سوره ای که بلاها را دفع می کند + صوت آیات
فایل صوتی تلاوت سوره نحل با صدای شهریار پرهیزگار را اینجا دریافت کنید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره نحل شانزدهمین سوره قرآن جزء چهاردهم و از سورههای مکی قرآن کریم است.
سخن از نعمتهای خداوند، اشاره به معاد و دلایل توحید و عظمت خدا از موضوعات مطرح در این سوره است، سوره نحل به عدل و احسان و هجرت و جهاد توصیه و از ظلم و ستم و پیمانشکنی نهی میکند، حرامبودن خوردن شراب، گوشت مردار، گوشت خوک و خون از جمله احکام عملی مطرحشده در این سوره است.
پیامبر (ص) درباره فضیلت سوره نحل میفرماید: هر کس این سوره را بخواند خداوند نعمتهایی که در دنیا به او داده با او حساب نخواهد کرد و پاداش او به اندازه کسی است که بمیرد و وصیتی نیکو از خود به یادگار گذارد.
امام باقر (ع) نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره نحل را در هر ماه بخواند در دنیا زیان نبیند و هفتاد نوع بلا که آسانترین آنها جنون و جذام و پیسی است از او دور خواهد شد و جای او در بهشت عدن است که در وسط بهشتهای دیگر قرار دارد.
در امان ماندن از ابلیس و لشکریان و پیروانش از خواص سوره نحل است.
فایل صوتی تلاوت سوره نحل با صدای شهریار پرهیزگار
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_متن سوره نحل همراه با ترجمه_س*بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أتی أمر الله فلا تستعجلوه سبحانه وتعالی عما یشرکون 1
[هان] امر خدا دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزه و فراتر است از آنچه [با وی] شریک می سازند (1)
ینزل الملائک بالروح من أمره علی من یشاء من عباده أن أنذروا أنه لا اله الا أنا فاتقون 2
فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل می کند که بیم دهید که معبودی جز من نیست پس از من پروا کنید (2)
خلق السماوات والأرض بالحق تعالی عما یشرکون 3
آسمانها و زمین را به حق آفریده است او فراتر است از آنچه [با وی] شریک می گردانند (3)
خلق الانسان من نطف فاذا هو خصیم مبین 4
انسان را از نطفه ای آفریده است آنگاه ستیزه جویی آشکار است (4)
والأنعام خلقها لکم فیها دفء ومنافع ومنها تأکلون 5
و چارپایان را برای شما آفرید در آنها برای شما [وسیله] گرمی و سودهایی است و از آنها می خورید (5)
ولکم فیها جمال حین تریحون وحین تسرحون 6
و در آنها برای شما زیبایی است آنگاه که [آنها را] از چراگاه برمی گردانید و هنگامی که [آنها را] به چراگاه می برید (6)
وتحمل أثقالکم الی بلد لم تکونوا بالغیه الا بشق الأنفس ان ربکم لرءوف رحیم 7
و بارهای شما را به شهری می برند که جز با مشقت بدنها بدان نمی توانستید برسید قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است (7)
والخیل والبغال والحمیر لترکبوها وزین ویخلق ما لا تعلمون 8
و اسبان و استران و خران را [آفرید] تا بر آنها سوار شوید و [برای شما] تجملی [باشد] و آنچه را نمیدانید می آفریند (8)
وعلی الله قصد السبیل ومنها جائر ولو شاء لهداکم أجمعین 9
و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخی از آن [راهها] کژ است و اگر [خدا] می خواست مسلما همه شما را هدایت میکرد (9)
هو الذی أنزل من السماء ماء لکم منه شراب ومنه شجر فیه تسیمون 10
اوست کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب] آشامیدنی شما از آن است و روییدنی [هایی] که [رمه های خود را] در آن میچرانید [نیز] از آن است (10)
ینبت لکم به الزرع والزیتون والنخیل والأعناب ومن کل الثمرات ان فی ذلک لآی لقوم یتفکرون 11
به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] برای شما می رویاند قطعا در اینها برای مردمی که اندیشه می کنند نشانه ای است (11)
وسخر لکم اللیل والنهار والشمس والقمر والنجوم مسخرات بأمره ان فی ذلک لآیات لقوم یعقلون 12
و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شده اند مسلما در این [امور] برای مردمی که تعقل می کنند نشانه هاست (12)
وما ذرأ لکم فی الأرض مختلفا ألوانه ان فی ذلک لآی لقوم یذکرون13
و [همچنین] آنچه را در زمین به رنگهای گوناگون برای شما پدید آورد [مسخر شما ساخت] بی تردید در این [امور] برای مردمی که پند می گیرند نشانه ای است (13)
وهو الذی سخر البحر لتأکلوا منه لحما طریا وتستخرجوا منه حلی تلبسونها وتری الفلک مواخر فیه ولتبتغوا من فضله ولعلکم تشکرون 14
