شبهه غلط غنینژاد در یک مناظره / چون نفت داریم، مالیات نگیریم؟
سیاستگذاری اقتصادی ایران از ابتدای انقلاب با چالشهای متنوعی روبرو بوده است. طرفداران هر مکتب اقتصادی در ایران، وضعیت فعلی اقتصاد را نتیجه اجرای برنامههای تفکر مخالف خود میدانند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم، تقابل میان نظریات و افکار طرفداران اقتصاد دولتی و اقتصاد آزاد از ابتدای سال 1402، با حضور موسی غنینژاد و مسعود درخشان در یک برنامه تلویزیونی آغاز شد. پخش این مناظره به بهانهای برای حضور مداوم غنینژاد در برنامهها و مناظرههای اقتصادی تبدیل شد و تنور تنش میان این دو تفکر را حسابی گرم کرد.
این تقابل با پخش زنده مناظره غنینژاد و علی علیزاده فعال رسانهای در برنامه «شیوه» به اوج خود رسید. در این مناظره علیزاده با استناد به آمار و ارقام مختلف در تلاش بود تا ثابت کند دولت در اقتصاد نقش اصلی را بازی نمیکند. از طرفی غنینژاد معتقد بود؛ دخالتهای بیرویه دولت و حاکمیت آن بر اقتصاد یکی از ریشهایترین معضلات اقتصاد کشور است.
افغانستان بیشتر از ایران مالیات میگیرد
در بخشی از این مناظره علیزاده برای اثبات دخالت اندک دولت در اقتصاد، میگوید: «نسبت مالیات بر تولید ناخالص داخلی افغانستان بیشتر از ایران است. یعنی افغانستان بیشتر از ایران مالیات دریافت میکند.» از طرفی غنینژاد در پاسخ به این ادعا میگوید: «خب پول نفت چه میشود؟ دولت پول نفت مردم را میگیرد و خرج میکند.»
فارغ از مسئله دخالت دولت در اقتصاد باید گفت؛ بررسی گزارشهای بانک جهانی نشان میدهد، نسبت مالیات بر تولید ناخالص داخلی، افغانستان بیشتر از ایران است. بهطوریکه بر اساس گزارش بانک جهانی، از اسفند 1400 تا فروردین 1402، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی افغانستان 13 درصد بوده است.
آخرین دادههای بانک جهانی در مورد نسبت مالیات بر تولید ناخالص داخلی برای ایران، مربوط به سال 2009 است که 7.4 درصد به ثبت رسیده است. صندوق بینالمللی پول نیز در گزارشی نسبت درآمد دولت به تولید ناخالص داخلی که بخش قابلتوجه آن را درآمدهای مالیاتی تشکیل میدهد، برای سال 2021 حدود 8 درصد به ثبت رسانده است.
اما بر اساس گزارشهای سازمان برنامهوبودجه و سازمان امور مالیاتی، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در 10 سال گذشته به بیش از 7 درصد نرسیده و در چند سال اخیر روندی کاهشی را داشته و در سال 1400 رقم 3.7 درصد را ثبت کرده است.
برایناساس، ادعای علیزاده درست است، اما پاسخ غنینژاد هر چند به این خاطر مطرح میشود که ادعای طرف مقابل مبنی بر عدم دخالت دولت در اقتصاد را زیر سؤال ببرد، اما طرح این موضوع باعث میشود این باور در ذهن مخاطب شکل بگیرد که «دولتی که نفت دارد اصلاً چرا باید از مردم مالیات دریافت کند.»
سهم بالای مالیات در سایر کشورهای نفتی جهان
گفتنی است، نگاهی به نسبت مالیات بر تولید ناخالص داخلی اقتصادهای برتر دنیا نشان میدهد؛ افزایش درآمدهای مالیاتی منافاتی با درآمدهای نفتی ندارد. بر اساس آخرین گزارشهای بینالمللی، بعضی از کشورهایی که منابع نفتی نیز دارند، مالیات قابلتوجهی هم دریافت میکنند و درآمد دولت صرفاً وابسته به فروش نفت و یا سایر مواد اولیه نیست.
بهعنوانمثال: روسیه بهعنوان دومین صادرکننده نفت در جهان دارای نسبت مالیات بر تولید ناخالص داخلی 24 درصدی است یا این نسبت برای کانادا که چهارمین صادرکننده نفت جهان هست بیش از 32 درصد به ثبت رسیده است.
