چهارشنبه 7 آذر 1403

فرهنگ جامعه قربانی اقتصاد پلتفرم‌ها

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
فرهنگ جامعه قربانی اقتصاد پلتفرم‌ها

جریان تولید سریال و برنامه‌های ترکیبی در شبکه نمایش خانگی در دو سال اخیر، سرعت بیشتری گرفته است.

به گزارش مشرق، مردمی که تماشای فیلم و سریال در روزهای کرونایی جای دورهمی و تفریحاتشان را پر کرده بود با خرید حق اشتراک مدت‌دار، مشتری ثابت این پلتفرم‌ها شدند اما کم‌کم هزینه‌هایشان با افزایش حق اشتراک بالاتر رفت اما آنچه در این بین نادیده گرفته شد حقوق مصرف‌کننده بود به طوری که برخی از سریال‌های شبکه نمایش یا برنامه‌های ترکیبی، بدون ایده محوری خاص یا بسیار سهل‌انگارانه ساخته شده بودند.

گواه این مسئله بخش‌هایی از سکانس بازی میترا حجار و امیر مقاره در قسمت ششم سریال «جزیره» بود که حاشیه‌ساز شد و با واکنش‌های بسیاری از سوی منتقدان و مخاطبان روبه‌رو شد.

درباره دلایل افت کیفی و مضمونی در تولیدات شبکه نمایش خانگی و وضعیت تولید آثار در دو پلتفرم بزرگ این شبکه با «محمدرضا عباسیان» مدیر پیشین شبکه نمایش خانگی گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

سوء استفاده مالی از مشترکان، عباسیان شبکه نمایش خانگی را پدیده جدیدی توصیف کرده و می‌گوید: طراحان اصلی این شبکه در دولت گذشته صرفا با هدف اینکه یک آلترناتیو (جایگزین) برای صدا و سیما به وجود بیاورند، همه تلاش خود را کردند که این پلتفرم‌ها فعال شوند از اهدای رایت تمامی فیلم‌های سازمان سینمایی گرفته تا حمایت‌های ویژه وزارت ارتباطات در پرداخت هزینه ترافیک به اپراتورها و پرداخت وام‌های سنگین از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به پلتفرم‌های نمایشی.

بیشتر بخوانید:

ساترا به روایت اصغر پورمحمدی

او ادامه می‌دهد: این پلتفرم‌ها در نحوه تعامل با مخاطب هم همان روش کاسب‌مآبانه‌ای که سیستم‌های اقتصادی دارند را پیاده کردند یعنی در ابتدا که این پلتفرم‌ها راه افتادند، مشترکان حق اشتراک ماهانه 8هزار تومان را پرداخت می‌کردند و ترافیک هم رایگان بود ولی اکنون این هزینه اشتراک به ماهانه حدود 90هزار تومان رسیده است و هزینه ترافیک را هم باید بپردازند در حالی که اصلا نیاز به استفاده از اینترنت نیست و تمام اطلاعات و محتوا در بستر سرورهای داخلی است یعنی مشترکان از اینترانت استفاده می‌کنند که قیمت بسیار پایین‌تری نسبت به اینترنت دارد.

به گفته وی، اپراتورها بخشی از این هزینه ترافیک را به خود پلتفرم‌ها برمی‌گردانند و این یک سوءاستفاده مالی از مشترکان است.  ضعف نظارتی ساترا

مدیر پیشین شبکه نمایش خانگی معتقد است محتوای خارجی نمایش داده شده روی این شبکه‌ها بسیار جای انتقاد دارد و توضیح می‌دهد: بارها درباره سریال‌های ایرانی این پلتفرم‌ها صحبت شده است در حالی که آن‌ها هر فیلم و سریالی که در سینمای هالیوود تولید می‌شود را نمایش می‌دهند حتی آثاری که مخالف ارزش‌های انقلابی، ملی و اسلامی ماست. وجه تهاجمی که در حوزه عرضه بی‌حساب و کتاب فیلم و سریال‌های خارجی در این پلتفرم‌ها اتفاق می‌افتد مغفول مانده است.

عباسیان با بیان اینکه صاحبان این پلتفرم‌های نمایشی، حجم زیادی از سریال‌های ایرانی را در سال‌های گذشته تولید کرده‌اند ولی به صورت جامع و جزئی از سوی منتقدان و فعالان فرهنگی به این آثار امتیازی داده نشده، خاطرنشان می‌کند: بعضی از آثار تولیدی شبکه نمایش خانگی از نظر کیفی، آثار ارزشمندی است اما محتوای آن‌ها جای بحث دارد. این پیش‌فرض که با نمایش لودگی بیشتر و عبور از خطوط قرمز، مخاطب بیشتری را می‌توان جذب کرد سبب شده تولیدات شبکه نمایش خانگی از ارزش‌های عرفی و اخلاقی عاری شوند. ضمن اینکه از این حجم بالای تولید فیلم و سریال، تعداد انگشت‌شماری از آن‌ها از نظر کیفی و ساختاری نمره قبولی می‌گیرند. برخی از آثار آن قدر از نظر کیفی ضعیف است که مخاطب را شوکه می‌کند.