و اوست کسی که دریا را مسخر گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید و پیرایه ای که آن را می پوشید از آن بیرون آورید و کشتیها را در آن شکافنده [آب] می بینی و تا از فضل او بجویید و باشد که شما شکر گزارید (14)
وألقی فی الأرض رواسی أن تمید بکم وأنهارا وسبلا لعلکم تهتدون 15
و در زمین کوههایی استوار افکند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پیدا کنید (15)
وعلامات وبالنجم هم یهتدون 16
و نشانه هایی [دیگر نیز قرار داد] و آنان به وسیله ستاره [قطبی] راهیابی می کنند (16)
أفمن یخلق کمن لا یخلق أفلا تذکرون 17
پس آیا کسی که می آفریند، چون کسی است که نمی آفریند آیا پند نمی گیرید (17)
وان تعدوا نعم الله لا تحصوها ان الله لغفور رحیم 18
و اگر نعمت [های] خدا را شماره کنید آن را نمی توانید بشمارید قطعا خدا آمرزنده مهربان است (18)
والله یعلم ما تسرون وما تعلنون 19
و خدا آنچه را که پنهان می دارید و آنچه را که آشکار می سازید می داند (19)
والذین یدعون من دون الله لا یخلقون شیئا وهم یخلقون 20
و کسانی را که جز خدا می خوانند چیزی نمی آفرینند در حالی که خود آفریده می شوند (20)
أموات غیر أحیاء وما یشعرون أیان یبعثون 21
مردگانند نه زندگان و نمی دانند کی برانگیخته خواهند شد (21)
الهکم اله واحد فالذین لا یؤمنون بالآخر قلوبهم منکر وهم مستکبرون 22
معبود شما معبودی است یگانه پس کسانی که به آخرت ایمان ندارند دلهایشان انکارکننده [حق] است و خودشان متکبرند (22)
لا جرم أن الله یعلم ما یسرون وما یعلنون انه لا یحب المستکبرین23
شک نیست که خداوند آنچه را پنهان می دارند و آنچه را آشکار می سازند می داند و او گردنکشان را دوست نمی دارد (23)
واذا قیل لهم ماذا أنزل ربکم قالوا أساطیر الأولین 24
و، چون به آنان گفته شود پروردگارتان چه چیز نازل کرده است می گویند افسانه های پیشینیان است (24)
لیحملوا أوزارهم کامل یوم القیام ومن أوزار الذین یضلونهم بغیر علم ألا ساء ما یزرون 25
تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند و [نیز] بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه می کنند آگاه باشید چه بد باری را می کشند (25)
قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنیانهم من القواعد فخر علیهم السقف من فوقهم وأتاهم العذاب من حیث لا یشعرون 26
پیش از آنان کسانی بودند که مکر کردند و [لی] خدا از پایه بر بنیانشان زد درنتیجه از بالای سرشان سقف بر آنان فرو ریخت و از آنجا که حدس نمی زدند عذاب به سراغشان آمد (26)
ثم یوم القیام یخزیهم ویقول أین شرکائی الذین کنتم تشاقون فیهم قال الذین أوتوا العلم ان الخزی الیوم والسوء علی الکافرین 27
سپس روز قیامت آنان را رسوا می کند و می گوید کجایند آن شریکان من که در باره آنها [با پیامبران] مخالفت میکردید کسانی که به آنان علم داده شده است می گویند در حقیقت امروز رسوایی و خواری بر کافران است (27)
الذین تتوفاهم الملائک ظالمی أنفسهم فألقوا السلم ما کنا نعمل من سوء بلی ان الله علیم بما کنتم تعملون 28
همانان که فرشتگان جانشان را می گیرند در حالی که بر خود ستمکار بوده اند پس از در تسلیم درمی آیند [و می گویند] ما هیچ کار بدی نمیکردیم آری خدا به آنچه میکردید داناست (28)
فادخلوا أبواب جهنم خالدین فیها فلبئس مثوی المتکبرین 29
پس از درهای دوزخ وارد شوید و در آن همیشه بمانید و حقا که چه بد است جایگاه متکبران (29)
وقیل للذین اتقوا ماذا أنزل ربکم قالوا خیرا للذین أحسنوا فی هذه الدنیا حسن ولدار الآخر خیر ولنعم دار المتقین 30
و به کسانی که تقوا پیشه کردند گفته شود پروردگارتان چه نازل کرد می گویند خوبی برای کسانی که در این دنیا نیکی کردند [پاداش] نیکویی است و قطعا سرای آخرت بهتر است و چه نیکوست سرای پرهیزگاران (30)
جنات عدن یدخلونها تجری من تحتها الأنهار لهم فیها ما یشاءون کذلک یجزی الله المتقین 31
بهشتهای عدن که در آن داخل می شوند رودها از زیر [درختان] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند برای آنان [فراهم] است خدا این گونه پرهیزگاران را پاداش می دهد (31)
الذین تتوفاهم الملائک طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجن بما کنتم تعملون 32
همان کسانی که فرشتگان جانشان را - در حالی که پاکند - میستانند [و به آنان] میگویند: «درود بر شما باد، به [پاداش] آنچه انجام میدادید به بهشت درآیید.» (32)
