس خط مشی آن پلتفرم دارای اطلاعات گمراه کننده یا مناقشه برانگیز است، برچسبی به آن محتوا افزوده میشود. علاوه بر روش برچسب زدن توئیت، این پلتفرم روشهای دیگری را در سطح توئیت انجام میدهد که شامل محدود کردن دیده شدن، الزام به حذف توئیت، پنهان کردن توئیت نقض کننده و نیز تذکر است که طی موارد استثنایی و در راستای منفعت عمومی، توئیتر این امکان را ایجاد میکند تا برخی توئیتها با وجود نقض خط مشیهای این رسانه اجتماعی همچنان در دسترس باشند.
سرانجام باید گفت در عصر رسانهها و اشتیاق افکار عمومی برای در جریان اخبار قرار گرفتن و همچنین با ظهور شبکههای اجتماعی جهانی مواجهه با اخبار جعلی و اطلاعات غلط و گمراهکننده امری اجتنابناپذیر است. از یک طرف به دلیل ماهیت بینالمللی رسانههای جدید، قوانین محلی دیگر کاربرد چندانی برای مقابله با این اخبار ندارند و از طرف دیگر شناسایی و محدود کردن انتشار آنها نیز روز به روز سختتر میشود. اما آنچه اهمیت مییابد ماهیت مختل کننده این اخبار است که روند ایجاد آگاهی و گردش صحیح اطلاعات را دچار اختلال کرده و به دلیل گسترش روزافزون آن و جذابیت ذاتی این اخبار برای مخاطب عام باعث ضریب نفوذ گسترده آن در جوامع مختلف شده است.
در چنین وضعیتی است که اهمیت سواد رسانهای ظهور و بروز پیدا میکند. همه ما در دو جهان زندگی میکنیم: جهان واقعی و جهان رسانهای. دستیابی به سطح بالاتری از سواد رسانهای به معنای پرهیز از جهان رسانهها نیست؛ بلکه به معنای این است که بتوانیم این دو جهان را از هم تفکیک کنیم.
این دو جهان زیر فشار فرمتهای نوتر پیام و تکنولوژیهای جدیدتری که به نظر میرسد خطوط مرزی میان دو جهان را مبهمتر کردهاند، درهم آمیختهاند. همه ما باید پیوسته تصمیم بگیریم پیامهای رسانهای تا چه حد بازتابی از زندگی واقعی هستند و پسایندهای آن تفاوتها روی باورهای ما درباره واقعیت چیست. به این علت است که باسواد رسانهای بودن این همه مهم است. پیامهای رسانهای همیشه آن طور که به نظر میآیند نیستند.
میلاد نوریان؛ دانشجوی دکتری علوم ارتباطات