سه‌شنبه 6 آذر 1403

صدای پرقدرت صداقت

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
صدای پرقدرت صداقت

فضای مجازی را رها کنیم و پای به متن واقعیات حاکم بر جامعه بگذاریم. فضای مجازی به ما آدرس غلط می‌دهد؛ گویی که هر آنچه که در متن شبکه‌های اجتماعی می‌گذرد، منطبق با واقعیت است و این تصور، آسیبی جز گمراهی نداشته. وقتی در ساحت مجازی ادعا می‌شد که مردم ایران هیچ علقه‌ای با نظام سیاسی و سیاستمداران خود ندارند برای برخی این گزاره‌ها قابل اعتنا تلقی می‌شد؛ به‌خصوص که سیر تصاعدی مشکلات سایه‌افکنده بر زندگی عموم مردم، این ادعاها را نزد عده‌ای باورپذیر می‌کرد. اما تشییع میلیونی رئیس‌جمهور شهید و یارانش در شهرهای مختلف نشان داد که برخلاف تعابیر ایراد شده، مردم پای کارند، می‌بییند، لمس می‌کنند و قدرت تمیز سره از ناسره را دارند.

آنان فرق مسئول دلسوز، مخلص و خادم با آن بالانشین صاحب منصبی را می‌دانند که هدفش از حضور در عرصه قدرت، نه گره‌گشایی از کشور و زندگی مردم بلکه کسب اندوخته و ازدیاد سرمایه هایش است. جامعه درک می‌کند که باید بین آن مقام مسئولی که کیفیت زندگی‌اش همسطح عادی‌ترین افراد جامعه است و آن قدرت طلبی که پست و مقام را نه عرصه‌ای برای خدمت بلکه پلی به‌سوی کسب منافع می‌پندارد، فرق بگذارد و این قوه تشخیص در قاطبه مردم وجود دارد. از این روست که با وجود همه مشکلات و گلایه‌ها، خیابان‌های شهرهای مختلف به قرق داغداران رئیس‌جمهور شهید و یارانش در می‌آید، چون مردم لمس می‌کنند که شخص سید ابراهیم رئیسی جنس متفاوتی داشت. سید شهید نه بر سر سفره انقلاب نشست، نه نزدیکانش به‌واسطه حضور در بالاترین مناصب قضایی و اجرایی به نان و نوایی رسیدند و نه هیچ‌گاه مفتون قدرت شد. او خالصانه رفتار کرد و مزد بی‌آلایشی‌اش را با شهادت در راه خدمت به خلق گرفت. تصاویری که این روزها از خانه ساده مادر رئیس‌جمهور شهید در قاب دوربین‌ها ثبت‌شده، شاهد مثال این گزاره است که رئیسی شهید، فردی بود از جنس مردم و این مردمی‌بودنش در نوع رفتار با عموم مردم عیان بود.

در حاشیه مراسم تشییع، به‌طور اتفاقی گفت‌وگویی با یکی از حاضران در مراسم داشتم که حسی توامان از تعجب و حسرت را در من پدیدار کرد. مردی نهایتاً 50 ساله خود را از کرمان به تهران رسانده بود و وقتی علت حضورش در مراسم وداع و تشییع را جویا شدم، با صدایی بغض‌آلود گفت: «مگر چند تا از این مردها وجود داره؟ رئیس‌جمهور وقتی اومد کرمان، رفت به روستایی که شاید فرماندار دوست نداره بره اونجا. خیلی‌ها جرات رفتن هم ندارن. ولی این بنده‌خدا رفت چون گفت اینجا طوفان شده و ما باید به مردم سر بزنیم. من به این سید مدیونم».

این جملات مرد همکلام، بیش از قبل مرا به فکر فرو برد؛ فکر درباره ویژگی‌های شخصیتی و منحصربه‌فرد انسانی که پیش از شهادتش کمتر زیر ذره‌بین رفته بود. منی که قاعدتاً به‌خاطر اقتضائات شغلی‌ام باید احاطه بیشتری روی سلوک رئیس‌جمهور می‌داشتم اما جو منفی حاکم بر دنیای سیاست، پرده‌ای مقابل چشمانم برای دیدن و نظر به خصایص مثبت این سید شهید کشیده بود. حسرت می‌خوریم که چرا او آن‌طور که شایسته است شناخته نشد و صداقت و اخلاصش برای بسیاری نهان ماند. امروز و با لمس واقعیت، دریافتم که صداقت، پرقدرت‌ترین صداست و مردم ایران به‌واسطه همین سادگی و خلوص‌نیت رئیسی شهید، با جوش و خروش به میدان آمده و به‌سوی خانه ابدی بدقه‌اش کردند و به مغرضان رخنه‌کرده در رسانه‌ها که هدفشان گمراه‌کردن و کاشتن بذر انحراف و ناامیدی است، پاسخ قاطعی دادند.