عالیجناب؛ سرخوردگیهای زندگی یک قهرمان ملی
تهران - ایرنا - فیلم مستند «عالیجناب» ساخته سجاد ایمانی که به جمع 10 فیلم منتخب جشنواره فیلم فجر راهیافته، روایت سرخوردگیها و نشیب و فرازهای یک قهرمان ملی سابق بوکس است که برای فرار از مشکلاتش دست به بیاخلاقیهایی میزند.
عالیجناب جدیدترین ساخته سجاد ایمانی در مقام مستندساز است؛ کسی که به گفته خود همواره طرح مسائل و دغدغههای اجتماعی را در ذهن داشته و پیش از این آثاری چون جوکر، تشریفات خصوصی، من تهرانی بودم و مل سرخ را بهعنوان کارگردان، تهیهکننده و نویسنده فیلمنامه در کارنامه دارد.
عالیجناب استحاله شخصیت انسانی را به تصویر میکشد که به دلیل مشکلات مالی و تنگناهای زندگی شخصی، هرروز یک گام جلوتر بهسوی سقوط اخلاقی برمیدارد و دستبهکارهایی میزند که تصور آن در گذشته برایش غیرممکن بوده است.
آنچه در ادامه میآید گفتوگوی خبرنگار ایرنا با این کارگردان مستندساز است.
ایرنا: در ابتدا بفرمایید که چرا این سوژه را انتخاب کردید؟
ایمانی: من یک مستندساز اجتماعی هستم و درگیر مسائل روز جامعه. بسیار مشاهده میکردم که بین دوستان و آشنایان و حوزه مطالعاتی که داشتم اکثر مردم مخصوصا جوانان، دچار نوعی از بیاعتقادی شدهاند، نه صرفا بیاعتقادی به دین بلکه به انسانیت، به عهد و وفا و قول و هر چیزی که مربوط به یک انسان امروزی میشود. برای خودم جالب بود که چرا چنین اتفاقی افتاده است که ما در قبال کاری که قرار است انجام بدهیم، حرفی که میزنیم، قولی که میدهیم یا در قبال سایر آدمهایی که در جامعه با آنها زندگی میکنیم، تعهدی نداریم.
به همین دلیل دنبال این بودم که موضوع بیاعتقادی را در قالب یک فیلم به تصویر کشیده و مورد بررسی قرار دهم. فکر کردم افرادی که گذشته خوبی داشتهاند و الان دچار یکسری مخاطره شدهاند و زندگی نابسامانی دارند تا حدی بی تعهد یا بیاعتقاد شدهاند، میتوانند سوژه خوبی برای روایت قصه باشند، به همین واسطه بسیار تحقیق کردیم تا به سوژه عالیجناب رسیدیم که یک قهرمان ملی بوکس است و امروز به دلیل مسائل مالی و مشکلاتی که در زندگی خانوادگیاش است، دست به یک سری کارهای غیراخلاقی میزند و این مسئله زندگیاش را دچار مخاطره کرده است.
ایرنا: این سوژه را از کجا پیدا کردید و چه چیزی باعث انتخاب این آدم شد؟
ایمانی: افرادی که گذشته خوبی داشتهاند و امروز براثر بیکاری یا مشکلاتی که در زندگیشان اتفاق میافتد، دچار مشکلات شدهاند، انسانهایی هستند که حدی از تعهد و اعتقادشان را از دستدادهاند و این روایت را جذاب میکند. کنکاش زیادی در شهرهای کوچک داشتم، چون آسیبشناسی مستند عالیجناب بیشتر به شهرهای کوچک بازمیگردد، گشتم و پرسوجو کردم تا به این سوژه رسیدم و دیدم که این فرد زندگیاش دچار مشکلاتی اساسی است. حدود شش ماه من با سوژه ارتباط داشتم، رفتم و با او دوست شدم و ساختن فیلم از زندگیاش را مطرح کردم و پذیرفت و حدود دو سال درگیر ساخت فیلم بودیم.
ایرنا: سوژه را اتفاقی پیدا کردید؟
ایمانی: از طریق یکی از دوستان معرفی شد که چنین آدمی هست که قبلا زندگی پهلوانانه و خوبی داشته و الان دست به کارهای خلاف میزند تا خودش را از فضایی که اکنون به آن دچار شده است نجات دهد. شخصیت فیلم من مقداری به آدمهای جامعهاش بیتفاوت شده بود و بر این اساس دستبهکارهای خلافی میزد (کارهایی چون شهادت دروغ در دادگاه)، درنتیجه آن دغدغهام به بحث بیاعتقاد شدن آدمها را در او ملموس میدیدم.
ایرنا: بهنوعی این سوژه در راستای دغدغههای قبلی خودتان بود.
ایمانی: بله.
