چهارشنبه 7 آذر 1403

شیوه آموزشی حاکم بر هنر نمایش و تصویر ایران، بر پایه‌ی مال اندوزی است

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
شیوه آموزشی حاکم بر هنر نمایش و تصویر ایران، بر پایه‌ی مال اندوزی است

اسکندری گفت: تئاتر فقط باکس اجرا، پوستر، اسم و سیگار کشیدن و در کافه نشستن و تیپ های عجیب و غریب نیست بلکه حرمت دارد.

محمدرضا اسکندری، کارگردان نمایش «نظام آباد» در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره موضوع این نمایش گفت: نظام‌آباد یک نمایشنامه پنج شخصیتی و درام اجتماعی در سبک رئالیسم، واقع‌گرایی است. قصه حول محور زندگی چهار رفیق در یک خانه مجردی در محله‌ای به نام نظام‌آباد می‌چرخد که اتفاقاتی منتج به از هم پاشیدگی رفاقت و زندگی آن‌ها می‌شود.

وی با بیان اینکه سبک اجراییاین نمایش متناسب با خود متن، فضا و قصه است افزود: تلاش بر این بوده تا شیوه اجرایی ناتورالیستی را درست و مناسب اجرا کنیم. دلیل انتخاب این نمایشنامه و این نمایشنامه‌نویس این است که تمام سبک‌های ادبی در طول تاریخ حیات هنر نمایش علاقمندان و طرفداران خاص خود را داشته اند و با گذر زمان به تنوع و گستردگی آن‌ها افزوده شده است. بطور مثال پدیده سبک رئالیسم که از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رسما در بین سبک‌های ادبی ظهور کرد تا به امروز به فراخور تفکر و خلاقیت کارگردان‌ها و نویسندگان به جزئیات و تنوع آن افزوده شده است، سبکی ماندگار و با قدمت و وسیع است.

این هنرمند درباره سبک‌های ادبی در نمایشنامه‌ها توضیح داد: درجایگاهی نیستم که بخواهم نظر شخصی بدهم و کوچک‌تر از آن هستم که بخواهم حرفی از خود بزنم، اما تمام سبک‌های ادبی را دوست دارم، چون وجود و زنده بودن همه آن‌ها چه روی کاغذ و چه روی صحنه همان چیزیست که ما در مجموع به آن تئاتر می‌گوییم. دلیل علاقه مندی من به سبک رئالیستی، خود این سبک و ویژگی‌های آن است، بطور مثال: رعایت جزئیات بیشتر، هم ذات پنداری نسبتا خوب مخاطب با محتوا، وهم و گنگ‌بودنی که از ارتباط خطی"علت _معلولی" فاصله می‌گیرد که این نکات در نمایشنامه نظام اباد کاملا به چشم می‌خورد.

اسکندری درباره نمایش نامه نظام آباد توضیح داد: متن هنر و قلم زیبای کهبد تاراج است که در این سبک یعنی رئالیسم اجتماعی نگاشته شده است. ویژگی منحصر بفرد متن نسبت به متن‌هایی که کلاما از سمت یک مخاطب رئالیسم اجتماعی خطاب می‌شود این است که اصطلاحا این متن یک متن رئالیستی اجتماعی کف کوچه و خیابان شهر است یعنی قصه‌ای از من از تو، از او، از شما، از دیگری و دیگری. تئاتر یعنی زندگی، ستون مرکزی آن زندگی است و از انسان به عنوان ابزار اصلی خود بهره می‌برد، پس تمام انسان‌ها موضوع تئاتر و نمایشنامه هستند. چون ما قبل از هرچیز انسانیم، تئاتر با ما به دنیا می‌آید و با ما می‌میرد، هر انسانی نمایشنامه خاص خودش را دارد. این اصل از شاخصه‌های قلم و تفکر کهبد تاراج است که آن را دوست دارم.

