عیلام یا ایلام؟
تمدن عیلام / ایلام بیش از پنج هزار سال پیش در ایران حکمرانی میکرد و بسیار بر اقوام همسایه و تمدنهای پس از خود، بهویژه هخامنشیها و مشخصا در دوره کوروش بزرگ و داریوش اول تأثیر داشت. پژوهشگران و باستانشناسان نیز تا کنون به بقایای فرهنگی و تاریخی قابل توجهی از این دوره تاریخی دست یافتهاند. با این وجود، اختلافنظرهایی درباره معنا، ریشه و شکل نگارش نام عیلام / ایلام وجود دارد.
به گزارش ایسنا، درباره این اختلافنظر مقالهها و یادداشتهای بسیاری نوشته شده است. رضا مرادی غیاثآبادی، پژوهشگر و نویسنده کتابهایی در زمینه باستانشناسی، اخترباستانشناسی و گاهشماری در اینباره گفته است: «در سالهای اخیر دیده میشود که برخی از پژوهشگران و نویسندگان، نام کشور و تمدن «عیلام» را به صورت «ایلام» مینویسند. اما هر قدر کوشش میکنم، نمیتوانم خود را متقاعد کنم که املای سنتی و شناختهشده یک نام را به نفع املا پیشنهادی و تازهای کنار بگذارم که دلایل قانعکنندهای برای آن وجود ندارد. پیشنهاددهندگان بر این باورند که چون در زبان فارسی حرف و آوای «ع» نداریم، پس میباید «عیلام» را به شکل «ایلام» نوشت.
مهرداد ملکزاده، باستانشناس نیز در مقالهای که در شماره 27 نشریه چامه در دی و بهمنماه 1401 منتشر شده، درباره نگارش صحیح عیلام / ایلام به بخشی از گفتوگوهای چند سال پیش درباره عیلام / ایلام با دکتر عبدالمجید ارفعی، پژوهشگر و متخصص زبانهای باستانی عیلامی و اکدی پرداخته و در شرح نگارش درست آن نوشته است:
«آقای دکتر عبدالمجید ارفعی درباره نگارش صحیح واژه ایلام میگویند:
«ایلام» را نباید با «ع» نوشت، بلکه باید با «الف» نوشت، زیرا در زبان ایلامی «ع» نداریم. در بینالنهرین تلفظ حرف «ع» که از گلو خارج میشود از حدود 2200 قبل از میلاد ازبین میرود و تبدیل به یکی از الفها میشود. وقتی یهودیها از سرزمین خودشان به بینالنهرین کوچ داده میشوند اینها با فرهنگ بابل و بینالنهرین و ایلام آشنا میشوند و میآیند ایلام را با حرف «ع» مینویسند و این ایلام که با «ع» نوشتند باعث برداشتهای نادرستی در تاریخ زبانشناسی شده است. مثلاً در سال 1931 میلادی یک استاد یهودی و آمریکایی مقالهای درباره کلمه ایلام که برگرفته از فعلی مشابه عربی «اعلی یعلو» که یک صورت اسمی ناشناخته است چاپ میکند، اما در شماره بعد همین مجله، استاد دیگری به او جواب میدهد که برداشت شما اشتباه است و نمیتواند همریشه کلمه «اعلی یعلو» باشد.
در بین مردم دنیا قانونی وجود دارد که هیچ قومی در دنیا نیست که اسم قوم خودش را از صورت ناشناختهای از زبان بیگانه بگیرد. در واقع هر قومی نام خودش را از زبان خودش نامگذاری میکند. من که در ایران هستم، فرض کنید کُرد باشم پس نمیآیم یک کلمه انگلیسی را بردارم بر قوم خودم اطلاق کنم. حتی کشورهایی که مستعمره شدند. فرض کنید در تاجیکستان امروزی یا سرزمین قفقاز که زمانی جزو ایران بزرگ بودند مردمشان نمیآیند اسم قوم خودشان را از یک کلمه روسی بگذارند، امکان ندارد. چطور ممکن است قومی که در گذر تاریخ نزدیک 3000 سال دوام داشته است، اسم قوم خودش را از یک واژه ناشناخته زبان دیگری برخودش بگذارد، بنابراین وقتی مینویسیم عیلام، توهینی به ایلامیها میکنیم که آمدند اسم خودشان را از واژههای زبان دیگر انتخاب کردند.»
