دوشنبه 10 شهریور 1404

عهد الولایه؛ حققیقت فراموش شده در هیاهوی تاریخ

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
عهد الولایه؛ حققیقت فراموش شده در هیاهوی تاریخ

«عیدالزهرا» به‌جای آن‌که بستری برای تعمیق معرفت و تجدید عهد با ولایت باشند، به ابزاری برای تخریب چهره عقلانی تشیع و تضعیف وحدت اسلامی تبدیل شده‌اند و بازنگری این روند ضروری است.

- اخبار ویژه نامه‌ها -

خبرگزاری تسنیم فاطمه لطف آبادی؛ نهم ربیع‌الاول در تقویم شیعی، روزی تاریخی و سرنوشت‌ساز است که با شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام و آغاز امامت حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف پیوند خورده است. این روز، فرصتی برای تجدید عهد با ولایت و تعمیق معرفت نسبت به جایگاه امام زمان (عج) است. با این حال، برخی محافل مذهبی آن را با عنوان «عیدالزهرا» برگزار می‌کنند. مراسم‌هایی که گاه با لعن علنی و توهین به مقدسات اهل‌سنت همراه است. چنین رویکردی با سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام ناسازگار است و در عرصه‌های دینی و اجتماعی آسیب وارد می‌کند.

از منظر تاریخی، نهم ربیع‌الاول روز کشته‌شدن عمر بن سعد به‌دست مختار ثقفی است. انحراف مراسم موسوم به «عیدالزهرا» از آنجا آغاز می‌شود که به‌جای تمرکز بر حقیقت تاریخی و معرفتی نهم ربیع‌الاول، یعنی آغاز امامت حضرت ولی‌عصر (عج)، به تخلیه هیجانات مذهبی و دشمن‌ستیزی سطحی می‌پردازد. این رویکرد نه‌تنها با سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام در دعوت به عقلانیت، اخلاق و گفت‌وگوی محترمانه ناسازگار است؛ بلکه با آموزه‌های قرآنی نیز در تعارض قرار دارد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «ادعُ اِلَی سَبِیلِ رَبِکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ وَجَادِلهُم بِالَتِی هِیَ أَحسَنُ» (نحل، آیه 125). در حالی‌که برخی رفتارهای رایج در این مراسم، نظیر لعن علنی و توهین به مقدسات دیگر مذاهب، فاقد حکمت‌اند و موجب تحریک احساسات، تعمیق شکاف‌های مذهبی و تقویت گفتمان‌های افراطی می‌شوند.

چنین مناسکی، به‌جای آن‌که بستری برای تعمیق معرفت و تجدید عهد با ولایت باشند، به ابزاری برای تخریب چهره عقلانی تشیع و تضعیف وحدت اسلامی تبدیل شده‌اند. بازنگری در این روند، ضرورتی است که باید با تکیه بر قرآن، سیره اهل‌بیت و عقلانیت دینی صورت گیرد.

برای اصلاح این روند، مجموعه‌ای از راهکارهای علمی، فرهنگی و تربیتی باید در دستور کار قرار گیرد. نخست، نهادهای دینی و پژوهشی باید با بازخوانی تاریخی و فقهی، جایگاه واقعی این روز را تبیین کنند و آن را از قالب هیجانی و تقابل‌محور خارج سازند. سپس، تولید محتوای جایگزین با محوریت معرفت مهدوی، اخلاق انتظار و سیره امامان، می‌تواند مسیر مناسک را از سطحی‌نگری به سمت تعهد و بصیرت سوق دهد. همچنین، ورود نخبگان حوزوی، دانشگاهی و فرهنگی برای نقد مستند و منطقی این مناسک، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است تا با زبان عقل، ادب و ایمان، گفتمان عمومی اصلاح شود و نسل‌های آینده از افتادن در دام رفتارهای افراطی مصون بمانند. رسانه‌های دینی نیز باید با بهره‌گیری از ابزارهای نوین ارتباطی، پیام عقلانیت و رحمت اهل‌بیت را هنرمندانه به مخاطبان منتقل کنند.

با این حال، تحقق اصلاحات با موانعی جدی مواجه است. نخستین مانع، تعلق عاطفی و هویتی برخی گروه‌ها به این مراسم است، به‌گونه‌ای که هرگونه نقد علمی یا دعوت به بازنگری، نه به‌عنوان اصلاح، بلکه به‌مثابه انکار ولایت تلقی می‌شود. این تعصب احساسی، فضای گفت‌وگوی عقلانی را مسدود می‌کند و اصلاح‌طلبان را در معرض طرد و تهمت قرار می‌دهد. از سوی دیگر، نبود اجماع میان نخبگان دینی و فرهنگی، موجب تشتت در گفتمان اصلاحی شده است. سکوت برخی علما و بی‌تفاوتی برخی دیگر، به استمرار این مناسک مشروعیت بخشیده است و زمینه گسترش آن را فراهم کرده است. افزون بر این، بهره‌برداری سیاسی و رسانه‌ای از این مراسم توسط جریان‌های افراطی، اصلاح آن را از یک دغدغه معرفتی به چالشی امنیتی بدل ساخته است.

در کنار این موانع، ضعف در نظام آموزش عمومی و کم‌توجهی به تربیت معرفتی نسل جوان نیز نقش مهمی در تداوم این انحراف دارد. وقتی مفاهیم امامت، انتظار و اخلاق مهدوی به‌درستی آموزش داده نشوند، طبیعی است که مناسک سطحی جایگزین معرفت عمیق شوند. عبور از این موانع نیازمند عزمی راسخ، تدبیری حکیمانه و هم‌افزایی میان نخبگان و رسانه‌های متعهد است.

در پایان باید گفت، نهم ربیع‌الاول اگر به‌درستی فهم و اجرا شود، می‌تواند به روزی برای تجدید عهد با ولایت، تعمیق معرفت مهدوی و ارتقای اخلاق انتظار تبدیل گردد. اما اگر در قالب مناسکی سطحی باقی بماند، نه‌تنها ظرفیت‌های معرفتی آن از دست خواهد رفت؛ بلکه به بستری برای تفرقه و افراط‌گرایی بدل خواهد شد. بازگشت به قرآن، سیره اهل‌بیت و عقلانیت دینی، تنها راه نجات این مناسبت است.