لیگ برتر مربیان ناکام همیشه حاضر!
فوتبال ایران در بالاترین سطح خود به تعدادی از مربیان وفادار است و به نظر میرسد هیچ شکست و ناکامیای باعث نمیشود مدیران از آنها رویگردان شوند.
پس از چند روز اخبار غیررسمی بالاخره جمعه گذشته باشگاه شمسآذر به صورت رسمی از چهارمین سرمربی فصل جاری خود رونمایی کرد. بعد از مازیار زارع، سعید دقیقی و رضا مهاجری، نوبت به سیدمهدی رحمتی رسید تا حکم مأموریت سروسامان دادن به تیم قزوینیها را دریافت کند.
تیمی که در پایان نیم فصل نخست لیگ برتر بیست و چهارم با 13 امتیاز در رده نازل پانزدهم قرار دارد و فعلاً جزو فانوس به دستان است و در منطقه سقوط قرار دارد. اما نکته مهم این است که سرمربی تیم شانزدهم جدول، حالا مأموریت نجات شمسآذر را برعهده دارد. در واقع مهدی رحمتی نتوانست تیم هوادار را از قعر جدول جدا کند و خودش به تیمی رفت که یک رده بالاتر ایستاده است.
واقعیت اینکه فوتبال ایران ضعفهای پرشماری دارد و برخی اتفاقات جاری آنقدر عادی و تکراری شده که تبدیل به رویه شده است. چیزی هم که رویه شود، معمولاً دیگر حساسیت برانگیز نمیشود و کمتر کسی به آن توجه میکند. از آن جمله، نامهایی که جایگاهشان در بالاترین سطح فوتبالمان تحت هر شرایطی محفوظ است.
در واقع چندان تفاوتی ندارد که این دسته مربیان در سالهای اخیر و تیمهایی که هدایت آن را برعهده داشتهاند، چه خروجی و عملکردی داشتهاند و آیا صلاحیت سپردن یک پروژه دیگر، آن هم در لیگ برتر، به آنها وجود دارد یا خیر. از این حیث میتوان چند نام را برشمرد که آخرین آنها همین سیدمهدی رحمتی است. مربیای که آمار او برای فعالیت در بالاترین سطح فوتبالمان، قابل تأمل است، اما نه تنها شاهد ادامه فعالیت او در سطح پایینتر و لیگ دسته اول نیستیم، بلکه حضورش در لیگ برتر تداوم دارد.
آمار رحمتی در دوران مربیگری، باعث ایجاد تردید در خصوص احتمال موفقیت او با شمسآذر میشود. رحمتی از 110 بازی، صاحب 28 برد، 38 مساوی و 44 باخت شده و میانگین امتیازگیری او در هر بازی 0.9 (نه - دهم) است! او که به عنوان دروازهبانی شناخته شده یکی از چهرههای شاخص و مورد توجه فوتبالمان در زمان بازیگریاش بود، تجربه نشستن روی نیمکت تیمهای شهرخودرو، نساجی، آلومینیوم اراک و هوادار تهران را در کارنامهاش دارد و حالا در نخستین گام با شمسآذر باید برابر استقلالِ موسیمانه صفآرایی کند.
در هر حال فوتبال باشگاهی ایران تبدیل به محل امنی برای مربیانی شده که درصد ناکامیشان بیشتر از موفقیتهایشان است. این موضوع صرفاً به مربیان داخلی محدود نمیشود و حتی درباره برخی مربیان خارجی هم صدق میکند. آخرین آن هم خوان کارلوس گاریدو بود که از حیث کسب جام و موفقیتهای چشمگیر، کارنامه چندان درخشانی نداشت و تا پیش از سرمربیگری پرسپولیس و در طول 5 سال اخیر، 6 بار طعم اخراج شدن را چشیده بود.
وحید شمسایی، سرمربی تیم ملی فوتسال چندی پیش در مصاحبهای، اعتراف جالبی داشت و گفت: «ما مربیان ایرانی درجا میزنیم.» یکبار هم مهدی تارتار در مصاحبهای نارضایتیاش از علاقه مردم و هواداران به مربیان خارجی را علنی کرد و در بخشی از حرفهایش گفت: «وقتی مربی خارجی میآید مردم چقدر در صفحات مجازی صبور میشوند. وقتی طرف ایرانی باشد، مثل این میماند که همدیگر را قبول نداریم. نه تنها مردم، بلکه مربیان نیز همدیگر را قبول ندارند.» همه اینها مؤید آن است که به قول معروف، مشکلی وجود دارد و یک چیزی سرجای خودش نیست. مادامی که نیمکتها در تسخیر ناکامها باشد و بازندهها همچنان در بالاترین سطح تیم داشته باشند و شاغل باشند، آنها برندهاند و فوتبال بازنده!
منبع: تابناک از میان اخبار