هل ینظرون الا أن تأتیهم الملائک أو یأتی أمر ربک کذلک فعل الذین من قبلهم وما ظلمهم الله ولکن کانوا أنفسهم یظلمون 33
آیا [کافران] جز این که فرشتگان [جانستان] به سویشان آیند، یا فرمان پروردگارت [دایر بر عذابشان] دررسد، انتظاری میبرند؟ کسانی که پیش از آنان بودند [نیز] این گونه رفتار کردند، و خدا به ایشان ستم نکرد، بلکه آنان به خود ستم میکردند. (33)
فأصابهم سیئات ما عملوا وحاق بهم ما کانوا به یستهزئون 34
پس [کیفر] بدیهایی که کردند به آنان رسید، و آنچه مسخرهاش میکردند آنان را فرا گرفت. (34)
وقال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن ولا آباؤنا ولا حرمنا من دونه من شیء کذلک فعل الذین من قبلهم فهل علی الرسل الا البلاغ المبین 35
و کسانی که شرک ورزیدند گفتند: «اگر خدا میخواست - نه ما و نه پدرانمان - هیچ چیزی را غیر از او نمیپرستیدیم و بدون [حکم] او چیزی را حرام نمیشمردیم.» پیش از آنان [نیز] چنین رفتار کردند، و [لی] آیا جز ابلاغ آشکار بر پیامبران [وظیفهای] است؟ (35)
ولقد بعثنا فی کل أم رسولا أن اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی الله ومنهم من حقت علیه الضلال فسیروا فی الأرض فانظروا کیف کان عاقب المکذبین 36
و در حقیقت، در میان هر امتی فرستادهای برانگیختیم [تا بگوید:]«خدا را بپرستید و از طاغوت [فریبگر] بپرهیزید.» پس، از ایشان کسی است که خدا [او را] هدایت کرده، و از ایشان کسی است که گمراهی بر او سزاوار است. بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است. (36)
ان تحرص علی هداهم فان الله لا یهدی من یضل وما لهم من ناصرین 37
اگر [چه] بر هدایت آنان حرص ورزی، ولی خدا کسی را که فرو گذاشته است هدایت نمیکند، و برای ایشان یاریکنندگانی نیست. (37)
وأقسموا بالله جهد أیمانهم لا یبعث الله من یموت بلی وعدا علیه حقا ولکن أکثر الناس لا یعلمون 38
و با سختترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسی را که میمیرد بر نخواهد انگیخت. آری، [انجام] این وعده بر او حق است، لیکن بیشتر مردم نمیدانند. (38)
لیبین لهم الذی یختلفون فیه ولیعلم الذین کفروا أنهم کانوا کاذبین 39
تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند، برای آنان توضیح دهد، و تا کسانی که کافر شدهاند، بدانند که آنها خود دروغ میگفتهاند. (39)
انما قولنا لشیء اذا أردناه أن نقول له کن فیکون 40
ما وقتی چیزی را اراده کنیم، همین قدر به آن میگوییم: «باش»، بیدرنگ موجود میشود. (40)
والذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا لنبوئنهم فی الدنیا حسن ولأجر الآخر أکبر لو کانوا یعلمون 41
و کسانی که پس از ستمدیدگی، در راه خدا هجرت کردهاند، در این دنیا جای نیکویی به آنان میدهیم، و اگر بدانند، قطعا پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود. (41)
الذین صبروا وعلی ربهم یتوکلون 42
همانان که صبر نمودند و بر پروردگارشان توکل میکنند. (42)
وما أرسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسألوا أهل الذکر ان کنتم لا تعلمون 43
و پیش از تو [هم] جز مردانی که بدیشان وحی میکردیم گسیل نداشتیم. پس اگر نمیدانید، از پژوهندگان کتابهای آسمانی جویا شوید، (43)
بالبینات والزبر وأنزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم ولعلهم یتفکرون 44
زیرا آنان را با دلایل آشکار و نوشتهها [فرستادیم]، و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم، تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی، و امید که آنان بیندیشند. (44)
أفأمن الذین مکروا السیئات أن یخسف الله بهم الأرض أو یأتیهم العذاب من حیث لا یشعرون 45
آیا کسانی که تدبیرهای بد میاندیشند، ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد، یا از جایی که حدس نمیزنند عذاب برایشان بیاید؟ (45)
أو یأخذهم فی تقلبهم فما هم بمعجزین 46
یا در حال رفت و آمدشان [گریبان] آنان را بگیرد، و کاری از دستشان برنیاید؟ (46)
أو یأخذهم علی تخوف فان ربکم لرءوف رحیم 47
یا آنان را در حالی که وحشتزدهاند فرو گیرد؟ همانا پروردگار شما رئوف و مهربان است. (47)
أولم یروا الی ما خلق الله من شیء یتفیأ ظلاله عن الیمین والشمائل سجدا لله وهم داخرون 48
آیا به چیزهایی که خدا آفریده است، ننگریستهاند که [چگونه] سایههایشان از راست و [از جوانب] چپ میگردد، و برای خدا در حال فروتنی سر بر خاک میسایند؟ (48)
