قتل وحشتناک یک جوان وسط خیابان + جزییات

رسیدگی به این پرونده از 2 سال قبل به دنبال درگیری خیابانی بین چند جوان در یکی از محله های کرج شروع شد.

درحالی که جمعیت انبوهی نظاره گر این درگیری خیابانی بودند گشت پلیس به محل درگیری رسید و با پیکر غرق در خون پسر جوانی روبرو شد در حالی که تیم پزشکی برای نجات جان سهیل تازه به صحنه رسیده بودند و خیلی سریع او را به نخستین بیمارستان رساندند اما تلاش های آنها برای نجات او بی فایده بود و سهیل در اثر خونریزی شدید در بیمارستان جات باخت.

با مرگ سهیل بود که بازپرس کشیک قتل به بیمارستان آمد و در نخستین گام پس از دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی از کارآگاهان جنایی خواست عامل جنایت را شناسایی و بازداشت کنند.

کارآگاهان با تحقیقات محلی و کنترل دوربین هایی که در محل درگیری وجود داشت توانستند عامل قتل را که پسری بنام مهرداد 21ساله نام داست را شناسایی و دستگیر کنند. مهراد که در زمان وقوع درگیری پس از ضربه چاقو به سهیل از محل گریخته و در خانه یکی از بستگانش زندگی مخفیانه اش را شروع کرده بود خیلی زود بازداشت شد.

مهرداد که در همان جلسه اولیه بازجویی بزه انتسابی اش را پذیرفته بود در تشریح ماجرا گفت: من بدنبال اختلافی که از قبل به خاطر چند حرف پوچ با سهیل دارم روز حادثه باهم درگیر شدیم من هرگز قصد کشتن اورا نداشتم او هیکل بزرگ تری از من داشت و من فقط می خواستم او را باچاقو بترسانم که نمی‌دانم چه شد که در درگیری به او اصابت کرد وقتی او را دیدم که بر روی زمین افتاد از ترس خیلی سریع فرار کردم وقتی فردای آن روز متوجه شدم که سهیل فوت شده است از ترسم گریختم وبه خانه ی یکی از اقوام رفتم.

بدنبال اعتراف های مهرداد بود که وی به اتهام قتل عمد بازداشت شد و پس از صدور کیفرخواست به زندان منتقل شد.

مهرداد سپس در دادگاه کیفری استان البرز به اتهام قتل عمد پشت میز محاکمه قرار گرفت و در آغاز جلسه دادگاه اولیای دم خواستار قصاص عامل قتل فرزندشان شدند سپس متهم پست میز محاکمه ایستاد و با اقرار به اتهامی که مرتکب شده بود اظهار ندامت و پشیمانی کرد این متهم جوان با پذیرفتن مجازات مرگ برای خودش گفت: من قبول دارم که باعث قتل شدم اما آقای قاضی من هرگز انگیزه ای برای کشتن او نداشتم درست است که باهم اختلاف داشتیم اما راضی به مرگ او نبودم من فقط با آن چاقو قصد ترساندن متهم را داشتم اگر چاقو همراهم نبود الان من اینجا محاکمه نمی شدم.

رئیس دادگاه از متهم سوال کرد پس چرا پس از وارد کردن چاقو فرار کردی چرا صبر نکردی تا خیلی سریع سهیل را به بیمارستان برسانی من وقتی دیدم او غرق در خون شد و روی زمین افتاد ترس تمام وجودم را گرفت و تنها چیزی که به ذهنم رسید فرار بود من از 2 سال پیش که بدنبال این جنایت بازداشت شده و در زندان هستم هر شب وروز با کابوس مرگ دست وپنجه نرم میکنم و به شدت از کاری که کردم پشیمانم.

پس از پایان اظهارات متهم وکیل وی نیز برای دفاع از موکلش در جایگاه ایستاد و با ارائه متن دفاعیه از خانواده مقتول خواست موکلش را به خاطر جوانیش ببخشند.

بنا بر این گزارش؛ پس از پایان جلسه رئیس دادگاه ختم جلسه رسیدگی به این پرونده را اعلام کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند.