شبی پر از تحسین و افسوس برای ارد عطارپور
در مراسم بزرگداشت آرد عطارپور خبر داده شد که این مستندساز قدیمی در صدد ساخت یک فیلم سینمایی داستانی است.
به گزارش ایسنا به نقل از ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مراسم بزرگداشت ارد عطارپور مستندساز عصر جمعه 19 آذرماه در سالن شماره 1 پردیس چارسو برگزار شد.
محمد حمیدیمقدم دبیر جشنواره سینماحقیقت در ابتدای این مراسم گفت: خیلی سخت است راجع به دوست عزیز و فیلمساز مهمی مثل ارد عطارپور کم صحبت کرد؛ اما باید در چند جمله احساس خودم را بگویم. در چند سالی که به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی آمدم، همیشه از راهنمایی و احساس خوب او بهره گرفتم. سال گذشته و در دوره چهاردهم جشنواره سینماحقیقت پیشنهاد این بزرگداشت را دادم، اما چون ایشان همیشه از چنین مراسمی پرهیز میکند این اتفاق نیفتاد اما امسال توانستیم با اصرار، بزرگداشتی را برای ایشان برپا کنیم.
او با اشاره به اینکه «من شیفته دورهای آموزشی در کشور یعنی مرکز آموزش فیلمسازی هستم که ارد عطارپور هم در آن حضور داشت؛ یک دوره باشکوه که ارد عطارپور، محصول آن دوره تفکر اجرایی و انقلابی است. دورهای که جوشش و خروشی در سیستم آموزشی کشور داشت.» یادآور شد: ارد عطارپور شخصیتی بین تهیهکنندگی و کارگردانی سینمای مستند است. حوزه تهیهکنندگی سینمای مستند بسیار جای کار دارد و در این دو جایگاه او نقش خود را به خوبی ایفا کرده است.
دبیر پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت با تاکید بر اینکه عطارپور دانستههای خود را بیدریغ در اختیار مستندسازان جوان قرار میدهد، یادآور شد: اعتبار ویژهای که نسل جدید به آرشیو و کنکاش در تاریخ با نگاهی جذاب و متفاوت میدهد، محصول تلاش ارد عطارپور است. جایی که او ایستاده یعنی تعادل. بالانسی که در حوزه فیلمسازی خود داشته، ماندگارش کرده است. بعد از نسل اول سینما، ارد عطارپور جایگاه ویژهای در سینمای مستند ما دارد.
وی با بیان اینکه مجموعه «بیست شب» او ماندگار و درخشان بود اما متاسفانه تلویزیون این مسیر درخشان و خلاق را ادامه نداد، گفت: خوشحالم بزرگداشت مردی را در پیش داریم که خود را وقف سینمای مستند کرده است» تصریح کرد: ارد عطارپور بر خیلیها اثر گذاشته؛ او خود را وقف سینمای مستند کرده است.
او در پایان صحبتهای خود با اشاره به اینکه خبر نگران کنندهای شنیده مبنی بر اینکه ارد عطارپور میخواهد فیلم سینمایی بسازد، گفت: با شنیدن این خبر احساس کردم پشت من خالی شده است؛ دوست داریم او سالهای زیاد در سینمای مستند بماند و بسازد و اثر بگذارد.
محمدرضا عباسیان در ادامه روی سن آمد و گفت: در مورد توانایی فیلمسازی آقای عطارپور همه میدانند؛ اما آنچه که من درک کردم این است که یک مرد مشتی، بامعرفت و به معنی واقعی کلمه رفیق است. اولین بار او را در قونیه دیدم. اینطور جاها معمولا فیلمسازان علاقه ندارند به فیلمساز دیگری کمک کنند اما آقای عطارپور خیلی دلسوزانه سعی کرد راهنماییام کند. همه این سالهای رفاقت با آقای عطارپور برای من افتخار بزرگی بوده و به این رفاقت میبالم. و از طرف خودم و دوستانم از بزرگواری و رفیق بودنش تشکر میکنم و امیدوارم همیشه مستدام باشد.
سپس کلیپی از فرهاد ورهرام درباره آشناییاش با ارد عطارپور پخش شد که در آن گفت: ارد تهیهکنندهای است که سطح دانشاش کمتر از کارگردان نیست و این تسلط او به امر تهیهکنندگی باعث شده کمک کند تا بسیاری از نسل جوانی که در سینمای مستند کار میکنند رشد کنند. ارد جزو معدود کسانی است که به دیگران آموخت چگونه از فیلمهای آرشیوی استفاده کنند و اینکه چطور و از کجا باید این آرشیو را پیدا کرد. این را سینمای مستند ما، مدیون ارد است. از فیلمهای مستند خود او هم میتوان این را فهمید که چگونه به ما آموزش داد تا بفهمیم از فیلمهای آرشیوی چگونه باید استفاده کنیم.
