شنبه 10 آذر 1403

شرح دعای روز ششم ماه رمضان؛ چگونه می‌توان از غضب الهی در امان ماند؟

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
شرح دعای روز ششم ماه رمضان؛ چگونه می‌توان از غضب الهی در امان ماند؟

در دعای روز ششم ماه رمضان آمده است «خدایا در این ماه مرا به خاطر نافرمانیت خوار مکن و با تازیانه انتقامت عذاب مکن و از موجبات خشمت دور کن، به حق نعمت‌های ظاهری و باطنیت، ای نهایت میل مشتاقان.»

«اللهُمَ لا تَخذُلنی فیهِ لِتَعَرُضِ مَعصِیَتِکَ، وَلاتَضرِبنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ، وَزَحزِحنی فیهِ مِن مُوجِباتِ‌سَخَطِکَ، بِمَنِکَ وَایادیکَ، یا مُنتَهی رَغبَهِ الرَاغِبین»

«خدایا در این ماه مرا به خاطر نافرمانیت خوار مکن و با تازیانه انتقامت عذاب مکن و از موجبات خشمت دور کن، به حق نعمت‌های ظاهری و باطنیت، ای نهایت میل مشتاقان.»

شرح دعای روز ششم ماه مبارک رمضان از منظر آیت‌الله مکارم شیرازی:

در فراز آغازین دعای روز ششم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: «اللهُمَ لا تَخذُلنی فیهِ لِتَعَرُضِ مَعصِیَتِکَ» که نشان می‌دهد پیروی از رذایل نفسانی علاوه بر ایجاد مفاسد عظیم، موجبات ذلت و استخفاف را نیز فراهم خواهد کرد؛ از آن جهت که خدا دست از یاری چنین کسی بر می‌دارد. (چرا که خذلان به معنی ترک نصرت و یاری است)

بدین ترتیب شخص گناهکار، با ارتکاب گناه، در حقیقت به خداوند پشت می‌کند و از او دور می‌شود و باید با ذلت و حقارت تمام کیفر بیند.

لیکن اگر انسان عاقل و هوشیار باشد اطاعت خدا را غنیمت می‌شمرد که هم سبب آبرومندی و عزت و پیروزی در دنیاست و هم موجب نجات در آخرت. به عکس، افراد نادان معصیت و فجور را ترجیح می‌دهند که هم مایه ذلت در دنیا و هم خسارت در آخرت است؛ زیرا هیچ کسی بر اثر طاعت، کوچک نشده و هیچ کسی بر اثر معصیت بزرگ نشده است.

از این رو یکی از مهم‌ترین راه‌های به دست آوردن عزت، دوری از گناه و نافرمانی خداست. امام حسن (ع) در این زمینه می‌فرماید: «اذا أَرَدتَ عِزاً بِلا عَشیره، وَهَیبَهً بِلا سُلطان، فَاخرُج من ذُلِ مَعصِیهِ اللَهِ الی عزِ طاعَهِ اللَهِ؛ هرگاه خواستی عزت داشته باشی بدون این که فامیل داشته باشی و عظمت بدون سلطنت داشته باشی، از ذلت معصیت خداوند به سوی عزت طاعت او خارج شو».

آری هر کسی که در مسیر طاعت خداست عزیز می‌شود و هرکسی که در مسیر معصیت خدا قرار دارد ذلیل خواهد شد. با این تفاسیر باید زمینه بازگشت به سوی خدا و ترک عصیان و گناه و فساد را فراهم کرد تا مهر ذلت از پیشانی فرد گنه‌کار پاک شود.

لیکن نکته جالب این است که خداوند متعال نیز نه‌تنها توبه‌کارانی که توبه می‌کنند و ایمان می‌آورند و با اعمال صالح، گذشته را جبران می‌نمایند، می‌پذیرد و عذاب و مجازات را از آن‌ها بر طرف می‌کند و آن‌ها را از خواری و ذلتِ آلودگی به گناه نجات می‌دهد، بلکه لطف ویژه و عنایت خاص خویش را نیز شامل آن‌ها می‌کند و پرونده اعمال زشت آن‌ها را تبدیل به اعمال نیک و خوب می‌کند؛ چراکه این کار مقتضی غفران و رحمت پروردگار است!

دعا و استغفار؛ عامل کلیدی در رفع عذاب و بلای الهی

بی‌تردید وقتی گناه و آلودگی همچون بیماری خوره به جان انسان می‌افتد و روح ایمان را می‌خورد و از بین می‌برد و کار به‌جایی می‌رسد که سر از تکذیب آیات الهی در می‌آورد و به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر هیچ وعظ، اندرز و انذاری مؤثر نیست، در این حالت جز تازیانه عذاب دردناک الهی راهی باقی نمی‌ماند؛ لذا به درگاه خدا عرضه می‌داریم: «وَلاتَضرِبنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ و با تازیانه انتقامت مرا عذاب مکن».

حال هنگامی‌که انسان گناه می‌کند از سه حال بیرون نیست، یا خودش متوجه می‌شود و باز می‌گردد و یا خداوند تازیانه «بلا» بر او می‌نوازد تا بیدار شود و یا شایستگی هیچ یک از این دو را ندارد، خدا به جای بلا نعمت به او می‌بخشد و این همان «عذاب استدراج» است؛ لذا به دفعات باید دعا کرد تا طوفان بلاها فرونشیند و عذاب بر طرف شود.

در منابع شیعه از حضرت علی (ع) و در منابع اهل تسنن از شاگرد آن حضرت، ابن عباس نقل شده است: «کان فی الارض امانان من عذاب اللَه و قد رفع احدهما فدونکم الآخر فتمسکوا به و قرأ هذه الایه؛ در روی زمین دو وسیله امنیت از عذاب الهی بود یکی از آن‌ها (که وجود پیامبر بود) برداشته شد. هم اکنون به دومی (استغفار) تمسک جویید.»

در این میان می‌توان گفت وجود پیامبران وسیله مؤثری برای امنیت مردم در برابر بلاهای سخت و سنگین و پس از آن استغفار و توبه و روی آوردن به درگاه حق عامل دیگری است؛ اما اگر عامل دوم نیز بر چیده شود جوامع بشری هیچ‌گونه مصونیتی در برابر مجازات دردناکی که به خاطر گناهانشان در انتظار آن‌هاست نخواهند داشت.

این مجازات در شکل حوادث دردناک طبیعی یا جنگ‌های خانمانسوز و ویرانگر یا اشکال دیگر آشکار می‌شوند، همان‌گونه که انواع مختلف آن را تاکنون دیده یا شنیده‌ایم.

علائم خشم خدا

بی‌شک باید از هر آنچه موجب خشم خداوند می‌شود اجتناب نمود؛ لذا در دعای روز ششم به درگاه خداوند عرضه می‌داریم: «وَزَحزِحنی فیهِ مِن مُوجِباتِ‌سَخَطِکَ؛ و مرا از موجبات خشمت دور کن».

با این تفاسیر باید به برخی عوامل خشم خداوند اشاره کرد؛ به عنوان نمونه دنیاگرایی نزدیک‌ترین منزلگاه به خشم خدا و دورترین آن‌ها از رضا و خشنودی اوست؛ دلیل آن هم روشن است؛ چرا که دنیا مجموعه‌هایی است از هوا و هوس‌های سرکش که از هر سو انسان را به طرف گناه می‌راند و موجب خشم خدا و ناخشنودی او می‌شود و یا غضب که خرمن ایمان و سعادت و هستی انسان را می‌سوزاند و آثار ویرانگری روی اعصاب انسان می‌گذارد، عمر او را کم می‌کند و سلامتی او را به خطر می‌اندازد و از رسیدن به مقامات معنوی و مادی بازمی‌دارد و از همه مهم‌تر غضب آتش خشم خدا را در دنیا و آخرت می‌افروزد.

به‌عکس، حلم و بردباری رمز موفقیت، پیشرفت، سلامت روح و جسم و سبب محبوبیت در جامعه و موجب رضای خدا و دوری شیطان است.

هم‌چنین خلف وعده، موجب خشم خدا و خلق است؛ خداوند متعال می‌فرماید: کَبُرَ مَقتاً عِندَ اللَهِ أَن تَقُولُوا ما لَاتَفعَلُونَ؛ نزد خدا بسیار خشم‌آور است که چیزی را بگویید که انجام نمی‌دهید. از سوی دیگر در حدیثی آمده است: «انفاق نهانی خشم خدا را فرو می‌نشاند و همان‌گونه که آب آتش را خاموش می‌کند، گناه انسان را از بین می‌برد!»

در حدیثی حضرت علی (ع) فرمود: «بِالبُکاءِ مِن خَشیَهِ اللهِ یُطفِئُ بِحاراً مِن غَضَبِ اللهِ؛ گریه از ترس خدا، دریاهایی از خشم خدا را خاموش می‌کند»

بنابراین باید از گناهانی که انسان را در ورطه هلاکت می‌افکند و از عیب‌هایی که باعث خشم خدا می‌شود برحذر بود و هرگز رضای مردم را به بهای خشم خدا و اطاعت مخلوق را به قیمت معصیت خالق به جان نخرید چرا که آن شعبه‌ای از شرک است.

معرفت نعمت های خدا؛ طریق معرفه الله و بهترین راه شکرگزاری

در خاتمه به درگاه الهی عرضه می‌داریم: «ِبمَنِکَ وَایادیکَ، یا مُنتَهی رَغبَهِ الرَاغِبین؛ به حق نعمت‌های ظاهری و باطنیت، ای نهایت میل مشتاقان»؛ که از یک سو اشاره به تلاش و کوشش‌هایی است که در طریق معرفه الله و شناخت ذات و صفات پروردگار، از سوی مشتاقان و عاشقان، انجام می‌گیرد.

همچنین از تقویت روح شکرگزاری در انسان حکایت می‌کند که معرفت به نعمت‌ها خود از جمله راه‌های تحقق شکرگزاری واقعی به درگاه الهی است؛ زیرا نعمت‌های خداوند سرتاپای وجود انسان را در برمی‌گیرد، نعمت‌های مادی و معنوی، نعمت‌های ظاهری و باطنی و نعم‌های فردی و اجتماعی که هر کدام نعمت بزرگی محسوب می‌شود؛ بنابراین نباید تهدیدهای الهی را به جهت جهل و سبک شمردن خشم پروردگار و ایمنی از کیفر او دور شمرد.

انتهای پیام