ایرنا: تصور میکردید که این فیلم جزو 10 فیلم منتخب برای جشنواره فیلم فجر باشد؟
ایمانی: بله، از آنجا که در جشنواره سینما حقیقتدر بین حدود 21 فیلم بلند، جزو پنج فیلم کاندید بهترین کارگردانی شد تا حدی برایم مسجل بود؛ چون فیلمهای منتخب در فجر معمولا همان فیلمهایی هستند که در جشنواره حقیقت برجسته شدهاند. در نتیجه هم به خاطر سوژه فیلم و هم به دلیل درامی که در قصه و فیلم وجود دارد که میتواند برای مخاطب جذاب باشد و مخاطب آن را دنبال کرده و خسته نشود، به نظرم میآمد کاری است که لیاقت حضور در جشنواره فجر را داشته است.
ایرنا: بازخوردها در جشنواره سینما حقیقت و آرا مردمی نسبت به فیلم عالیجناب چطور بود؟ و بیشتر چه نقدهایی به فیلم مطرح بود؟
ایمانی: در کارهای قبلیام هم سراغ سوژههای ملتهب و اجتماعی رفتهام. پارسال با فیلم جوکر در سینما حقیقت بودم. بخشی از مخاطبان دوست داشتند که فیلم جدیدم را ببینند و استقبال خوبی از فیلم من در سینما حقیقت شد و در اکرانها سالنها پر شد و مردم دوست داشتند و نقد منفی نشنیدهام. درگیری زن و شوهر و کشمکش موش و گربهای که بین آنها بود که در فیلم تبدیل به یک درام شده بود، برای مخاطب خیلی جذاب بود چون صحنههایی از یک زندگی را میدید که هیچوقت در هیچ فیلمی دیده نشده بود، یعنی ما آنقدر به سوژههایمان نزدیک شده بودیم که از درگیریها، شوخیها و محبتهایشان به هم تا لحظههایی که از هم جدا میشوند و نشیب و فرازهای متعدد زندگی و لحظات خصوصی (که با اجازه شخصیتها در فیلم آمده است) فیلم گرفتیم و اینها برای مخاطب بسیار جذاب بود، همزادپنداری میکردند، میخندیدند و گریه میکردند.
ایرنا: ورود نفر خارجی به زندگی شخصی خانوادگی در سنت زندگی ایرانی نوعی تابو محسوب میشود و مستلزم جنسی از نزدیک شدن است که بعدا موجب پشیمانی و دلخوری آن فرد یا سوژه نشود، چه شد که توانستید این فضا را به تصویر بکشید؟
ایمانی: بهواسطه اینکه خودم لر بودم و سوژهام هم لر زبان بود، توانستم دوستی خوبی با شخصیت اصلی داشته باشم. از سوی دیگر این قول را به او دادم که با ساختن فیلم زندگیاش احتمالا بخشی از مشکلات مالی او حل خواهد شد و دوستانی هستند که با دیدن مشکلات زندگیاش تمایل به کمک دارند. از سوی دیگر بهعنوان یک مستندساز اجتماعی و کارگردان باید بتوانیم با آدمها ارتباط برقرار کنیم و یکسری قلقهایی هست که براثر تجربه اینها را به دست آوردهام، مثلا خود من دو ماه در خانه سوژهام زندگی میکردم.
ما با یکی دوتا از عواملمان یک اتاق گرفته بودیم و همانجا میخوابیدیم و حتی مثلا بحث غذای گروه را هم هماهنگ کرده بودیم که همسر قهرمان داستان در قبال پرداخت هزینهها آن را تهیه کند؛ یعنی هزینه مواد غذایی را به آنها دادیم تا هم برای خودشان و ما غذا درست کنند و بهواسطه این موضوعات و اعتمادی که به وجود آمد، شرایطی فراهم شد که اجازه دهند تا ما کار کنیم و جلوی من راحت باشند و من بتوانم صحنههایی که میخواهم را فیلمبرداری کنم. اتفاقهایی بود که با گروهم هماهنگ بودم و حتی برای صحنههایی که اینها دعوا میکردند یا لحظات خصوصی، گروه میدانستند که باید بیرون بروند و مثلا صدابردار بومش را تنظیم میکرد و بیرون میرفت و فقط من میماندم که اینها راحت باشند و حرفشان را بزنند تا ما صحنههایی که میخواهیم و لازم است را فیلمبرداری کنیم.
ایرنا: مشکل نازایی همسر این فرد تم اصلی داستان است و اینکه شما به آنها قول مرتفع شدن مشکلات مالی در این روند درمانی را پس از نمایش فیلم زندگیشان داده بودید، به سرانجام رسید؟
ایمانی: خداراشکر یک بخشی از هزینهها جور شده و برای بخش دیگر هم در حال پیگیری هستیم. دو عمل جراحی دارند که باید انجام شود و پیگیری پروندههای پزشکی و آزمایشگاه و... را انجام دادهاند و ما در حال رایزنی با دوستان خیر و دیگران هستیم تا باقی مبلغ هم فراهم شود.
ایرنا: کسانی که کمک کردهاند فیلم را دیدهاند؟
ایمانی: بله.