ولله یسجد ما فی السماوات وما فی الأرض من داب والملائک وهم لا یستکبرون 49
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است، برای خدا سجده میکنند و تکبر نمیورزند. (49)
یخافون ربهم من فوقهم ویفعلون ما یؤمرون 50
از پروردگارشان که حاکم بر آنهاست میترسند و آنچه را مأمورند انجام میدهند. (50)
وقال الله لا تتخذوا الهین اثنین انما هو اله واحد فایای فارهبون51
و خدا فرمود دو معبود برای خود مگیرید جز این نیست که او خدایی یگانه است پس تنها از من بترسید (51)
وله ما فی السماوات والأرض وله الدین واصبا أفغیر الله تتقون52
و آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و آیین پایدار [نیز] از آن اوست پس آیا از غیر خدا پروا دارید (52)
وما بکم من نعم فمن الله ثم اذا مسکم الضر فالیه تجأرون53
و هر نعمتی که دارید از خداست سپس، چون آسیبی به شما رسد به سوی او روی می آورید [و می نالید](53)
ثم اذا کشف الضر عنکم اذا فریق منکم بربهم یشرکون 54
و، چون آن آسیب را از شما برطرف کرد آنگاه گروهی از شما به پروردگارشان شرک می ورزند (54)
لیکفروا بما آتیناهم فتمتعوا فسوف تعلمون 55
[بگذار] تا آنچه را به ایشان عطا کرده ایم ناسپاسی کنند اکنون برخوردار شوید و [لی] زودا که بدانید (55)
ویجعلون لما لا یعلمون نصیبا مما رزقناهم تالله لتسألن عما کنتم تفترون 56
و از آنچه به ایشان روزی دادیم نصیبی برای آن [خدایانی] که نمی دانند [چیست] می نهند به خدا سوگند که از آنچه به دروغ برمی بافتید حتما سؤال خواهید شد (56)
ویجعلون لله البنات سبحانه ولهم ما یشتهون 57
و برای خدا دخترانی می پندارند منزه است او و برای خودشان آنچه را میل دارند [قرار می دهند](57)
واذا بشر أحدهم بالأنثی ظل وجهه مسودا وهو کظیم 58
و هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند چهره اش سیاه می گردد در حالی که خشم [و اندوه] خود را فرو می خورد (58)
یتواری من القوم من سوء ما بشر به أیمسکه علی هون أم یدسه فی التراب ألا ساء ما یحکمون 59
از بدی آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله [خود] روی می پوشاند آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند وه چه بد داوری می کنند (59)
للذین لا یؤمنون بالآخر مثل السوء ولله المثل الأعلی وهو العزیز الحکیم 60
وصف زشت برای کسانی است که به آخرت ایمان ندارند و بهترین وصف از آن خداست و اوست ارجمند حکیم (60)
ولو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من داب ولکن یؤخرهم الی أجل مسمی فاذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساع ولا یستقدمون 61
و اگر خداوند مردم را به [سزای] ستمشان مؤاخذه میکرد جنبنده ای بر روی زمین باقی نمی گذاشت لیکن [کیفر] آنان را تا وقتی معین بازپس می اندازد و، چون اجلشان فرا رسد ساعتی آن را پس و پیش نمی توانند افکنند (61)
ویجعلون لله ما یکرهون وتصف ألسنتهم الکذب أن لهم الحسنی لا جرم أن لهم النار وأنهم مفرطون 62
و چیزی را که خوش نمی دارند برای خدا قرار می دهند و زبانشان دروغپردازی می کند که [سرانجام] نیکو از آن ایشان است حقا که آتش برای آنان است و به سوی آن پیش فرستاده خواهند شد (62)
تالله لقد أرسلنا الی أمم من قبلک فزین لهم الشیطان أعمالهم فهو ولیهم الیوم ولهم عذاب ألیم 63
سوگند به خدا که به سوی امتهای پیش از تو [رسولانی] فرستادیم [اما] شیطان اعمالشان را برایشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برایشان عذابی دردناک است (63)
وما أنزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه وهدی ورحم لقوم یؤمنون 64
و ما [این] کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند برای آنان توضیح دهی و [آن] برای مردمی که ایمان می آورند رهنمود و رحمتی است (64)
والله أنزل من السماء ماء فأحیا به الأرض بعد موتها ان فی ذلک لآی لقوم یسمعون 65
و خدا از آسمان آبی فرود آورد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده گردانید قطعا در این [امر] برای مردمی که شنوایی دارند نشانه ای است (65) وان لکم فی الأنعام لعبر نسقیکم مما فی بطونه من بین فرث ودم لبنا خالصا سائغا للشاربین 66
و در دامها قطعا برای شما عبرتی است از آنچه در [لابلای] شکم آنهاست از میان سرگین و خون شیری ناب به شما می نوشانیم که برای نوشندگان گواراست (66)