او که از مخالفان تغییر نهاد نظارت‌کننده بر شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد به ساترا بود عنوان می‌کند: تغییر ناظر هم موجب تغییر در مشی تولیدات شبکه نمایش خانگی نشد. این اشتباه بود که چون وزارت ارشاد کارش را درست انجام نمی‌داد این مسئولیت قانونی را از او گرفتند و به جای دیگری دادند زیرا ساترا هم نشان داد بسیار ضعیف‌تر و ناتوان‌تر از ارشاد در کنترل این محتوا عمل کرده است.  کسب درآمد از سه منبع!

عباسیان درباره چرایی و اهمیت نظارت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی می‌گوید: همان طور که نظارت بر محصولات غذایی اهمیت دارد، نظارت بر محصولات فرهنگی هم مهم است حتما نهادی باید نظارت کند، هم بر محتوا و کیفیت ساخت محصولات فرهنگی و هم بر حمایت از حقوق مشترکان این پلتفرم‌ها.

او توضیح می‌دهد: در دنیا اگر پلتفرمی در میان محتوای عرضه شده‌اش، تبلیغات داشته باشد هزینه اشتراکش رایگان است چطور پلتفرم‌های ایرانی، هم حق اشتراک از کاربرانشان می‌گیرند، هم تبلیغات دارند و هم اپراتورها هزینه ترافیک می‌گیرند و پورسانت حق مصرف بالای اینترنت را به پلتفرم‌ها می‌دهند، همه این‌ها نشان‌دهنده بی‌توجهی در نظارت روی شبکه نمایش خانگی است.

وی با بیان اینکه این پلتفرم‌ها از سه منبع مختلف درآمد دارند و رقم‌های عجیب و غریبی کسب می‌کنند، می‌افزاید: دو پلتفرم بزرگ شبکه نمایش خانگی در سال، حدود 2هزار میلیارد تومان خرج تولید محتوایشان می‌کنند در حالی که بودجه سیمافیلم که در سال باید هزار و 400 اپیزود سریال تولید کند در مجموع به 700-600 میلیارد تومان نمی‌رسد اما مجموع تولیدات این دو پلتفرم در هفته حدود پنج اپیزود است که سالانه حدود 250 اپیزود سریال می‌شود. با مقایسه این اختلاف‌ها در هزینه و میزان تولید، متوجه دستمزدهای کلانی که این پلتفرم‌ها به سازندگان فیلم و سریال می‌دهند می‌شوید.

به گفته این فعال فرهنگی، این وضعیت سبب شده تولید فیلم و سریال برای تلویزیون بسیار سخت شود و هنرمندان تلویزیون جذب این پلتفرم‌ها شوند حتی کارگردان‌های سینما به سراغ تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی بروند.  سریال‌های شبکه نمایش خانگی از سریال‌های ترکی هم بدتر شده‌اند

مدیر پیشین شبکه نمایش خانگی می‌گوید: نه فقط عوامل تولید که امکانات فنی برای تولید فیلم و سریال هم کم شده است یعنی برای اجاره دوربین فیلم‌برداری حرفه‌ای باید ماه‌ها در نوبت ماند چون بیشتر این تجهیزات سر ضبط سریال‌های شبکه نمایش خانگی است حتی سینمای ما به دلیل نبود امکانات فنی، آسیب می‌بیند. اگرچه این‌ها بحث‌های جنبی است و آسیب عمیق فرهنگی که این سریال‌ها بر روح و روان جامعه می‌گذارد، جبران‌ناپذیر است؛ تصویری که از روابط نامشروع و غیراخلاقی و از هم پاشیدن خانواده نشان می‌دهد اصلا تصویر آشنایی برای جامعه ایرانی نیست.

عباسیان یادآور می‌شود: سال‌ها به سریال‌های ترکی شبکه‌های ماهواره خرده می‌گرفتیم که دارند فرهنگ نامأنوس و تقلبی ترکی را اشاعه می‌دهند ولی اکنون سریال‌های شبکه نمایش خانگی ما از سریال‌های ترکی هم بدتر شده‌اند هیچ گونه مضامین اخلاقی در آن‌ها نیست، حتی بدیهیات اخلاقی که غربی‌ها هم به آن‌ها پایبند هستند در سریال‌های شبکه نمایش خانگی و سینمای ما وجود ندارد. این‌ها موجب می‌شود سبک زندگی مردم عوض شود.

او با بیان اینکه متولیان امر بایستی شناخت درستی از حوزه‌های خودشان داشته باشند، تأکید می‌کند: مسئول فرهنگی باید نخبه فرهنگی باشد ولی متأسفانه ما در کشورمان دچار فقر شدید مدیریت فرهنگی هستیم. با چنین مدیریت فرهنگی، اتفاقی در حوزه تولیدات فرهنگی نمی‌افتد و چون افق فرهنگی وجود ندارد، برداشتشان از مدیریت فرهنگی، فقط سانسور و ممیزی است.