ماجرای ترک سیگار در صحن «میثم تمار» چه بود؟ + فیلم
گروه جامعه؛ نعیمه جاویدی: آن هایی که در حوزه اعتیاد کار کرده اند، خوب می دانند که خدای معتاد، موادمخدر اوست. هر کاری انجام می دهد تا به وصل او برسد. با این حال در غم انگیزترین لحظه های عمر یک معتاد، همان وقت هایی که وقتی بی تعارف با خودِ معتاد شده و از دست رفته اش، واقعیت های زندگی جدیدش و بلایی که خودش با دو دست خودش به سر زندگی اش آورده، روبرو می شود و از اعماق قلبش از خدا آرزوی نجات یا طلب مرگ می کند کشتی نجات امام حسین (ع) است که لنگر می اندازد. وصف این حال را بهتر از همه، جمعی از بهبود یافتگان از اعتیاد می دانند که برات زیارت کربلایشان امسال امضا شد آن هم چه براتی؛ زیارت اربعینی! همان، انگار دوباره از مادر متولد شده هایی که انقدر قلبشان تپید که پای همت مردم را به میدان کشاند.
کمک های مردمی کم و زیاد روی هم جمع شد. سه گروه کاروان معتادان بهبودیافته و زیارت اولی ها نامشان برای اعزام به کربلا مشخص شد. دو کاروان بهبودیافته در ایام اربعین حسینی اعزام شد و کاروان سوم، بعد از این ایام اعزام می شود. در این سفر معنوی ماجراهای جالبی رقم خورد. ماجراهای کاروان افرادی به زندگی برگشته و دلشکسته که تا حرم امام را دیده، خودشان را در آغوش امام انداخته اند. های های گریه شان بلند شده در این آغوش امن؛ مثل نوای آن نوحه معروف: «بغل وا کن که پناه خودمی / بغل وا کن تکیه گاه خودمی...»
از آن 12 هزار تومان پربرکت تا...
حجت الاسلام والمسلمین «احسان رنجبر عیسی آبادی» که داستان خودش و اینکه چطور شد که زندگی او به تلاش برای ترک اعتیاد معتادان گره خورد؟ ماجرایی شنیدنی و قابل تأمل به نظر می رسد، مدتی است که در حوزه مددکاری اجتماعی و حمایت از خانواده هایی عضوی از خانواده شان درگیر اعتیاد شده همچنین ترک اعتیاد افراد دچار به این بیماری اجتماعی فعالیت می کند. امسال در کانال آموزشی که در فضای مجازی برای اطلاع رسانی در زمینه ترک اعتیاد راه اندازی کرده و از قضا نام و عنوان جالبی هم دارد که به امید خدا بعداً درباره اش می نویسیم، فراخوانی در همین فضا منتشر کرده است. مبنی بر اینکه علاقه مندان می توانند زمینه سفر زیارتی بهبودیافتگان و زیارت اولی ها را با کمک مالی خودشان فراهم کند. طولی هم نکشیده که استقبال خوبی از ماجرا شده است. مردم، هزینه اعزام سه کاروان زائر را پرداخته اند.
او در این باره می گوید: «کمک ها خوب و دلگرم کننده بود. بعضی کمک ها که اصلاً چاشنی و برکت بود و نشان می داد که فردی که کمک کرده تمام آنچه در توان و پس انداز داشته را مضایغه نکرده است. همان پول خیلی کمی که فقط خدا می داند چه برکتی داشت. کمک هایی از 12 تا 15 هزار تومان و البته بودند خیرانی هم که خدا وسعت مالی به آنها عنایت کرده و یکباره 5 میلیون تومان فیش واریزی داشتند.»
عکس تزیینی است
خوش بحال آنها نه؛ خوش بحال ما!