ومن ثمرات النخیل والأعناب تتخذون منه سکرا ورزقا حسنا ان فی ذلک لآی لقوم یعقلون 67
و از میوه درختان خرما و انگور باده مستی بخش و خوراکی نیکو برای خود می گیرید قطعا در این [ها] برای مردمی که تعقل می کنند نشانه ای است (67)
وأوحی ربک الی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتا ومن الشجر ومما یعرشون 68
و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [= الهام غریزی] کرد که از پاره ای کوهها و از برخی درختان و از آنچه داربست [و چفته سازی] می کنند خانه هایی برای خود درست کن (68)
ثم کلی من کل الثمرات فاسلکی سبل ربک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف ألوانه فیه شفاء للناس ان فی ذلک لآی لقوم یتفکرون 69
سپس از همه میوه ها بخور و راههای پروردگارت را فرمانبردارانه بپوی [آنگاه] از درون [شکم] آن شهدی که به رنگهای گوناگون است بیرون می آید در آن برای مردم درمانی است راستی در این [زندگی زنبوران] برای مردمی که تفکر می کنند نشانه [قدرت الهی] است (69)
والله خلقکم ثم یتوفاکم ومنکم من یرد الی أرذل العمر لکی لا یعلم بعد علم شیئا ان الله علیم قدیر 70
و خدا شما را آفرید سپس [جان] شما را می گیرد و بعضی از شما تا خوارترین [دوره] سالهای زندگی [فرتوتی] بازگردانده می شود به طوری که بعد از [آن همه] دانستن [دیگر] چیزی نمی دانند قطعا خدا دانای تواناست (70)
والله فضل بعضکم علی بعض فی الرزق فما الذین فضلوا برادی رزقهم علی ما ملکت أیمانهم فهم فیه سواء أفبنعم الله یجحدون71
و خدا بعضی از شما را در روزی بر بعضی دیگر برتری داده است و [لی] کسانی که فزونی یافته اند روزی خود را به بندگان خود نمی دهند تا در آن با هم مساوی باشند آیا باز نعمت خدا را انکار می کنند (71)
والله جعل لکم من أنفسکم أزواجا وجعل لکم من أزواجکم بنین وحفد ورزقکم من الطیبات أفبالباطل یؤمنون وبنعمت الله هم یکفرون 72
و خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما پسران و نوادگانی نهاد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید آیا [باز هم] به باطل ایمان می آورند و به نعمت خدا کفر می ورزند (72)
ویعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا من السماوات والأرض شیئا ولا یستطیعون 73
و به جای خدا چیزهایی را می پرستند که در آسمانها و زمین به هیچ وجه اختیار روزی آنان را ندارند و [به کاری] توانایی ندارند (73)
فلا تضربوا لله الأمثال ان الله یعلم وأنتم لا تعلمون 74
پس برای خدا مثل نزنید که خدا می داند و شما نمیدانید (74)
ضرب الله مثلا عبدا مملوکا لا یقدر علی شیء ومن رزقناه منا رزقا حسنا فهو ینفق منه سرا وجهرا هل یستوون الحمد لله بل أکثرهم لا یعلمون 75
خدا مثلی می زند بنده ای است زرخرید که هیچ کاری از او برنمی آید آیا [او] با کسی که به وی از جانب خود روزی نیکو داده ایم و او از آن در نهان و آشکار انفاق می کند یکسانست سپاس خدای راست [نه] بلکه بیشترشان نمی دانند (75)
وضرب الله مثلا رجلین أحدهما أبکم لا یقدر علی شیء وهو کل علی مولاه أینما یوجهه لا یأت بخیر هل یستوی هو ومن یأمر بالعدل وهو علی صراط مستقیم 76
و خدا مثلی [دیگر] می زند دو مردند که یکی از آنها لال است و هیچ کاری از او برنمی آید و او سربار خداوندگارش می باشد هر جا که او را می فرستد خیری به همراه نمی آورد آیا او با کسی که به عدالت فرمان می دهد و خود بر راه راست است یکسان است (76)
ولله غیب السماوات والأرض وما أمر الساع الا کلمح البصر أو هو أقرب ان الله علی کل شیء قدیر 77
و نهان آسمانها و زمین از آن خداست و کار قیامت جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر [از آن] نیست زیرا خدا بر هر چیزی تواناست (77)
والله أخرجکم من بطون أمهاتکم لا تعلمون شیئا وجعل لکم السمع والأبصار والأفئد لعلکم تشکرون 78
و خدا شما را از شکم مادرانتان در حالی که چیزی نمی دانستید بیرون آورد و برای شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد که سپاسگزاری کنید (78)
ألم یروا الی الطیر مسخرات فی جو السماء ما یمسکهن الا الله ان فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون 79
آیا به سوی پرندگانی که در فضای آسمان رام شده اند ننگریسته اند جز خدا کسی آنها را نگاه نمی دارد راستی در این [قدرت نمایی] برای مردمی که ایمان می آورند نشانه هایی است (79)