نظر استاد ارفعی بر دو رکن به شرح زیر استوار است:
الف) «در زبان ایلامی «ع» نداریم. در بین النهرین تلفظ حرف «ع» که از گلو خارج میشود از حدود 2200 قبل از میلاد ازبین میرود و تبدیل به یکی از الفها میشود. وقتی یهودیها از سرزمین خودشان به بینالنهرین کوچ داده میشوند اینها با فرهنگ بابل و بینالنهرین و ایلام آشنا میشوند و میآیند ایلام را با حرف «ع» مینویسند و این ایلام که با «ع» نوشتند باعث برداشتهای نادرستی در تاریخ زبانشناسی شده است. مثلا در سال 1931 یک استاد یهودی و آمریکایی مقالهای درباره کلمه ایلام که برگرفته از فعلی مشابه عربی «اعلی یعلو» که یک صورت اسمی ناشناخته است چاپ میکند، اما در شماره بعد همین مجله، استاد دیگری به او جواب میدهد که برداشت شما اشتباه است و نمیتواند هم ریشه کلمه اعلی یعلو باشد».
ب) «در بین مردم دنیا قانونی وجود دارد که هیچ قومی در دنیا نیست که اسم قوم خودش را از صورت ناشناختهای از زبان بیگانه بگیرد. در واقع هر قومی نام خودش را از زبان خودش نامگذاری میکند. من که در ایران هستم، فرض کنید کُرد باشم پس نمیآیم یک کلمه انگلیسی را بردارم بر قوم خودم اطلاق کنم. حتی کشورهایی که مستعمره شدند. فرض کنید در تاجیکستان امروزی یا سرزمین قفقاز که زمانی جزو ایران بزرگ بودند مردمشان نمیآیند اسم قوم خودشان را از یک کلمه روسی بگذارند، امکان ندارد. چطور ممکن است قومی که در گذر تاریخ نزدیک 3000 سال دوام داشته است، اسم قوم خودش را از یک واژه ناشناخته زبان دیگری برخودش بگذارد، بنابراین وقتی مینویسیم عیلام، توهینی به ایلامیها میکنیم که آمدند اسم خودشان را از واژههای زبان دیگر انتخاب کردند»
اجازه میخواهم اول به «ب» پاسخ گویم، تا پسانتر به «الف» برسیم...
ببینیم آیا استاد ارفعی در این باره درست فرمودهاند که: «در بین مردم دنیا قانونی وجود دارد که هیچ قومی در دنیا نیست که اسم قوم خودش را از صورت ناشناختهای از زبان بیگانه بگیرد» (؟)، قانونی البته وجود ندارد اما تاریخ و هم عرف بینالملل مواردی بسیاری از نقض این «منطق» را نشان میدهد بدین ترتیب لابد درباره نام بینالمللی کشور دویچلند (Deutschland) که نزد تمام دیگر مردم دنیا ژرمنی (Germany) است و ما ایرانیها هم آن را سنتاً آلمان میگوییم منطقی دیگر حکمفرما باشد؟ که نیست! این چیزها منطقبردار و قانونمند نیست بلکه تابع شرایط بسیار پیچیده تاریخی و فرهنگی است؛ آلمان از آن جهت نزد ما آلمان است و دویچلند و یا ژرمنی نیست که ما از طریق زبان فرانسه با آن کشور آشنا شدیم و فرانسویان هم چون از میان آلمانیها نخست آلمانها را شناخته بودند سرزمین همه «آلمانیها» را آلمان نامیدند. انگلیسیها به گونهای دیگر و نام ژرمنی پدید آمد؛ الان در خود آلمان هم زمانی که کالایی تولید میکنند بیآنکه احساس توهین و یا تحقیر کنند مینویسند Made in Germany و در سازمان ملل متحد هم تابلوی جلوی گروه نمایندگان آلمان نوشته شده Germany؛ کشور لهستان نزد ما ایرانیان (و ترکان عثمانی) لهستان نام دارد و هیچ لهستانی از این موضوع احساس توهین و تحقیر نمیکند و بر سر در سفارتحانه لهستان هم همین را نوشتهاند، درحالی لهستان در زبان لهستانی پولسکا (Polska) و در عرف بینالملل پولند (Poland) است، چرا ما لهستان میگوییم و نه پولسکا یا پولند، چون نام لهستان را از لهستانیها نیاموختهایم از عثمانی گرفتهایم؛ چرا به مجارستان، مجارستان میگوییم و نه به مجاری (Magyarorszg) و نه به عرف بینالمللی (Hungary) چون این نام رو هم از ترکان عثمانی به وام ستاندهایم؛ در عرف بینالملل و در سنت زبانی جهان غرب آن قلمرو بزرگ تاریخی و فرهنگی در مشرق ایران، هند نام دارد، در متون بینالمللی و متأثر از انگلیسی: ایندیا (India) در آلمانی: Indien در فرانسه Inde در حالی که نام «هند» ی و رسمی هند، بهارات گانراجیا (Bharat Ganrajya) است، بر سر در همه سفارتخانههای «کشور جمهوری هندوستان» در سراسر جهان نام «هند» وجود دارد و این ابداً موجب تحقیر و تخفیف و یا توهین هندیان و هندوستان نیست! چرا هند که همیشه بهارات نام داشته، نزد همه دیگر ملل دنیا «بهارات» نیست و هند است؟ چون غربیان امروزی نام هند را از نه از هندیان، بلکه از یونانیان گرفتهاند، و یونانیان باستان هم چون از طریق ایران و زبانهای ایرانی با هند آشنایی پیدا کرده بودند، هند را به نام ایرانی آن شناختند و ایندیا () نامیدندش؛ همه این شکلها البته هیچ ربطی به بهارات ندارند، بلکه هند نام خویش را از همسایه فرهنگمندش (ایران) گرفته؛ همسایهای که دیرزمانی میتوانست بر سنت زبانی جهانی تأثیر بگذارد و این، هم نقض منطق استاد ارفعی است (یعنی ملت بزرگ هند نام معروف و مشهور خود را از ایرانیان گرفتهاند) و هم ابداً برای هندیان موجب تحقیر و توهین نیست.