روحانی همراه و مسئول کاروان زائران اربعینی بهبودیافته با اشاره به جزئیات بیشتری می گوید: «برنامه ریزی ما بر مبنای همین کمک ها انجام شد. تصمیم گرفتیم 3 کاروان اعزام کنیم. دو کاروان ایام اربعین اعزام شد. کاروان سوم هم ترکیبی از زیارت اولی ها و بهبودیافتگان هستند. این سفر یک قوت قلب بزرگ برای آنهایی بود که به هر سختی شده، اراده و توسل کرده و اعتیاد را کنار گذاشته بودند.»
در کلمه به کلمه حرف هایش تأکید می کند که مردم بانی یک فرصت آشتی ناب شدند نه فقط یک سفر زیارتی معمولی: «هر فرد خطاکاری که توبه کرده، ناخودآگاه حس می کند مبادا طرد شده باشد. نکند به واسطه اعمال بد قبلی اش، از چشم خدا و اهل بیت (ع) افتاده باشد. هیچ چیز مثل زیارت نمی تواند این رابطه قلبی را محکم و ترمیم کند. رهایی یافته مثل یک نوزاد است؛ رقیق القب و دنبال یک پناه و تکیه گاه محکم. به نظرم زیارت، رسیدن به حرم اهل بیت (ع) عالی ترین نوع این پناه باشد. باید بودید و می دیدید حال ناب، توسل بدون ریا و از ته دلشان را. در واقع بیشتر خوشا بحال ما شده بود برای همسفری با صاحبان چنین قلب های پاکی.»
قول و قرار جالب «میثم» در مقبره «میثم تمار»!
در این دو سفر40 بهبود یافته که بینشان از افرادی که11 ماه اعتیاد را ترک کرده بودند تا افرادی که 17 سال پاک مانده اند و نلغزیده اند برای مصرف دوباره موادمخدر حضور داشتند. در کاروان سوم هم که متشکل از زیارت اولی ها و بهبودیافتگان بعد از اربعین اعزام خواهد شد، پیش بینی شده که حدود20 نفر به همت خیران، راهی و زائر شوند. حتماً در این سفرها اتفاقات خوشایند کم نیفتاده و کم خاطره ساز نشده است.
حجت الاسلام رنجبر راوی همین خاطرات می شود: «همه می دانند که ترک مصرف سیگار، سخت تر از ترک اعتیاد است. اصلاً قصه شوم اعتیاد برای خیلی ها با کشیدن اولین نخ سیگار شروع شده است. یکی از خاطره های ناب ما مربوط می شود به آقا میثم. در این سفر به زیارت مزار یار وفادار حضرت علی (ع)، «میثم تمار» هم رفتیم. همین که دید با یکی از بهترین یاران اهل بیت (ع) همنام است، خجالت کشید. همان جا سیگاری که همراه داشت، توی دستش له کرد و روی زمین ریخت. به میثم تمار قول داد که دیگر سیگار نکشد. در عوض او هم کمک کند که دیگر به سمت مواد نلغزد و... توی این سفر از این دست برکت ها، قول و قرارها کم ندیدیم.»
سالی 32 میلیون و 850 هزار تومان می سوخت!
سفر با بهبودیافتگان، قطعاً متفاوت از بقیه کاروان های زیارتی است. حال و هوای خاص خودش را دارد. اعضای این کاروان علاوه بر شوق برای زیارت، دغدغه های مخصوص به خودشان را هم داشته اند. حجت الاسلام رنجبر با لبخند و عنوان «شیطنت» از آن یاد می کند: «این رفقای بهبودیافته حتی در عراق هم مغازه هایی که سیگار می فروختند را زود پیدا می کردند. قیمت هر بسته سیگار در عراق 10 دینار است که به پول ما در ایران می شود بسته ای 32هزار تومان.» از فرصتی که برای تبلیغ فرهنگی دست داده، می گوید: «با ماجرای ترک سیگار میثم جان حسابی برای کار فرهنگی چرتکه انداختیم. هزینه ها فهرست شد. بچه ها به چشم خود دیدند همین تک نخ، تک نخ سیگاری که می کشند، آخر هر ماه هزینه قابل توجه روی دستشان می گذارند.» از چرتکه هایی که انداخته اند، می گوید: «مثلاً همین آقا میثم روزی دو پاکت سیگار می کشید به قیمت 56 هزار تومان. قهوه ای هم که قبل از سیگار مصرف می نوشید روزی 30 هزار تومان هزینه داشت. هر روز 86 هزار تومان با تنقلات همراه حدود 90 هزار تومان خالص هزینه روزانه سیگاری بودن. در پایان هر ماه این رقم به 2 میلیون و 700 هزار تومان و در سال به 32 میلیون و 850 هزار تومان می رسید. این قول و قرار ترک سیگار برای ما برکت تبلیغ داشت. به قول معروف رطب خورده، منع رطب نکردیم. شاهد و مثال داشتیم؛ میثم جان را.»