والله جعل لکم من بیوتکم سکنا وجعل لکم من جلود الأنعام بیوتا تستخفونها یوم ظعنکم ویوم اقامتکم ومن أصوافها وأوبارها وأشعارها أثاثا ومتاعا الی حین 80
و خدا برای شما خانه هایتان را مایه آرامش قرار داد و از پوست دامها برای شما خانه هایی نهاد که آن [ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبک می یابید و از پشمها و کرکها و موهای آنها وسایل زندگی که تا چندی مورد استفاده است [قرار داد](80)
والله جعل لکم مما خلق ظلالا وجعل لکم من الجبال أکنانا وجعل لکم سرابیل تقیکم الحر وسرابیل تقیکم بأسکم کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون 81
و خدا از آنچه آفریده به سود شما سایه هایی فراهم آورده و از کوهها برای شما پناهگاه هایی قرار داده و برای شما تنپوشهایی مقرر کرده که شما را از گرما [و سرما] حفظ می کند و تنپوشها [= زره ها] یی که شما را در جنگتان حمایت می نماید این گونه وی نعمتش را بر شما تمام می گرداند امید که شما [به فرمانش] گردن نهید (81)
فان تولوا فانما علیک البلاغ المبین 82
پس اگر رویگردان شوند بر تو فقط ابلاغ آشکار است (82)
یعرفون نعمت الله ثم ینکرونها وأکثرهم الکافرون 83
نعمت خدا را می شناسند، اما باز هم منکر آن می شوند و بیشترشان کافرند (83)
ویوم نبعث من کل أم شهیدا ثم لا یؤذن للذین کفروا ولا هم یستعتبون 84
و [یاد کن] روزی را که از هر امتی گواهی برمی انگیزیم سپس به کسانی که کافر شده اند رخصت داده نمی شود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت (84)
واذا رأی الذین ظلموا العذاب فلا یخفف عنهم ولا هم ینظرون85
و چون کسانی که ستم کرده اند عذاب را ببینند [شکنجه] آنان کاسته نمی گردد و مهلت نمی یابند (85)
واذا رأی الذین أشرکوا شرکاءهم قالوا ربنا هؤلاء شرکاؤنا الذین کنا ندعو من دونک فألقوا الیهم القول انکم لکاذبون 86
و چون کسانی که شرک ورزیدند شریکان خود را ببینند می گویند پروردگارا اینها بودند آن شریکانی که ما به جای تو می خواندیم و [لی شریکان] قول آنان را رد می کنند که شما جدا دروغگویانید (86)
وألقوا الی الله یومئذ السلم وضل عنهم ما کانوا یفترون 87
و آن روز در برابر خدا از در تسلیم درآیند و آنچه را که برمی بافتند بر باد می رود (87)
الذین کفروا وصدوا عن سبیل الله زدناهم عذابا فوق العذاب بما کانوا یفسدون 88
کسانی که کفر ورزیدند و از راه خدا باز داشتند به [سزای] آنکه فساد میکردند عذابی بر عذابشان می افزاییم (88)
ویوم نبعث فی کل أم شهیدا علیهم من أنفسهم وجئنا بک شهیدا علی هؤلاء ونزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء وهدی ورحم وبشری للمسلمین 89
و [به یاد آور] روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است بر تو نازل کردیم (89)
ان الله یأمر بالعدل والاحسان وایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی یعظکم لعلکم تذکرون 90
در حقیقت خدا به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز می دارد به شما اندرز می دهد باشد که پند گیرید (90)
وأوفوا بعهد الله اذا عاهدتم ولا تنقضوا الأیمان بعد توکیدها وقد جعلتم الله علیکم کفیلا ان الله یعلم ما تفعلون 91
و چون با خدا پیمان بستید، به پیمان خود وفا کنید و سوگندهای [خود را] پس از استوار کردن آنها مشکنید، با اینکه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار دادهاید، زیرا خدا آنچه را انجام میدهید میداند. (91)
ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قو أنکاثا تتخذون أیمانکم دخلا بینکم أن تکون أم هی أربی من أم انما یبلوکم الله به ولیبینن لکم یوم القیام ما کنتم فیه تختلفون 92
و مانند آن [زنی] که رشته خود را پس از محکم بافتن، [یکی یکی] از هم میگسست مباشید که سوگندهای خود را میان خویش وسیله [فریب و] تقلب سازید [به خیال این] که گروهی از گروه دیگر [در داشتن امکانات] افزونترند. جز این نیست که خدا شما را بدین وسیله میآزماید و روز قیامت در آنچه اختلاف میکردید، قطعا برای شما توضیح خواهد داد. (92)
ولو شاء الله لجعلکم أم واحد ولکن یضل من یشاء ویهدی من یشاء ولتسألن عما کنتم تعملون 93
و اگر خدا میخواست قطعا شما را امتی واحد قرار میداد، ولی هر که را بخواهد بیراه و هر که را بخواهد هدایت میکند و از آنچه انجام میدادید حتما سؤال خواهید شد. (93)
ولا تتخذوا أیمانکم دخلا بینکم فتزل قدم بعد ثبوتها وتذوقوا السوء بما صددتم عن سبیل الله ولکم عذاب عظیم 94
