لجبازیها و کجفهمیها مانع اتحاد ملی است

پس از تجاوز رژیم صهیونیستی و به شهادت رساندن فرماندهان و اندیشمندان نظامی و هستهای و همچنین زنان و کودکان معصوم ایرانی، وحید جلیلی به عنوان قائممقام فرهنگی سازمان صدا و سیما در برنامه خرمشهر حضور یافت و به تحلیل سیاسی درباره اتفاقات این دوازده روز پرداخت.
از او انتظار میرفت در جایگاه قائممقام فرهنگی سازمان صداوسیما به تشریح عملکرد این دوازده روز و تبیین عملکرد آینده این سازمان بپردازد، اما دریغ از یک کلام موثر و مفید و حتی تشکر از بروبچههای زحمتکش سازمان صداوسیما! به نظر میرسد عصبانیت این قشر مستقر در صدا و سیما و لجبازیهای کودکانه با آحاد مردم ایران، بهخصوص هنرمندان همچنان ادامه دارد. در شرایط بحرانی بهخصوص جنگ، هر یک از سازمانها و ارگانها باید به وظایف خود درست عمل کنند، آنانکه نظامی هستند قدرت جنگی خود را به میدان میآورند آنانکه پشتیبان هستند؛ قدرت پشتیبانی را نشان میدهند و آنکه رسانهای است باید قدرت رسانهای خود را به نمایش بگذارد، چنانکه در حکم قائم مقامی جلیلی آنهم در شرایط عادی آمده است: "بسیج حداکثری ظرفیتهای ارزشمند داخل و خارج سازمان برای ارتقای محتوایی و کیفی برنامهها" چه برسد به شرایط بحرانی که نیاز به وحدت و همدلی همگان دارد، اما آقای جلیلی نهتنها در دوران عادی درست عمل نکرده در دوران بحرانی این چند روز هم عملکرد ضعیفی داشته و به همین دلیل نتوانست در برنامه زنده، آمار قابل دفاعی ارائه دهد! با آنکه او از یک جریان کوچک فکری به نام پایداری به رسانه ملی آمده اما همچنان نگاهش به رسانه ملی نگاهی قشری، جناحی و محدود به یک اندیشه خاص است.
واقعیت این است که ارائه تحلیل سیاسی، کار تحلیلگران سیاسی است که او باید برنامهریزی برای حضور آنان بنماید نه آنکه با فرار به جلو از ارائه عملکرد درست رسانه ملی طفره رفته و حتی حرفهایی بزند که نهتنها عامل وحدت و همدلی همهی دلسوزان به این سرزمین و آرمانها نیست، بلکه حس عصبانیت و دلخوری را ایجاد کند. نمونهاش جمله پر از عصبانیت او که میگوید: "برخی میگویند برای رسیدن به وحدت ملی اسم خدارا نیاورید اسم پیامبر را نیاورید" و یا نسنجیده این جمله را بیان میکند که برخی میخواهند وطن را به آغل تبدیل کنند، در صورتیکه هیچکس چنین حرفی نزده است. این نگاه کج، نسبت به آحاد مردم ایران، نگاهی ظالمانه است. اختلافنظر امری طبیعی است اما در هنگام تجاوز به سرزمین، همه پای مقاومت هستند. نمونه دیگرش عملکرد ضعیف رسانه ملی در این دوازده روز است که حتی نتوانست اکثریت نیروهای دلسوز و علاقمند خود را جذب کند، فقط از تعدادی نیروهای بهزعم خودش "خودی" استفاده کرد که کارآیی لازم در جذب تماشاگر را نداشتند، آنهم با برنامههایی فاقد جذابیت و خلاقانه که مشخص بود آمادگی برای تهییج و تحریک روحیه مقاومت عموم مردم در برابر جنگ مدرن امروزی را ندارند، مثل پخش کردن نوحه آهنگران که در سالهای نبرد تنبهتن کارآیی داشت یا استفاده از چند مجری جوانِ هیجانزده، ناوارد و ناشناخته که بهدلیل ضعف جدی در بیان کلمات، ایجاد همدلی و همراهی نمیکردند.
همهی این انتقادها دلیل بر آن نیست که شرایط سخت دلسوزانی که در صدا و سیما تلاش میکنند نادیده انگاشته شود، اما بپذیرند بخشی از این وقایع اخیر، سهم نابلدی و سطحینگری همین فرقه در عملکرد گذشته رسانه ملی بود که مانع اتحاد ملی بین همهی دلسوزان متدین و انقلابی شد. خوشبختانه در میدان کارزار نظامی، خوب عمل شد اما به همان اندازه در میدان رسانه ملی افتضاح عمل شد. رهبری در سومین پیام تصویری خود بیان کردند بحمدالله یک ملت در حدود نود میلیون جمعیت یکپارچه، یک صدا، شانهبهشانه، در کنار هم، بدون هیچگونه تفاوتی در خواستهها، در مقاصدی که ابراز میکنند، ایستادند، شعار دادند، حرف زدند، از رفتار نیروهای مسلح حمایت کردند، اما این شکوه و عظمت در رسانه ملی دیده نشد، بازنگری اساسی در این میدان ضروری است.
5959
کد خبر 2082721