عاشقان عموی مَشتی و باغیرت کربلا
یکی دیگر از روایت های جالب و شنیدنی درباره کاروان بهبودیافتگان از اعتیاد این است که اهالی کاروان از آنجا که غالباً روحشان به مرام و معرفت گره خورده است. خیلی مشتاق زیارت مزار قمربنی هاشم بوده اند. اصلاً همین ارادت ویژه این گروه به حضرت، خودش جای تأمل دارد. روحانی و مسئول کاروان می گوید: «خیلی ها می گویند فلان مجلس روضه خیلی صفا دارد. جان آدم جلا پیدا می کند. می گویند که نمی توانی لنگه اش را جای دیگر پیدا کنی! حال و هوای روضه و عزاداری با این رفقای بهبودیافته اما چیز دیگری است. خیلی خاکی و با اخلاص هستند و ریا ندارند. از همه مهمتر شرمنده و خجالت زده هستند. به نظرم رمز ممتاز و باصفا شدن مجالسی که این ها حضور دارند هم اصلاً همین است. ادعایی ندارند خاکسار و شرمنده اند. حضرت اباالفضل (ع) یل خانم ام البنین (س) وعموی باغیرت کربلاست. این جماعت عزیز از هرچه مَشتی، باغیرت، بامعرفت، لوتی و بامرام خوششان می آید. چه کسی سرآمدتر از این آقای باب الحوائج؛ دست گیر بی دست کربلا؟»
پرده بغض صدا و نم اشک، چشمان حاج آقا را می پوشاند. دستی به صورت می کشد. سکوت می کند؛ زمان می خرد تا نفسی تازه کند و می گوید: «باور کنید بعضی هایشان وقتی اسم و روضه حضرت خوانده می شود مثل مادر فرزند مرده گریه می کنند. بال بال می زنند. طوری گریه می کنند که دل سنگ هم آب می شود چه برسد به آدمیزاد. میانداری و مداحی روضه های اباالفضلی برای این عزیزان واقعاً تاب و توان می خواهد.»
دیگر راه فرار و بهانه وجود ندارد!
ایام اربعین، روزهای پر ازدحامی برای زیارت است. دیدن همین ازدحام و شکوه هم کم برکت نداشته برای کاروان بهبودیافتگان. رنجبر ماجرا را این طور روایت می کند: «وقتی جمعیت، حال و هوای زائران پای پیاده حضرت، نذرها و پذیرایی های قشنگ موکب داران را می دیدند محو تماشا می شدند. وقتی می دیدند پیرمند یا پیرزنی با وجود کهولت سن و ناتوانی خودش را به بزم عزای اربعین حسینی می رساند یا آن معلول که کِشان کِشان بدن نحیف خودش را روی زمین می کشد تا به زیارت برود، حس شرم، شعف و غرور داشتند. چشمشان پر می شد و اراده شان قوی. اربعین خیلی فرصت نابی بود برای اینکه ببینند بهشت را به بها می دهند نه بهانه. به اینکه خیلی ها با وجود هزار و یک مشکل در زندگی، پای عشق و قول و قرارشان با امام حسین (ع) ایستاده اند. همین، مصممشان کرد که نیت کنند تا سال های بعد هم پاک و پاک تر به زیارت حضرت بیایند. بین خودشان قول و قرار گذاشتند و نجوا کردند.»
