قوام سر استالین کلاه گذاشت / مصدق ابتدا موافق ملی کردن نفت نبود
خسرو معتضد گفت: استالین تلاش کرد تا 5 ایالت از ایران جدا شوند و تحت اختیار شوروی قرار گیرد تا نفت آن مناطق را در اختیار قرار دهد اما این تصمیم شوروی شکست خورد.
خسرو معتضد گفت: استالین تلاش کرد تا 5 ایالت از ایران جدا شوند و تحت اختیار شوروی قرار گیرد تا نفت آن مناطق را در اختیار قرار دهد اما این تصمیم شوروی شکست خورد.
به گزارش مهر، قسمت بیست و نهم از فصل شانزدهم برنامه زاویه، با حضور سیدمحمود کاشانی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و خسرو معتضد، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران چهارشنبه شب 25 اسفند به بررسی زوایای تاریخی نهضت ملی شدن صنعت نفت، و آثار آن در اقتصاد سیاسی امروز کشورمان اختصاص داشت که از شبکه چهار سیما پخش شد.
سیدمحمود کاشانی استاد دانشگاه شهید بهشتی، در ابتدای این برنامه با اشاره به جنگ جهانی دوم و اشغال ایران از سوی متفقین گفت: انتظار میرفت تا با اعلام بیطرفی ایران در این رویداد تاریخی هیچ یک از طرفهای درگیر جنگ وارد خاک ایران نشوند، اما از شمال و جنوب و غرب شاهد اشغال ایران بودیم که دشواریهای بسیاری را برای مردم ایران به وجود آورد.
وی افزود: پس از پایان جنگ شوروی در شمال همچنان باقی ماند و تلاش کرد تا امتیاز نفت شمال را از آن خود کند. در پی این رویداد احمد قوام نخست وزیر ایران به شوروی سفر کرد تا موضوع را پیگیری کند که در این سفر امتیاز نفت شمال با یک قرارداد ضمنی به شوروی داده شد.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: پس از بازگشت قوام از شوروی، آیتالله کاشانی تلاش کرد تا نمایندگان واقعی مردم وارد مجلس شوند، اما احمد قوام با بازداشت کاشانی مانع از این تصمیم شد تا نمایندگان مورد علاقه خودش به علاوه نمایندگان طرفدار انگلیس وارد مجلس شوند.
وی افزود: قرارداد نفتی ایران و شوروی تقریباً پنجاه پنجاه بسته شده بود، اما با انگلیس اینگونه نبود و امتیاز ایران خیلی پایینتر بود. با اینحال قرار داد با شوروی ملغی اما قرار داد با انگلیسها ابقی میشود. در این شرایط بود که قوام بندی را به کمک یکی از نمایندگان به قرار داد انگلیس اضافه میکند. این بند چنین است: «دولت مکلف است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع ثروت کشور اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شدهاست، بخصوص راجع به نفت جنوب بمنظور استیفای حقوق ملی مذاکرات و اقدامات لازمه را بعمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد.» این بند گام تازهای برای ملی شدن صنعت نفت میشود.
* استالین با واژه «تبعیض» قوام را تحت فشار قرار میداد
در ادامه خسرو معتضد نویسنده و پژوهشگر گفت: فیلم سفر قوام به مسکو وجود دارد و دیدنی است؛ چرا که شوروی با تمام قدرتی که دارد با احترام تمام به استقبال او میروند. استالین در این دیدار بسیار قوام را تحت فشار قرار میدهد و از واژه «تبعیض» استفاده میکند و او را بازخواست میکند که چرا به انگلیس نفت میدهید.
معتضد با تأکید بر اینکه قوام سر استالین را کلاه گذاشت، گفت: استالین تلاش کرد تا 5 ایالت از ایران جدا شوند و تحت اختیار شوروی قرار گیرد تا نفت آن مناطق را در اختیار قرار دهد اما با نبوغ ایرانیان این تصمیم شورویها شکست خورد.
وی افزود: بیداری ملت و نخبگان ایرانی در مواجهه با قراردادهای نفتی مانع از انعقاد قراردادهای بسیار مستبدانه انگلیس و شوروی شد که اگر این قراردادها بسته میشد ما هم اکنون هم به انگلیسها نفت رایگان میدادیم.
معتضد در ادامه گفت: مردم ایران همواره نسبت به بد قولی شورویها و انگلیسها که در دوره رضاخان بیش از پیش نمایان شد کینه به دل دارند و هیچگاه آن را فراموش نخواهند کرد.
*ترور شخصیت قوام در پی الحاق بند «ه» لغو قرار داد قوام - سادچیکف
کاشانی نیز در ادامه با بیان اینکه قوام در سال 1326 در پی الحاق بند «ه» لغو قرار داد قوام - سادچیکف ترور شخصیت میشود، گفت: بعد از افتتاح دوره پانزدهم مجلس، قوام سیاست چرخش ماهرانه خود را اجرا و طی نطق مفصلی در مجلس از این طرح و تبعات آن در آذربایجان انتقاد کرد و با پیشنهاد عدهای از نمایندگان طرح دو فوریتی به صورت ماده واحده تصویب و عملاً قرارداد و طرح مربوط به آن ملغی شد. مهمترین قسمت این ماده واحده بند آخر «ه» بود که دولت را موظف به اقدامات لازمه درباره نفت جنوب میکرد. این بند سرنوشتساز عامل تغییر و تحولات فراوان در تاریخ ایران شد و دومین گام برای ملی شدن صنعت نفت ایران برداشته شد.
وی در ادامه به نقش مصدق در ملی شدن صنعت نفت پرداخت و افزود: مصدق در نامهای به تاریخ شنبه 30 تیر 1328 که به مجلس در مورد لایحه الحاقی نفتی مینویسد آورده است: «وضعیت درصورتیکه باید بگذرد اگر میتوانید در ماده واحده توضیح دهید که شش شلینگ حقالامتیاز لیره طلا است که به نرخ روز لیره کاغذی پرداخته میشود.»
کاشانی با بیان اینکه اصل دست خط مصدق وجود دارد که مکی در کتاب خاطرات خود چاپ کرده است، گفت: بالاترین خواسته شخص مصدق این بود که با تصویب لایحه الحاقی در مجلس قید شود شش شیلینگ حق امتیاز ایران به طلا به ایران پرداخت شود. یعنی وی اصل لایحه را تأیید میکند و حداکثر خواستهاش این است که حق امتیاز ایران را به جای اسکناس که ممکن بود در اثر تورم در انگلیس یا قیمتهای جهانی پایین آید، طلا بگیریم.
وی افزود: سرانجام نمایندگان اقلیت مجلس از این اندرز پیروی نکردند و به مخالفت خود ادامه دادند تا اینکه زنگ پایان دوره مجلس پانزدهم نواخته شد و به این ترتیب یک پیروزی بزرگ در برابر اراده شرکت نفت انگلیس که خواستار تثبیت قرارداد بود به دست آمد.
کاشانی در تکمیل این بخش گفت: دولت ایران لایحه الحاقی را در 28 تیر 1328 به مجلس پانزدهم داد. در روزهای آخر دوره عموماً نمایندگان نگران انتخاب شدن در دوره بعد هستند و میدانستند که اگر با این لایحه مخالفت کنند انتخاب آنان در دوره بعد منتفی خواهد شد. این کار یک شِگرد روانی بود که لایحهای با این اندازه اهمیت در روزهای آخردوره نمایندگی به مجلس تقدیم میشد. در این زمینه چهار تَن از نمایندگان مجلس به شدت با این لایحه مخالفت کردند که لازم است اسامی آنان را ذکر کنم. عبارت بودند از سید ابوالحسن حائری زاده، دکتر مظفر بقایی، سید حسین مکی و عبدالقدیر آزاد. در حقیقت این چهار نماینده از سران اقلیت مجلس پانزدهم بودند. در چنین اوضاع و احوالی نمایندگان اقلیت مجلس تصمیم گرفتند در برابر این لایحه ایستادگی و از تصویب آن در مجلس جلوگیری کنند. آنان شروع به نطقهای طولانی کردند تا دوره مجلس پانزدهم پایان یابد و لایحه در این مجلس به رأی گذاشته نشود.
*انگلیسیها مانع ملی شدن صنعت مفت ایران بودند
معتضد نیز در ادامه آخرین قسمت از فصل شانزدهم مجله علوم انسانی «زاویه» گفت: ملی شدن امری بود که آن سالها در کشورهایی از جمله مکزیک و ونزوئلا و انگلیس اتفاق افتاده بود. آمریکاییها در این زمان دولت ایران را تحریک میکردند که تا کی میخواهید گدایی کنید؛ در حالی که باید از سهم نفت خودتان استفاده کنید. حتی سه نفر از وزیران ونزوئلا را برای تشویق ایران برای ملی شدن صنعت نفت به ایران فرستادند اما انگلیسیها اجازه ندادند و آنها را بیرون کردند.
* مصدق تا آذر 1329 موافق ملی کردن نفت نبود
کاشانی در ادامه با پرداخت به چگونگی ملی شدن صنعت نفت و چالشهای پیش روی آن گفت: مصدق در دوره شانزدهم نماینده مجلس بود و گروه نمایندگان جبهه ملی را در مجلس رهبری میکرد و رئیس کمیسیون نفت مجلس نیز بود. برای همین اگر وی طرح ملی کردن نفت را امضا میکرد مسلماً اعتبار این طرح بالا میرفت، اما تا آذر سال 1329 مصدق موافق ملی کردن نفت نبود.
این نشست به دلیل گستردگی مطالب و ناتمام ماندن آن به برنامههای آتی مجله علوم انسانی «زاویه» موکول شد.