فرش ایرانی وامدار دستان زنان ایرانی
فرش ایرانی حیات خویش را وامدار دستان هنرمند زنان ایرانی است که با همان ظرافتی که گیسوان بلند خویش را پیش چشمهای درخشان آفتاب میبافند با عشقی وصف ناپذیر تاروپود فرش ایرانی را به قلب خویش گره زده و نقش جاودانگی بر آن ترسیم مینمایند.
دکتر سعید نیاکوثری؛ دستان دختران ایل هنوز تارو پود را به هم میتند و پشت دار بلند قالی نقش زیبای فرهنگ و هنر ایران را ماندگار میکند. صدای کوبش شانه و هر گره که بر گره دیگر زده میشود با نغمه سرور قالی بافان یکی از زیباترین سمفونی زندگی ایلاتی که سالهاست به جبر تغییرات سیاسی و اجتماعی زندگی زیبای کوچ نشینی و زیستن ساده در چادرهایی که به همت مردان ایل افراشته میشد و اکنون از همه دلربایی طبیعت زندگی آپارتمانی و صدای ارابههای آهنین که شهرها را زیر غرش گامهای خود دارند، با این وجود هنوز دستان هنرمندشان به خلق آثار هنری میپردازد و گلیم و گبه هایشان خاطره دیروزها را پیش چشم می آراید؛ و باز این فرش ایرانی است که از پس هزارهها گذر زمان شکوه تاریخی خویش را حفظ کرده و جهان هنر را پیش جلوههای فرش ایرانی به تکریم برمی انگیزد.
رد پای این هنر زیبا افزون بر گمانهها به چهارصد سال پیش از میلاد میرسد و قدیمیترین سند این ادعا فرش معروف *پازیزیک* است. کهنترین فرش جهان و یادگار هنرمندان ایران باستان، ظرافت بافت و طرح نقشه فرش که از شگفتیهای این اثر هنری است حکایت از همت، دقت، خلاقیت، و هنر مردمانی دارد که روزگاری دست هنرآفرینی به آفرینش آن همت گمارد و اکنون قرنها گوهری درخشان بر تاج عروس هنر ایران است.
طوفان حوادث، چون بر باغ فرهنگ و هنر وزید فرش ایرانی نیز از یغمای خزانش ایمن نماند. قرار گرفتن ایراندر مسیر تجارت جهانی به همان اندازه که رونق تجارت ایران بود رخصت یغمایی تا طرحهای خلاقانه فرش ایرانی مورد تقلید و تحریف قرار گیرد، اما ظرافت دستهای هنرمندان ایرانی مهر ماندگاری، تا سره از ناسره بازشناخته گردد با این وجود فرش ایرانی از تیغ عناد لشکرکشیها ایمن نماند و از آن جمله سرنوشت تلخ فرش بهار خسرو معروف به بهارستان، در آغاز حمله اعراب به ایران، از هجوم عصبیت ایمن نماند تکههای این فرش که ظاهرا در مدینه منوره است خلاصهای از شکوه و جلال فرهنگ ایرانی است که تارهای ظریف ابریشم را عاشقانه با پودها در هم تافته و البته جواهرات گرانسنگ به کار رفته در آن با نقش نگاره بهشت و شکوه قصر سلطانی با نمایی از ایوان کسری که عظمت و سرفرازی ایران عصر ساسانی را ترسیم میکرد.
فرش ایرانی، اما همچون تمام هنرهای ایران زخمی از تیغ نامرادی روزگار شولای صبر بر قامت پیچ و خمهای صعب تاریخ را طی نمود و در هر عصر و روزگار، اثری درخشان بر سپهر تاریخ هنر از خود به یادگار گذاشت و از آن جمله قالی معروف اردبیل دست بافت هنرمند روزگار صفوی استاد مقصود کاشانی است. فرش دوقلویی که با صرف سالهای طولانی به دست هنرمند ایرانی بافته شد، اما اینک در موزه ویکتوریا و البرت لندن چشم هر بینندهای را خیره میکند.
از جلوههای این فرشهای دوقلو همین اندازه که دقیقا مشابه هم بافته شده اند و در هر فرش 33 میلیون گره به کار رفته است. بر روی این جفت فرش بیت معروف حافظ شیرازی:
*جز آستان توام در جهان پناهی نیست / سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست*
و نیز تاریخ اتمام بافت آنها دیده میشود. این فرش که یادگار دوره طهماسب پادشاه صفوی است که دست زمانه آن را از ایران به مرزها آنسوتر از جغرافیای مام میهن برد.
با این همه فرش ایرانی حیات خویش را وامدار دستان هنرمند زنان ایرانی است که با همان ظرافتی که گیسوان بلند خویش را پیش چشمهای درخشان آفتاب میبافندبا عشقی وصف ناپذیر تاروپود فرش ایرانی را به قلب خویش گره زده و نقش جاودانگی بر آن ترسیم مینمایند.
یادداشتی از مخاطبان*
از میان اخبار