«مختار ثقفی»؛ شخصیت محبوب بهبود یافتگان!
عراق به جز مزار شهدای کربلا، زیارتگاه های متعددی دارد. کاروان های زیارتی برای فیض بیشتر معنوی بردن و اینکه ازدحام در بین الحرمین زیاد نشود، معمولاً بازدیدهایی هم از این بارگاه ها ترتیب می دهند. شاید برایتان جذاب باشد، بدانید که بهبودیافتگان بیش از همه زیارتگاه ها، مشتاق به زیارت کدام مقبره بوده اند؟! پاسخ حاج آقا رنجبر به این سئوال، جالب و کمی دور از ذهن است؛ شخصیت محبوب دو کاروان رهایی یافتگان، «مختار ثقفی» بوده، اما چرا؟ دلیل ماجرا را این طور توضیح می دهد: «فیلمی که درباره قیام مختار ساخته شد، انصافاً فیلم گیرایی بود. از طرفی شخصیت او فردی شجاع و جنگجو بود که برای دفاع از حق مظلومان کربلا و انتقام خونشان آن ماجرا را رقم زد. بنابراین ساخت این فیلم قوی و پوشش رسانه ای پیرامون شخصیت مختار، کاری کرده که مردم مشتاق و نسبت به او آگاه شوند. حالا فکرش را کنید اگر چنین فیلم ها و کار رسانه ای درباره شخصیت حضرت مسلم (ع) که مقام بالاتری دارد یا بزرگانی مانند «حبیب بن مظاهر (ع)» یا بقیه شهدای کربلا و یاران ائمه (ع) انجام شود، این اشتیاق و بیتابی برای زیارت مزار آنان هم ایجاد نمی شود؟ می شود! به نظرم این نکته ظریفی بود که از این سفر معنوی با بهبودیافتگان از اعتیاد عاید ما شد. اصلاً نکته کم اهمیتی هم نیست. یعنی اگر کار فرهنگی خوبی انجام شود، مردم خودشان مشتاق می شوند به کسب آگاهی بیشتر.»
شما مهمان نور چشمی خودم هستید!
شنیده ایم که اهل بیت (ع)، عنایت ویژه ای به افراد فقیر، زمین خورده و اهل توبه داشتند. در اربعین 1402 هم ماجرا همین است، کاروان مهمانان ویژه و نورچشمی امام حسین (ع) هم حسابی عزیز و محترم بوده اند برای میزبانان عراقی. شرایط اسکان این گروه با آن سابقه قبلی حتماً حساسیت خاص خودش را داشته اما مسئول کاروان از این می گوید که همه چیز عالی پیش رفته: «یکی از دوستان بهبودیافته ما که نامش «محسن» و معلم بوده و سالهاست که اعتیاد را ترک کرده، واسطه اسکان دو کاروان شد. ظاهراً چند سال قبل خانواده ای کربلایی برای سفر به چهار محال و بختیاری می آیند. برای بار گذاشتن غذا در طبیعت کمک لازم دارند، همین آغاز معاشرتشان با آقامحسن می شود. بعد به او می گویند ایام اربعین حتماً به خانه شان برود. او هم از این دعوت خالصانه برای اسکان بهبودیافتگان در کربلا استفاده می کند.»
ماجرای اسکان کاروان در «کوفه» هم کم شنیدنی نیست. رنجبر، می گوید: «در کوفه آشنایی داشتم که نشانی خانه اش را گم کردم. نشانی را پرسیدم. مردی گفت که او را می شناسد. ما را راهنمایی و بعد در یک خانه را باز و تعارفمان کرد. در واقع اصرار داشت خودش میزبان مهمانان حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) باشد. خودش هم با آن بانی قبلی ما تماس گرفت و توضیح داد که مهمانانت را به خانه خودم برده ام برای خدمت و پذیرایی از زائران. بهبودیافتگان وقتی این صحنه و این همه عزت را دیدند، گریه کردند. دلگرم شدند که اهل بیت (ع) برایشان سنگ تمام می گذاشته اند.»
پایان پیام /