بدینسان زمانی که میدانیم عیلامیان هرگز خود را عیلامی نمینامیدند بلکه به سرزمین خود «هل تمتی» میگفتند باید دریابیم که اینجا هم روندی مشابه وجود دارد. ما در زبان فارسی نام عیلام را از عیلامیان نشنیده و نیاموخته و نگرفتهایم. ما نام عیلام را به واسطه زبان عبری و از راه ترجمههای کهنه و نوی عربی و فارسی تورات به وام ستاندهایم و در اصل عبری که ما از آن وام گرفتهایم این نام «عیلام» است و در ترجمههای عربی و فارسی هم «عیلام» است؛ راه رسیدن نام عیلام به زبان فارسی نو راهی عیلامی (با «ع») است و نه راه عیلامی (هل تمتی یایی!).
در پاسخ به الف) و در مورد نکته نخست استاد ارفعی حتماً و حتماً درست میفرمایند که: «در زبان ایلامی [آوای] «ع» نداریم» (توجه بفرمایید: آوای «ع» چون خود «ع» / عین که یکی از حروف الفبای عربی است و قطعاً در «زبان» ایلامی / عیلامی حرف عین عربی وجود نداشته است! چنین دقتهایی مد نظر باید باشد که در نظر استاد ارفعی مفقود و مغفول و ناموجود است!) اما باید توجه کرد که اساساً اینکه آیا در زبان عیلامی آوای «ع» داریم یا نداریم ربطی به سنت و تاریخچه راه پیدا کردن شکل نگارشی «عیلام» به زبان و خط فارسی ندارد، برای ورود «عیلام» همچون نام آن تمدن و فرهنگ نیمه غربی و جنوب غربی فلات ایران به گنجینه واژگان و رسمالخط فارسی نو (فارسی کنونی ما)، ایرانیان و فارسیزبانان نرفتند و نام آن تمدن و فرهنگ را از همان مردم نشنیدند و نیاموختند و به وام نگرفتند، شکل نگارشی و نام «عیلام» از راهی دیگر وارد زبان فارسی نو شده است، راهی تاریخی و فرهنگی و نه راهی زبانشناختی، پیچیدگیهای زبانشناختی وجود و یا عدم وجود «ع» در زبان عیلامی هر چه میخواهد باشد، باشد، ما نام عیلام را از عیلامیان به وام نگرفتهایم، ما نام «عیلام» را از روی شکل موجود در رسمالخط عربی ترجمههای فارسی و عربی تورات و از اصل عبری (که «ع» داشته و دارد) رونویسی کردهایم، اصل توراتی «عیلام» هم خود برگرفته از شکل رایج در زبان اکدی بوده است، درست مانند مورد هند که ایرانیان (و سپس یونانیان) موجب نامزد شدن بهارات / هندوستان به «هند» شدند، در اینجا هم اکدیان (و سپس عبرانیان) موجب نامزد شدن هل تمتی / عیلام به «عیلام» شدند و همانگونه که هندیان از این بابت توهین و تحقیر و تحفیفی احساس نمیکنند، چون که نامی سنتی و فرهنگی ایرانی دارند عیلامیان هم (اگر امروز بودند) توهین و تحقیر و تحفیفی احساس نمیکردند که نامی سنتی و فرهنگی اکدی بر آنهاست.»