یک‌شنبه 4 آذر 1403

لزوم احیای منطق سیاسی

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
لزوم احیای منطق سیاسی

سیاست از جنس خبر نیست؛ چراکه خبر واقعیت را با قصد‌های مختلف بازنمایی می‌کند. حاکم شدن خبر به جای سیاست ذهن‌ها را مشوش و جنگ روایت را ایجاد می‌کند. جنگی که یارکشی می‌کند و هرگونه میانه‌روی و اعتدال را منکوب می‌سازد.

سیاست از جنس امنیت نیست؛ چراکه امنیت ساختاری سلسله‌مراتبی و تابع دارد و تمام تلاش خود را برای منحل کردن مساله به‌کار می‌گیرد. سیاست از جنس قانون نیز نیست؛ چراکه قانون در شرایط عادی و اوضاع بسامان در تعادل نیروها با مشروعیت مردمی و ضمانت اجرای حکومت معنا‌دار است.

سیاست از جنس احساس و خیابان نیست؛ چراکه خیابان همه نهادها و احزاب و سیاست‌های رسمی را کنار می‌زند و در ابهام‌شناختی خشونت ساختاری را حاکم می‌کند. در مساله کنونی کشور سیاست به مثابه خبر، امنیت، قانون و در کف خیابان دنبال می‌گردد. در چنین فضایی آنچه به حاشیه رفته است، میانه‌روی و اعتدال و حذف‌شدن نخبگان و احزاب و گروه‌های واسطه‌ای هستند که همیشه ضربه‌گیر و فرشتگان نجات کشور بوده‌اند. فضای رادیکال اعتبار نخبگان، احزاب، اشراف و همه نهادهای واسط را از کار انداخته است و در چنین شرایطی اعتدال و میانه‌روی با عنوان وسط بازی برچسب می‌خورد. میدان دادن به رادیکال‌ها که اغلب تجربه سیاسی ندارند، بازی کردن در روایت هزار خنجری است که از بیرون قصد محاصره ایران و از پا انداختن کشور را در ذهن می‌پرورانند.

سیاست هر چند با امنیت، احساسات، خبر، علم و مذهب ارتباط دارد؛ اما هیچ‌کدام از این موارد نیست. سیاست بیشتر از جنس مصلحت و حفظ منافع اکثریت و به رسمیت شناختن و احترام به اقلیت‌ها است. در سیاست آنچه اهمیت دارد، انعطاف و میانه‌روی است. سیاست برای دوری از خشونت و جلوگیری از جنگ شکل گرفته است و هرگونه روایت ایدئولوژیک، متعصبانه، لجوجانه و قهرمان‌گرایی‌هایی که بازی صفر و صد را رقم می‌زند از سیاست به دور است. در میدان سیاسی همه حق دارند و باید همه طرف‌ها را دید. جامعه متکثر است و روایت‌ها و منطق‌های مختلف هر یک گوشه‌ای از واقعیت را انعکاس می‌دهند. جامعه نیاز به سیاستمداران استخوان‌دار دارد که لحظات بحرانی به میدان بیایند و مساله را تبیین کنند و راهکار ارائه دهند. کشور را احزابی لازم است که تجربه سیاسی و فرآیند سیاستگذاری را تمرین دهند و دولت‌های در تبعید باشند.

واسطه‌ها مانع برخورد حکومت و جامعه می‌شوند و گروه‌های متعدد را نمایندگی می‌کنند. جامعه و حکومت یکدست نیست و مطالبات در نهادهای واسط طبقه‌بندی و دارای اولویت می‌شود. جنس سیاست از مصلحت است و با روایت‌های ایدئولوژیک رادیکال همزیستی ندارد. سیاست به مثابه گفت‌وگو و انتخاب راه میانه است و با ابزارهای چانه‌زنی و مذاکره به‌دست می‌آید. منطق سیاسی در ایران با میدان دادن به بی‌تجربه‌ها تضعیف شده است و بخش‌های بزرگی از ملت نمایندگی در حکومت ندارند و احساس بی‌قدرتی می‌کنند و مطالبات آنها بی‌نتیجه مانده است. ما ملتی کهن و کشوری باستانی هستیم که زندگی جمعی ما از گذشته تاکنون بر محوریت آزادی و اعتدال روایت شده است. هیچ مساله‌ای نیست که در سیاست راه‌حل نداشته باشد. لجبازی، رادیکال‌گرایی، برخورد احساسی و رویکرد امنیتی کنار زدن سیاست و سیاستمداران از عرصه جامعه است. مشکلات اساسی کشور اول بیکاری، دوم تورم، سوم خشکسالی و بحران آب و در نهایت سیاست خارجی است.

میدان سیاسی را باید به احزاب و نهادها واگذار کرد و به راهکارهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی آنها گوش داد. از گفت‌وگوهای علمی و ملی، راهکارهای معتدل و میانه شکل خواهد گرفت. تمام توان حکومت باید برای مهار تورم، ایجاد شغل، مدیریت آب و تنظیم سیاست خارجی متمرکز شود. بقیه موضوعات حاشیه‌ای است و ملت خودشان می‌دانند چگونه با عقل و عرف آنها را سامان‌دهی کنند. مشکلات ایران از جنس تناقضات سخت و آسیب‌های غیرقابل حل و بن‌بست‌های ویرانگر نیست و به راحتی با هوش سیاسی و بازی دادن به میانه‌روها قابل حل است. سوپاپ‌های جامعه جلوی انفجار دیگ در حال جوش را می‌گیرند و منطق اعتدال گفت‌وگو را به میان شهروندان می‌آورد. وضعیت کنونی خشونت را ایجاد می‌کند و باعث می‌شود کشور به سمت هرج و مرج و ناامنی که از بیرون دشمنان کشور طراحی کرده‌اند، حرکت کند. بار دیگر باید به منطق سیاست که بر مصلحت، دیپلماسی، اعتدال، میانه‌روی و گفت‌وگو است، بازگشت. این مهم از طریق میدان دادن به نخبگان و احزاب و رها کردن ملت و پرداختن حکومت به چهار مساله اصلی کشور قابل انجام است.

منبع: دنیای اقتصاد