شما کار خودتان را کرده اید، آقای رئیسی
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زینب شوندی، همیشه در ابتدای جلسات با شما، صحبتم را با این جمله شروع میکردم که: «وقت تنگ است و من از خداقوتها فاکتور میگیرم آقای رئیسی و بر انتقادات و نگرانیها تمرکز میکنم.» میدانستم که شما نیازی به خداقوت شنیدن ندارید و من هم در آن چند دقیقهای که وقت داشتم برای صحبت، باید مطالب را به خلاصهترین کلمات و به سریعترین حالت بر زبان میآوردم...
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زینب شوندی، همیشه در ابتدای جلسات با شما، صحبتم را با این جمله شروع میکردم که: «وقت تنگ است و من از خداقوتها فاکتور میگیرم آقای رئیسی و بر انتقادات و نگرانیها تمرکز میکنم.» میدانستم که شما نیازی به خداقوت شنیدن ندارید و من هم در آن چند دقیقهای که وقت داشتم برای صحبت، باید مطالب را به خلاصهترین کلمات و به سریعترین حالت بر زبان میآوردم و هر آنچه باید را میگفتم. شما تصور ذهنی ما از دیدار فعالین دانشجویی با رئیس جمهور را از همایشهای «احتمالی و التماسی» 16 آذر هرسال، از آن تریبونهای عجلهای و اقدامات رسانهای همیشگی رئیس جمهورها، رساندید به گفتگوهای رفت و برگشتی در قالب جلسات روتین! دیگر میدانستیم که کدام وقت از سال موعد جلسات همیشگی شما با نمایندگان تشکلهای دانشجویی است و بنا نیست تا میتینگ سیاسی 16 آذر سال بعد منتتظر بمانیم که آیا احتمالا آقای رئیس جمهور بخواهد ضمن دیدار با روسای دانشگاه و اساتید، پای صحبت دانشجویان نیز بنشیند یا خیر! این تدبیر شما باعث شد توقع ما بالا برود، در قدم اول از خودمان! انتقاد صرف دیگر معنا نداشت، در چنین فضایی گوشها بیشتر بدهکار راهکارها شدند. در قدم دوم از مسئولین! فکر میکنم گرد زمان نمیتواند بر این مورد بنشیند، سطح توقع جنبش دانشجویی از از روسای جمهور سالهای آینده در خصوص تعامل با تشکلهای دانشجویی، به استناد تجربهی روبهجلویی که در گذشتهای نزدیک داشته، از این هم بالاتر خواهد رفت. ذهن بداههگویی دارم که از پس بالاپایین کردن مسائل در همان جلساتی که با شما داشتیم، ناخوداگاه تیتر میزد روی حرفها و جملههای صریح را کلمه میکرد بر زبانم. خیلی وقتها میتوانستید تندتر جواب دهید، کنایه بزنید، تمسخر کنید، اما چنین اتفاقی نیفتاد! برافروخته نمیشدید از برافروختگی کلماتمان. برای ما که عادت به چنین واکنشهای نداشتیم! هرچند هم صراحت ما در بیان نگرانیهایمان وظیفهمان بود و اگر زمان به عقب برگردد نیز همانگونهایم و باید باشیم و هم دقت شما، شایسته جایگاهی که بر آن بودید. کار درست، همان بود. در مراسم تشییع پیکر، چیزی که توجهم را جلب میکرد این بود که چهرههای جوان و نوجوان بر سایر سنین غلبهی قابل توجهی داشت. در همان حین نوتیف آمد بالای گوشی که «یمن جشن اتحاد خود را به احترام فقدان ریاست جمهوری ایران به تعویق انداخت.» بزرگمردی نیز صفت عزیز را کنار اسم شما قرار داد. انتقادها زیاد است، اما من به همهی اینها فکر میکردم و به طمانینه با خودم میگفتم که شما کار خودت را کردهای آقای رئیسی! نحوه خواندن نماز لیلهالدفن را از کپشن پیامی از کانالی که نمیدانم چه بود، کپی کردهام توی دفترچه یادداشت گوشی، کنار دهها و نامه و متن سخنرانیای که با مطلع «جناب آقای رئیسی، ریاست جمهوری محترم ایران، سلا م علیکم!» آغاز میشود. به جای همهی خداقوتهای که به علت ضیق وقت بر زبان نیاوردم، خداقوت. شما کار خودتان را کرده اید، آقای رئیسی.