ورهام در پایان تاکید کرد: اما جدای از جنبههای فیلمسازی، ارد انسانی مهربان، بخشنده و متعادل است.
محمدرضا فرزاد نیز پس از آن روی صحنه آمد و گفت: نمیتوانم در مورد ارد صحبت کنم و خودم را کنترل کنم؛ چون او جایگاهی عاطفی برایم دارد. برای من پدری کرده، همانطور که در مقطعی برای خیلی از ما چنین جایگاهی داشته. ارد عطارپور به ما اعتماد به نفس میداد. درهای خانهاش به روی ما باز بود و حتی پول توی جیب ما میگذاشت. ایشان خیلی جوان پرور و دستگیر و سخاوتمند است. حمایتهای خودش را به عنوان تهیهکننده از لحاظ ایده و فکر از کسی دریغ نمیکند. هیچ وقت ندیدم اعتماد به نفس کسی را بگیرد، بلکه همیشه همه ما را پرشور تشویق کرده است.
او ادامه داد: ارد عطارپور از نسلی است که چراغ زندگی و راه ماست. او عاشق مستند است. با این همه گاهی با تنگنظران این عرصه نشسته و کنار آمده تا سینمای مستند از مهلکههایی جان به در ببرد. بودن ایشان برای ما قوت قلب است. ایشان عاشق ایران است و در این مسیر، با یک اعتدال و ژرفاندیشی و بصیرت به تاریخ و آرشیو نگاه کرده است؛ ما در این مملکت به آدمهایی مانند آقای عطارپور نیاز داریم تا بتوانیم ایران را حفظ کنیم. ضمن اینکه ایشان مباحث جدید فیلم و تاریخ و دانش روز را دنبال میکنند و امیدوارم سایه ایشان بر سر ما ماندگار باشد.
محسن استادعلی هم در سخنانی گفت: من فکر میکنم امشب شب بزرگ و گرانقدری است؛ چون ارد عطارپور وجودش فراتر از ساحت سینمای مستند و همارز مفهوم انسانیت است. امشب شب انسانیت، معرفت، صداقت و بزرگمردی است که همه آنها متعلق به ارد عطارپور است. هرچه در وصف او بگوییم حق مطلب ادا نمیشود.
او یادآور شد: مگر میشود از تاریخ گفت و از گنجهای پنهان نگفت؟ مگر میشود از عرق به خاک و شرافت گفت و خلیج فارس را به یاد نیاورد؟ مگر میشود از مدیریت در عرصه تولید و خلاقیت در تهیهکنندگی گفت و قلهای چون بیست شب را ندید؟ سینما برای تو کم و کوچک است. چون مدیری که سی سانت جلوتر از میزش را ندید، شمس و مولانای تو را ندید، بیست شب دوم تو را ربود، آن رایزن یا بهتر بگویم راهزن فرهنگی چه کرد با تو. ما مملکتی نخبهکش داریم و کوتولهپرور؛ که اگر چنین نبود باید تا صبح سیاههای از شاهکارهای تو میگفتم و به آن میبالیدیم.
این مستندساز رو به ارد عطارپور با بیان اینکه «تو یک برادر دلسوز برای نسل من و پس و پیش نسل خودت بودی.» ادامه داد: در تمام این بیست سال، متاسفانه در سینمای مستند با بودجههای کوفتی و لعنتی، همکاران ما صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند. اما هر بار که با تو تماس گرفتم پرسیدی شماره کارت چیست؟ کی میروی بیمارستان؟ و... اینها را همه ما میدانیم.
استادعلی در ادامه رو به حاضران در جمع گفت: میخواهم به احترام تمام سالهایی که شاهکار خلق کرد و تمام سالهایی که نگذاشتند شاهکاری خلق کند، به احترام عشقی که در سلول به سلول بدنش نسبت به ایران دارد برای دقیقهای بایستیم به احترام این سالها و برای این مرد بزرگ دست بزنیم. برای کسی که مظهر انسانیت، شرافت، بزرگمنشی و سینما به معنی مطلق کلمه است. ارد عطارپور، سایهات مستدام باشد.