و زنهار، سوگندهای خود را دستاویز تقلب میان خود قرار مدهید، تا گامی بعد از استواریش بلغزد، و شما به [سزای] آنکه [مردم را] از راه خدا باز داشتهاید دچار شکنجه شوید و برای شما عذابی بزرگ باشد. (94)
ولا تشتروا بعهد الله ثمنا قلیلا انما عند الله هو خیر لکم ان کنتم تعلمون 95
و پیمان خدا را به بهای ناچیزی مفروشید، زیرا آنچه نزد خداست - اگر بدانید - همان برای شما بهتر است. (95)
ما عندکم ینفد وما عند الله باق ولنجزین الذین صبروا أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون 96
آنچه پیش شماست تمام میشود و آنچه پیش خداست پایدار است، و قطعا کسانی را که شکیبایی کردند به بهتر از آنچه عمل میکردند، پاداش خواهیم داد. (96)
من عمل صالحا من ذکر أو أنثی وهو مؤمن فلنحیینه حیا طیب ولنجزینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون 97
هر کس - از مرد یا زن - کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزهای، حیات [حقیقی] بخشیم، و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد. (97)
فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم 98
پس چون قرآن میخوانی از شیطان مطرود به خدا پناه بر، (98)
انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا وعلی ربهم یتوکلون 99
چرا که او را بر کسانی که ایمان آوردهاند، و بر پروردگارشان توکل میکنند، تسلطی نیست. (99)
انما سلطانه علی الذین یتولونه والذین هم به مشرکون 100
تسلط او فقط بر کسانی است که وی را به سرپرستی برمیگیرند، و بر کسانی که آنها به او [خدا] شرک میورزند. (100)
واذا بدلنا آی مکان آی والله أعلم بما ینزل قالوا انما أنت مفتر بل أکثرهم لا یعلمون 101
و چون حکمی را به جای حکم دیگر بیاوریم - و خدا به آنچه به تدریج نازل میکند داناتر است - میگویند: «جز این نیست که تو دروغبافی.» [نه،] بلکه بیشتر آنان نمیدانند. (101)
قل نزله روح القدس من ربک بالحق لیثبت الذین آمنوا وهدی وبشری للمسلمین 102
بگو: آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده، تا کسانی را که ایمان آوردهاند استوار گرداند، و برای مسلمانان هدایت و بشارتی است. (102)
ولقد نعلم أنهم یقولون انما یعلمه بشر لسان الذی یلحدون الیه أعجمی وهذا لسان عربی مبین 103
و نیک میدانیم که آنان میگویند: «جز این نیست که بشری به او میآموزد.» [نه چنین نیست، زیرا] زبان کسی که [این] نسبت را به او میدهند غیر عربی است و این [قرآن] به زبان عربی روشن است. (103)
ان الذین لا یؤمنون بآیات الله لا یهدیهم الله ولهم عذاب ألیم 104
در حقیقت، کسانی که به آیات خدا ایمان ندارند، خدا آنان را هدایت نمیکند و برایشان عذابی دردناک است. (104)
انما یفتری الکذب الذین لا یؤمنون بآیات الله وأولئک هم الکاذبون 105
تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند. (105)
من کفر بالله من بعد ایمانه الا من أکره وقلبه مطمئن بالایمان ولکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله ولهم عذاب عظیم 106
هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد [عذابی سخت خواهد داشت] مگر آن کس که مجبور شده و [لی] قلبش به ایمان اطمینان دارد. لیکن هر که سینهاش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابی بزرگ خواهد بود، (106)
ذلک بأنهم استحبوا الحیا الدنیا علی الآخر وأن الله لا یهدی القوم الکافرین 107
زیرا آنان زندگی دنیا را بر آخرت برتری دادند و [هم] اینکه خدا گروه کافران را هدایت نمیکند. (107)
أولئک الذین طبع الله علی قلوبهم وسمعهم وأبصارهم وأولئک هم الغافلون 108
آنان کسانیاند که خدا بر دلها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند. (108)
لا جرم أنهم فی الآخر هم الخاسرون 109
شک نیست که آنها در آخرت همان زیانکارانند. (109)
ثم ان ربک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا ثم جاهدوا وصبروا ان ربک من بعدها لغفور رحیم 110
با این حال، پروردگار تو نسبت به کسانی که پس از [آن همه] زجر کشیدن، هجرت کرده و سپس جهاد نمودند و صبر پیشه ساختند، پروردگارت [نسبت به آنان] بعد از آن [همه مصایب] قطعا آمرزنده و مهربان است. (110)
یوم تأتی کل نفس تجادل عن نفسها وتوفی کل نفس ما عملت وهم لا یظلمون 111
یاد کن روزی را که هر کس میآید [و] از خود دفاع میکند، و هر کس به آنچه کرده، بی کم و کاست پاداش مییابد و بر آنان ستم نمیرود. (111)