اسکندری درباره مدت زمان تولید نمایش نظام آباد توضیح داد: حدود یکسال درگیر تمرین و آماده سازی این نمایش بودیم البته بخش اعظم دلیل آن، طولانی شدن زمان آماده سازی به دلیل کرونا بود. شرایط سختی داشتیم برای اینکه کار را بالاخره به سرانجام برسانیم، به هرحال پیک‌های متوالی کرونا، گذر زمان زیاد و فرسایشی شدن کار تأثیر زیادی در تعویق اجرای ما داشت. مضاف بر اینکه از عدم تعهد و تفکر درست، عدم تربیت و آموزش تئاتری صحیح که متأسفانه کم هم نیست، لطمه‌هایی خوردیم.

این هنرمند درباره بازیگران این اثر توضیح داد: بازی در کار‌های این چنینی برای هر بازیگری یک چالش محض است، چون برای به نمایش گذاشتن پرسوناژ‌های متن‌هایی دراین سبک، بازیگر حق استفاده از هیچ فرم و فیگور خاصی ندارد، ذره‌ای ادا و تایپ خاص در بیان، بدن، حرکت، میمیک و الباقی اجزا نباید وجود داشته باشد.

وی افزود: تمامی متد‌های بازیگری از بدو تا به حال با این هدف آمده اند تا گونه‌ای بازی کنیم که واقعی‌ترین و قابل پذیرش‌ترین شکل نقش باشد، حال در این سبک شما باید در یک فضای واقعی، واقعی‌ترین بازی را داشته باشی که این مستلزم رعایت جزئیات هر چه بیشتر است. یعنی بازیگر خودش را روی صحنه باید به نحو درست و نزدیک به پذیرش مخاطب بازی کند و طبیعتا به لحاظ حسی و جسمی درگیری‌هایی خواهد داشت. سینما و تصویر را واقعا دوست دارم، اما وقتی بنا باشد تئاتر کار کنم هدف من خود آن تئاتر است نه پله کردن تئاتر برای مقاصد دیگر و....

کارگردان نمایش نظام آباد درباره طراحی دکور این اثر توضیح داد: طراحی صحنه ما الهام گرفته از خود توضیح صحنه متن است و مناسب با شرایط مفروضی است که متن به ما می‌دهد. خانه‌ای کلنگی که سعی داشتیم از ازدیاد اکسسوار جلوگیری کنیم و در زیبایی‌شناسی و موجز بودن اجزا دقت کنیم البته که محدودیت‌ها و ضعف‌هایی داشته ایم که حتما در رعایت و برطرف کردن آن‌ها تلاش خواهیم کرد.

اسکندری در پایان درباره تئاتر و وضعیت آن توضیح داد: تئاتر با دانستن سروکله میزند، با آگاهی و آگاه کردن آن هم از نوع فاخر و عمیق. همیشه با حرف و سخن نمی‌شود همه چیز را فهماند بلکه گاهی باید چیز‌هایی را زیست و تجربه کرد تا فهمید، تئاتر دقیقا یکی از این چیزهاست، که با زیست و تجربه‌ی بنیادی و جهانی سروکار دارد. تئاتر باید بهتر کار کند و بهتر جریان بسازد. سوال من این است که جایگاه تئاتر در کشور ما کجاست؟ چقدر جریان می سازد؟ چه طور می توانیم از پتانسیل واقعی آن بهره‌مند شویم؟ تئاتر فقط باکس اجرا، پوستر و اسم و سیگار کشیدن و در کافه نشستن و تیپ های عجیب و غریب نیست، تئاتر حرمت دارد.

وی در ادامه افزود: متاسفانه اکثریت جریان و شیوه آموزشی حاکم بر هنر نمایش و تصویر ایران، بر پایه‌ی مال اندوزی است نه ماهیت هنر. در دانشگاه ها، خصوصا اموزشگاه‌های خصوصی و کارگاه‌ها چه چیزی اموزش داده می شود؟ آیا این اموزش که برای نسل ماست، نیازمند جامعه و کمبود‌های هنر ما هست؟

شیوه آموزشی حاکم بر هنر نمایش و تصویر ایران، بر پایه‌ی مال اندوزی است 2
شیوه آموزشی حاکم بر هنر نمایش و تصویر ایران، بر پایه‌ی مال اندوزی است 3
شیوه آموزشی حاکم بر هنر نمایش و تصویر ایران، بر پایه‌ی مال اندوزی است 4
شیوه آموزشی حاکم بر هنر نمایش و تصویر ایران، بر پایه‌ی مال اندوزی است 5