مارکسیسم چیست؟
مارکسیسم بر پایه اعتقاد به نظریه پیشرفت به ارائه یک تئوری در خصوص چگونگی تحول زندگی اجتماعی - تاریخی جوامع بشری و قوانین حاکم بر آن میپردازد.
گروه سیاسی خبرگزاری میزان؛ یکی از ضرورتهای زمانشناسی در دوره کنونی، شناخت مکاتب و گرایشهای فکری موجود در دنیاست که اغلب آنها محصول دوران پس از رسانس هستند. تحریریه سیاسی خبرگزاری میزان در همین زمینه 16 برش از کتاب «واژهنامه سیاسی_فرهنگی» که به قلم «شهریار زرشناس» عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گردآوری شده است را منتشر میکند.
مارکسیسم مارکسیسم یکی از ایدئولوژیهای غرب مدرن است که بر پایه آمیزه ماتریالیسم دیالکتیک با ماده گرایی جدلی با سوسیالیسم رادیکال بنا شده است.
کارل مارکس (1883-1818) و فردریش انگلس (1825-1895) دو تئوریسم آلمانی بودند که مارکسیسم را پدید آوردند.
مارکسیسم بر پایه اعتقاد به نظریه پیشرفت به ارائه یک تئوری در خصوص چگونگی تحول زندگی اجتماعی - تاریخی جوامع بشری و قوانین حاکم بر آن میپردازد. مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی درقلمرواقتصاد به برقراری اقتصاد سوسیالیستی والغای مالکیت خصوصی معتقد است و در حوزه سیاسی قائل به حاکمیت دیکتاتوری پرولتاریا تحت رهبری حزب کمونیست و بر اساس ایدئولوژی مارکسیسم است. مارکسیسم خصیصه انترناسیونالیستی دارد جوهر فلسفی آرای مارکس از ماتریالیسم فوئرباخ در قرن نوزدهم و دیالکتیک هگل برداشت شده است.
شاید بتوان مهمترین ویژگیهای مارکسیسم در تفسیر رایج لنینیستی آن را اینگونه فهرست کرد: 1. اعتقاد به ماتریالیسم به لحاظ هستی شناسی. 2. اعتقاد به نسبی انگاری در حوزه معرفت شناسی واخلاق. 3. اعتقاد به حاکمیت قوانین دیالکتیکی بر طبیعت، جامعه و تفکر انسانی 4. اعتقاد به هدف دار بودن تاریخ و سیر آن به سوی یک غایت مشخص وازپیش تعیین شده یعنی تحقق جامعه بی طبقه کمونیستی. 5. اعتقاد به اصالت عامل اقتصاد به عنوان موتور محرک اصلی تاریخ. 6. اعتقاد به اینکه دولت، تجسم اراده طبقات حاکم است ودر همه ادوار تاریخ به استثناء جامعه کمون اولیه، دولت و طبقات اجتماعی متخاصم وجود داشته و دارند و با ظهور انقلاب کارگری و برقراری حاکمیت دولت سوسیالیستی (دیکتاتوری پرولتاریا) فاز اول کمونیسم که سوسیالسم است تحقق یابد و پس از طی یک دوره تکاملی از دل جامعه سوسیالیستی که مبتنی بر حکومت طبقه کارگر است جامعه کمونیستی پدید میآید که فاقد دولت و تضاد طبقاتی و مالکیت خصوصی است.
طبق تئوری مارکسیسمی جوامع بشری تقریبا از مراحل تاریخیای شامل: کمون اولیه، جامعه برده داری، جامعه فئودالی، جامعه سرمایه داری عبور کرده و به سوسیالیسم و فاز برتر آن کمونیسم میرسند.
مارکسیسم، هم ادعای آن دارد که ایدئولوژی طبقه کارگر به عنوان انقلابیترین طبقه جامعه است و هم مدعی است که علم شناخت قوانین حاکم بر جامعه واندیشه انسانی است و بدینسان خود را به عنوان امری قطعی و یقینی مطرح میکند؛ حال آنکه این یقین گرایی به هیچ روی با روش شناسی و معرفت شناسی نسبی انگارانه آن سازگاری ندارد.
مارکسیسم مخالف نظام سرمایه داری لیبرال است و خواهان الغای مالکیت خصوصی و برقراری اقتصاد با برنامه دولتی سوسیالیستی است. مارکسیم اگر چه داعیه انقلابی گری علیه جامعه سرمایه داری دارد، اما به دلیل ماهیت مدرنیستی و اومانیستیای که دارد، صورت سوسیالیسم مدرن را جانشین لیبرالیسم مدرن میکند و راه حل آن به هیچ روی خارج از مرزهای مدرنیته را در نمینوردد ولذا حقیقتا انقلابی نیست و اگر چه لیبرال - سرمایه داری را نفی میکند، نهایتا به اثبات صورتی دیگر از مدرنیته و اومانیسم میپردازد.
مارکسیسم یک ایدئولوژی بشرانگارانه و الحادی است که معتقد به حاکمیت قوانین برخاسته از عقل نفسانیت مدار بشر مدرن است منتها مارکسیسم به اصالت اراده معطوف به قدرت جمعی معتقد است درحالی که لیبرالیسم به اصالت حاکمیت اراده نفس فردی بشر باور دارد.
مارکسیسم اگر چه شعار عدالت و نفی استثمار سر میدهد، اما در واقع با تأکید و خود بنیادی نفسانی بشر موج استثمار و از خود بیگانگی سرمایه سالارانه - منتها در شکل سرمایه داری دولتی به جای سرمایه داری خصوصی است.
ایدئولوژی مارکسیستی پس از مرگ مارکس تغییرات زیادی را تجربه کرد و زیر شاخههایی مثل مارکسیسم لنینیسم، مارکسیسم مائوئیسم، مارکسیسم نو ومارکسیسم تجدید نظر طلب در آن پدید آمد. مارکسیسم لنینیسم به دلیل در دست داشتن قدرت سیاسی در شوروی واروپای شرقی برای دههها به عنوان تفسیر غالب و اصلی مارکسیسم مطرح میشد.
بیشتر بخوانید: