شرمندگی سینما برای اسطورههای صبر
سال هاست که سینمای ما نتوانسته ادای دین درخور و شایسته ای به نقش آفرینی فداکارانه مادران و همسران شهدا بر پرده اکران داشته باشد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سال هاست که سینمای ما نتوانسته ادای دین درخور و شایسته ای به نقش آفرینی فداکارانه مادران و همسران شهدا بر پرده اکران داشته باشد؛ هرچند طی این سال ها به کمتر از انگشتان دست، فیلم هایی از سر ذوق و احترام با سوژه مادران، همسران و فرزندان شهدا ساخته شده که امروز به بهانه روزی که به پاسداشت نام آنها مزین شده، این فیلم را مرور می کنیم.
«الفت» ی که چشم به راه یونسش پیر شد
بهترین و ماندگارترین نقشآفرینی مریلا زارعی تا به امروز به گفته بسیاری در «شیار143» رقم خورده است؛ فیلمی متمایز از سایر کارهای نرگس آبیار که با بازی به شدت تاثیرگذار و به اندازه زارعی در نقش «الفت» چشم انتظاری های مادری امیدوار به زنده بودن فرزندش از صحنه نبرد را در ذهن هر دوستدار سینمایی جاودانه و ماندگار کرده است و برای او در کمترین دستاورد هنری، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش زن را از جشنواره فیلم فجر به ارمغان آورد و در آوردگاه های بین المللی نیز آنچنان درخشید که جوایز بسیاری نصیب زارعی و این فیلم شد.
خودش میگوید الفت را در سجاده نماز پیدا کرده و حاصل باورهایش است. سکانس آخر فیلم بینظیر است. الفت یونسش را مییابد، اما فقط استخوانهایش را. آبیار با شبیهسازی هوشمندانه و خلاقانه در آغوش کشیدن بقایای پیکر یونس از سوی الفت، با بغل کردن فرزندش در خردسالی، با روح و روان مخاطب بازی میکند.
آهو خردمند، فخری «مهمان داریم»
«فخری» میهمان داریم، مادر سه شهید و فرزند چهارمی که جانباز است و قطع نخاع و رویایی که عسکرپور از مواجهه این خانواده با فرزندان شهیدشان به تصویر می کشد که شاید بهترین نوع بیان همه دلتنگی ها، غم ها و ازخودگذشتگی های این مادر دردمند باشد.
آهو خردمند «فخری» را با چشم های دردمندش با بهترین بیان برای تماشاگر زندگی می کند. مرارت فخری در چهره و چشمهای خردمند عیان است. فخری محنتی مضاعف دارد. فرزند جانبازش دیگر سودای زندگی در سر ندارد. مادرانههای پایانناپذیر یک مادر. نگرانی همزمان برای فرزند و شوهر. سنگ صبور همه.
خردمند در فیلم مهمان داریم کار را تمام کرده است؛ یک فیلم خوب از محمدمهدی عسکرپور. خردمند از موهبت حضور یک بازیگر توانا در نقش مقابلش برخوردار است؛ پرویز پرستویی. خودش میگوید برداشت شخصیاش را از کاراکتر فخری بازی کرده و نه لزوماً آنچه در فیلمنامه بوده است.
احترامالسادات «بوسیدن روی ماه»
احترامالسادات و فروغ؛ دو مادر چشم به راه فرزند؛ یکی آرام و درونگرا و دیگری شلوغ و پرجنب و جوش؛ تضادی که به تکامل ختم شده است و انتظاری 20 ساله برای فرزند؛ شیرین یزدانبخش اگر چه دیر پا به عرصه بازیگری میگذارد، اما با بوسیدن روی ماه جبران مافات میکند. میگوید برای بوسیدن روی ماه از ته دل اشک ریخته است.
احترامالسادات را با از خودگذشتگی، عهد و پیمانی دیرینه است. گذشتن از فرزند به خاطر دوست. او پیکر پسرش را به جای پیکر فرزند دوستش معرفی میکند. فروغ بیمار است و رفتنی. آرامش در وقت اضافه. فروغ پیش از مرگ باید از چشمانتظاری دربیاید؛ ایثار دوباره. هم شیرین یزدانبخش و هم رابعه مدنی فوقالعاده هستند. فیلم همایون اسعدیان قصه دوستیها و رفاقتها و فداکاریهای دیده نشده است؛ قصه مادران همه چیز تمام.
ثریا قاسمی، عزیز «ویلاییها»
منیر قیدی در نخستین گام فیلم سازی خود در «ویلایی ها» قصه ای جنگی را روایت می کند؛ اما این بار داستان از زاویه نگاه مادران، زنان و فرزندانی روایت می شود که چشم به راه عزیزان خود روزها و شب ها را با دلهره و هراس بودن و یا نبودن سپری می کنند.
ثریا قاسمی، در نقش عزیز در این فیلم بازی درخشانی دارد؛ صبر، استقامت، ترس و دلهره را یکجا دارد، اما با ایستادگی در برابر همه غم ها و دردهای دیگران، تکیه گاهی امن برای ویلایی ها می شود. او در ویلاییها بینظیر است. بازیگر کهنهکاری که نشان میدهد همچنان دود از کنده بلند میشود. بازی فوقالعاده ثریا قاسمی بارانی از جوایز را برایش به ارمغان میآورد؛ سیمرغ بهترین بازیگر مکمل زن جشنواره سیوپنجم فجر، دیپلم افتخار یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی و از همه مهمتر جایزه بهترین بازیگر زن مکمل جشنواره آسیا پاسیفیک. ویلاییها یک فیلم آبرومند و شریف است.
انتهای پیام /