وضرب الله مثلا قری کانت آمن مطمئن یأتیها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع والخوف بما کانوا یصنعون 112
و خدا شهری را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان میرسید، پس [ساکنانش] نعمتهای خدا را ناسپاسی کردند، و خدا هم به سزای آنچه انجام میدادند، طعم گرسنگی و هراس را به [مردم] آن چشانید. (112)
ولقد جاءهم رسول منهم فکذبوه فأخذهم العذاب وهم ظالمون 113
و به یقین، فرستادهای از خودشان برایشان آمد، اما او را تکذیب کردند، پس در حالی که ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت. (113)
فکلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا واشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون 114
پس، از آنچه خدا شما را روزی کرده است، حلال [و] پاکیزه بخورید، و نعمت خدا را - اگر تنها او را میپرستید - شکر گزارید. (114)
انما حرم علیکم المیت والدم ولحم الخنزیر وما أهل لغیر الله به فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فان الله غفور رحیم 115
جز این نیست که [خدا] مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که نام غیر خدا بر آن برده شده حرام گردانیده است. [با این همه،] هر کس که [به خوردن آنها] ناگزیر شود، و سرکش و زیادهخواه نباشد، قطعا خدا آمرزنده مهربان است. (115)
ولا تقولوا لما تصف ألسنتکم الکذب هذا حلال وهذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون 116
و برای آنچه زبان شما به دروغ میپردازد، مگویید: «این حلال است و آن حرام» تا بر خدا دروغ بندید، زیرا کسانی که بر خدا دروغ میبندند رستگار نمیشوند. (116)
متاع قلیل ولهم عذاب ألیم 117
ایشان راست اندک بهرهای، و [لی] عذابشان پر درد است. (117)
وعلی الذین هادوا حرمنا ما قصصنا علیک من قبل وما ظلمناهم ولکن کانوا أنفسهم یظلمون 118
و بر کسانی که یهودی شدند، آنچه را قبلا بر تو حکایت کردیم، حرام گردانیدیم، و ما بر آنان ستم نکردیم، بلکه آنها به خود ستم میکردند. (118)
ثم ان ربک للذین عملوا السوء بجهال ثم تابوا من بعد ذلک وأصلحوا ان ربک من بعدها لغفور رحیم 119
[با این همه] پروردگار تو نسبت به کسانی که به نادانی مرتکب گناه شده، سپس توبه کرده و به صلاح آمدهاند، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است. (119)
ان ابراهیم کان أم قانتا لله حنیفا ولم یک من المشرکین 120
به راستی ابراهیم، پیشوایی مطیع خدا [و] حقگرای بود و از مشرکان نبود. (120)
شاکرا لأنعمه اجتباه وهداه الی صراط مستقیم 121
و نعمتهای او را شکرگزار بود. [خدا] او را برگزید و به راهی راست هدایتش کرد. (121)
وآتیناه فی الدنیا حسن وانه فی الآخر لمن الصالحین 122
و در دنیا به او نیکویی و [نعمت] دادیم و در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود. (122)
ثم أوحینا الیک أن اتبع مل ابراهیم حنیفا وما کان من المشرکین 123
سپس به تو وحی کردیم که: «از آیین ابراهیم حقگرای پیروی کن، [چرا که] او از مشرکان نبود.» (123)
انما جعل السبت علی الذین اختلفوا فیه وان ربک لیحکم بینهم یوم القیام فیما کانوا فیه یختلفون 124
بزرگداشت شنبه، بر کسانی که در باره آن اختلاف کردند مقرر گردید، و قطعا پروردگارت روز رستاخیز میان آنها در باره چیزی که در مورد آن اختلاف میکردند، داوری خواهد کرد. (124)
ادع الی سبیل ربک بالحکم والموعظ الحسن وجادلهم بالتی هی أحسن ان ربک هو أعلم بمن ضل عن سبیله وهو أعلم بالمهتدین 125
با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهای] که نیکوتر است مجادله نمای. در حقیقت، پروردگار تو به [حال] کسی که از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است. (125)
وان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به ولئن صبرتم لهو خیر للصابرین 126
و اگر عقوبت کردید، همان گونه که مورد عقوبت قرار گرفتهاید [متجاوز را] به عقوبت رسانید، و اگر صبر کنید البته آن برای شکیبایان بهتر است. (126)
واصبر وما صبرک الا بالله ولا تحزن علیهم ولا تک فی ضیق مما یمکرون 127
و صبر کن و صبر تو جز به [توفیق] خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ میکنند دل تنگ مدار. (127)
ان الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون 128
در حقیقت، خدا با کسانی است که پروا داشتهاند و [با] کسانی [است] که آنها نیکوکارند. (128)
انتهای پیام /