پس از تشویق ایستاده حضار، کلیپی از صحبتهای ارد عطارپور پخش شد که در آن میگفت: من همیشه به عنصر روایت خیلی اهمیت میدهم. قصه یک چیز است و روایت قصه، چیزی دیگر. مثل وقتی که خاطرهای را یکی تعریف کند و جذاب نباشد اما دیگری همان خاطره را جذاب بگوید. من سعی میکنم جوری مستندم را بسازم و تعریف کنم که برای مخاطب جذاب باشد.
او همچنین در بخش دیگری از این کلیپ گفت: من فیلم میسازم تا دانش خودم را بالا ببرم. بخش لذتبخش آن وقتی است که من را به جستجو و تحقیق و پیگیری موادی میبرد که بتواند یک معما را حل کند. برای من اگر آن معما حل شود و بخشی از واقعیت را بازتاب دهم، یک احساس لذت و موفقیت است.
عطارپور همچنین در بخشی دیگر درباره تاریخ ایران یادآور شد: نمیتوانید تاریخ را بستهبندی کنید و کنار بگذارید و بگویید این بوده ولاغیر. چون تاریخ به طور دائمی و با اطلاعات جدیدی که کشف میکنیم تغییر میکند و باور دیگری به آن اضافه میشود بهحدی که گاهی یک واقعیت تغییر میکند.
این مستندساز در پایان کلیپ گفت: من سینمای مستند و داستانی را دوست دارم و سینمای مستند را هم ادامه میدهم.
پس از پخش کلیپ، ارد عطارپور روی صحنه آمد و در سخنانی گفت: ممنونم که این لحظه خوب را برای من ایجاد کردید. وقتی دوستانم صحبت میکردند، حس خوبی به من دادند. احساس خوشایندی که دلم میخواست با صحبت کردن خودم آن را قطع نکنم. اینکه دوستانم اینطور مرا قضاوت میکنند مایه مباهات من است. برخاستن سینماگران مستند از بسترهایی که هموار نیست، کار سختی است و این حاصل تلاش خودشان است نه من.
عطارپور با تشکر از تعدادی از مستندسازان و دوستان و همکارانش ادامه داد: راستش را بخواهید هنوز میخواهم از یکسری اسامی یاد و تشکر کنم، چراکه بدون کمک دوستانی همچون سرکار خانم طاهری رئیس فیلمخانه، که خیلی به من کمک کردند، نمیتوانستم موفق باشم. اگر در زمینه آرشیو کاری کردهام محصول کمک ایشان و دوستان دیگر بوده است.
او در پایان یادآور شد: حرفهای دیگری که داشتم را هم نگه میدارم برای فرصتی دیگر. چون این حسی را که از صحبتهای دوستانم دارم و اکسیژن خون من را بالاتر بوده، بیشتر دوست دارم.
پس از این صحبتها، احمد ضابطی جهرمی در سخنانی کوتاه گفت: آفرین ارد. در سینما، واژههای پر بسامد زیاد داریم که یکی از آنها «کات» است. میخواهم بگویم: آفرین ارد که خوب کات کردی. این اولین عبارتی بود که موقع دیدن پرنیان در نمایی که از سطح آب به بادباکی که هوا میرود کات زده میشود گفتم. از نظر من، ما سه فیلم استعارهای در تاریخ سینمای مستند ایران داریم: اولی «خانه سیاه است»، دومی «تپههای مارلیک» و سومی «پرنیان». پرنیان علاوه بر این که فیلمی استعاری است، جزو معدود آثار عرفانی عالی سینمای مستند ایران هم هست. این فیلم افتخار سینمای ایران است. آفرین ارد که این فیلم را ساختی.
جهرمی در پایان گفت: از دیگر واژههای پر بسامد سینما، دو واژه نور و چشم را انتخاب میکنم تا بگویم: ارد، نور چشم من است.
پس از این صحبتها ارد عطارپور اضافه کرد: سال 1362 با آقای جهرمی در باغ فردوس را باز کردیم و وارد شدیم و ایشان اولین بار به من یاد داد پلان و سکانس و کات چیست. همه ما وامدار ایشان هستیم. اگر الان دست محبت به سر شاگردش میکشد، خواستم بگویم از آن سال تا امروز من افتخار شاگردی آقای جهرمی را داشتهام.
در ادامه نشان فیروزه جشنواره سینما حقیقت با حضور احمد ضابطی جهرمی و محمد حمیدیمقدم، به به ارد عطارپور اهدا شد و پس از آن، پوستری با عکس و نام ارد عطارپور توسط فیلمسازان و پیشکسوتان مستند امضا شد.
با پایان مراسم بزرگداشت، نسخه ترمیم شده فیلم «پرنیان» به کارگردانی ارد عطارپور پخش شد.
انتهای پیام