ایرنا: این نوعی سوءاستفاده از سوژه نیست که به امید دریافت کمک، حاضر به همکاری شوند تا شما فیلم خودتان را بسازید؟
ایمانی: بهشخصه بهعنوان یک مستندساز اجتماعی اولین و مهمترین وظیفه خودم را این موضوع میدانم که حداقل به سوژهام آسیب نزنم، یعنی چه از نظر موقعیت اجتماعی، چه از نظر آبرو و اعتمادی که به من دارد و چه ازنظر مالی به او ضربه نزنم و مرحله دوم این است که تا آنجایی که امکان دارد و حداقل کاری که میتوانم بکنم این است که بتوانم خودم مشکلش را تاحدی که میتوانم مرتفع کنم. نظر من این بود اگر کمکی شد که بهتر و اگر نشد از فروش خود فیلم و هزینههایی که خودم میتوانم بهشخصه یا با همراهی دیگران فراهم کنم، به هر صورت این کمک را انجام بدهم. به این واسطه من قولی نمیدهم یا حرفی نمیزنم که عملی نشود و دینی به گردنم باشد یا خدایی ناکرده سوءاستفادهای از سوژه فیلم کرده باشم.
به همین خاطر بار اول که فیلم آماده شد، آن را به سوژهها نشان دادم و برای اکران جشنواره هم دعوت کردهام که برای اکران رسانهها خودش و خانمش حضور داشته باشند.
ایرنا: این دو نفر مشکلی با نگاه مردم نداشتند؟
ایمانی: نه. وقتی میخواهم با سوژهای کار کنم، برایش شرح میدهم که این مشکل تنها شما نیست و بسیاری از روستاییان و آدمهایی که در شهرستانها زندگی میکنند، این مشکل را دارند و به آنها اینگونه میگویم که شما نمونهای هستید که شاید بهنوعی برای بقیه فدا میشوید و بسیاری از جنبههای کار را برایشان روشن میکنم و آنوقت هست که آنها اجازه میدهند و فیلم را که میبینند اگر صحنهای هم باشد که برخلاف میلشان است اما در کلیت کار جای خوبی نشسته است و اثرگذاری خوبی دارد، بالاخره میپذیرند و این اتفاقی بود که در مورد سوژه من هم افتاد.
امیدوار هستم که با این فیلم مسئولی یا کسی قانون یا تبصرهای برای کمک به این دوستانی که واقعا مشکلات مالی دارند و قبلا برای این کشور در هر حوزهای زحمت کشیدهاند، چارهای بیندیشند و اتفاقی بیفتد که این مشکلات حل شود.
ایرنا: پیشبینی شما در مورد دیدهشدن فیلمتان در جشنواره فجر چیست و آیا حضور در جشنواره فجر میتواند عامل مؤثری در اکران و دیده شدن این فیلم باشد؟
ایمانی: مطمئنا همینطور است. در جشنواره فجر اکران مردمی به مستندها دادهاند و چهار اکران مردمی داریم که مردم بتوانند فیلم را ببینند. در هیچ جشنواره ای در ایران، حتی در جشنواره سینما حقیقت، این تعداد از اکران مردمی نیست. به نظرم این اتفاق خوبی است و جنبههای رسانهایاش هم برای من و فیلمم خیلی مهم است، چه در اکران هنر و تجربه و چه در فروشش توسط شبکهها و مؤسسات فرهنگی که دنبال کار مستندسازی هستند، بالاخره این جریان تأثیرگذار خواهد بود چرا که این اولین بار است که در فجر حضور دارم.
ایرنا: چشمانداز آینده شما برای جایگاه سینمای مستند در بدنه سینمای ایران چیست؟
ایمانی: مستند میتواند در سه بخش تأثیرگذار باشد؛ اینکه ما با مسائل روز جامعهمان سرکار داریم و آنها را به تصویر میکشانیم نوعی آسیبشناسی است که مسئولان میتوانند این فیلمها را ببینند و بهواسطه آن بخشی از مسائل و مشکلات اقشار ضعیف و کف جامعه را ببینند و حل کنند. بخش دوم به حوزه سینما بازمیگردد و این جریان میتواند به مشکل و معضلی که در سینمای داستانی بلند ما هست کمک کند، در این شکل که دوستان فیلمساز داستانی، میتوانند با دیدن این فیلمهای مستند و قصهها و داستانهایی که در این فیلمها هست سوژههایی را برای یک فیلمنامه داستانی درآورند و از آنها استفاده کنند.
مورد سوم این است که این فیلمهای مستند اجتماعی که ساخته میشوند آیینهای برای آیندگان ما هستند، یعنی 100 یا 200 سال دیگر وقتی آیندگان به سال 1398 بازمیگردند و میبینند که مثلا در دورهای مشخص 5 تا 10 مستند اجتماعی ساختهشده است، درد جامعه و آسیبشناسی این برهه تاریخی را دریافت میکنند.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*