آیا نفت جایگزین مالیات است؟
در خصوص این باور که فروش نفت یک منبع درآمد برای دولت است، باید گفت؛ بهطورکلی در ادبیات اقتصاد جهان و قوانین داخلی، منابع حاصل از فروش نفت، از درآمدهای دولت جداست، چراکه «نفت»، دارایی سرمایهای کشور و متعلق به همه مردم است. در واقع فروش نفت و استفاده حاکمیت از منابع حاصل از آن برای هزینههای جاری، مانند این است که یک پدر فرش یا سایر وسایل خانه را بفروشد و از این محل هزینه خوراک و پوشاک را تأمین کند.
عدم سیاستگذاری در جهت افزایش درآمدهای مالیاتی دولت، در کنار نبود فرهنگ پرداخت مالیات در ایران، از شکلگیری یک منبع درآمد ثابت برای دولت جلوگیری کرده و دولت مجبور میشود بر خلاف قوانین بالادستی از درآمد حاصل از فروش نفت برای هزینههای جاری خود استفاده کند. همین موضوع باعث میشود در دوران تحریم و کاهش درآمدهای نفتی، دولت برای مخارج خود بهصورت مستقیم و یا غیرمستقیم اقدام به چاپ پول کند که طبیعتاً نتیجهای جز کاهش ارزش پول ملی به دنبال ندارد.
مالیات کم نیست، فرار مالیاتی زیاد است
به اعتقاد بعضی از کارشناسان، میزان مالیات تعیین شده در ایران کم نیست، بلکه دولت در دریافت آن ضعیف عمل میکند و بخش قابلتوجه مالیات دریافتی دولت شامل کارمندان و تولیدکنندگان میشود. به بیان دیگر اشخاص حقیقی و حقوقی زیادی وجود دارند که باید مالیات پرداخت کنند؛ ولی فرار مالیاتی دارند.
بنا بر اعلام مسئولان سازمان امور مالیاتی؛ فرار مالیاتی چندان قابلسنجش مستقیم نیست که بتوان عدد و رقمی را برای آن اعلام کرد. برآوردها حاکی آن است که حدوداً فرار مالیاتی یکسوم مجموع درآمدهای مالیاتی است، بهعبارتدیگر باتوجهبه درآمد مالیاتی سال گذشته، حدود 160 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی وجود دارد.
علاوه بر فرار مالیاتی، معافیتهای زیاد مالیاتی نیز، سهم قابلتوجهی در کاهش درآمدهای مالیاتی دولت دارد. بسیاری از شرکتها و مؤسسات هستند که به دلایل مختلف از پرداخت مالیات معاف هستند. رئیس سازمان امور مالیاتی نیز اخیراً در توئیتی اعلام کرد است؛ «بر اساس محاسبات سیستمی و داده بنیان سازمان امور مالیاتی کشور، مالیات بیش از نیمی از صاحبان مشاغل و اصناف (حدود 4 میلیون پرونده شغلی) برای عملکرد سال 1401 در محدوده معافیت قرار گرفته؛ بنابراین نباید مالیاتی پرداخت کنند.
لازم به توضیح است، بعضی از معافیتهای مالیاتی برای حمایت از کسبوکارهای کوچک، میتواند توجیه اقتصادی داشته باشد و آنچنان تأثیرگذار در میزان درآمد مالیاتی نیست. مسئله مهم جلوگیری از فرار مالیاتی است؛ البته این هدف با اجراشدن سامانههای نظارتی در سالهای اخیر تسهیل شده، اما علاوه بر زیرساختهای لازم، عزم جدی دولت را در جلوگیری از فرار مالیاتی میطلبد.
به گزارش تسنیم، مسئله دیگری که از گذشته در سیاستگذاری مالیاتی کشور مغفول مانده است؛ عدم توجه به حوزههای دیگر مانند: مسکن، خودرو و... با تغییر ماهیت آنها از مصرفی به سرمایهای است. از چند سال گذشته، طرحهایی نظیر: مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر عایدی سرمایه و... برای تنظیم بازارها و افزایش درآمدهای مالیاتی پیشبینی و یا اجرا شده است، اما به گواه آمار ارائه شده موفق نبودهاند.
در پایان باید گفت، قطعاً سیاستگذاری در راستای دریافت مالیات عدالتمحور و جلوگیری از فرار مالیاتی، میتواند برای اقتصاد کشور راهگشا باشد، اما درصد کم مالیات نسبت به تولید ناخالص داخلی به معنی کاهش دخالت دولت در اقتصاد ایران نیست. زیرا سیاستگذاریهای انجام شده در جهت کاهش نقش دولت در اقتصاد، مانند خصوصیسازی، در بسیاری از موارد با اعمال قدرت برخی گروههای ذینفع از مسیر اصلی خود خارج شده و به محلی برای اعمالنفوذ دولت تبدیل شده است.