یک‌شنبه 4 آذر 1403

محسن خباز: برخی فکر کردند به خاطر انتخابات به ما مجوز دادند!

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
محسن خباز: برخی فکر کردند به خاطر انتخابات به ما مجوز دادند!

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محسن خباز درباره برگزاری کنسرت اخیر علیرضا قربانی در تخت جمشید توضیح می‌دهد: از خردادماه سال 1402 برگزاری تور کنسرت‌های آقای قربانی را آغاز کردیم و تا شرایط برگزاری اعم از مجوز‌ها و پروسه‌های قانونی طی شود زمان زیادی را از دست دادیم. بعد از آن کنسرت‌های پرتکرار کاخ سعدآباد شروع شد که زمان برگزاری این برنامه در تخت جمشید را بعد از محرم و صفر از دست...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محسن خباز درباره برگزاری کنسرت اخیر علیرضا قربانی در تخت جمشید توضیح می‌دهد: از خردادماه سال 1402 برگزاری تور کنسرت‌های آقای قربانی را آغاز کردیم و تا شرایط برگزاری اعم از مجوز‌ها و پروسه‌های قانونی طی شود زمان زیادی را از دست دادیم. بعد از آن کنسرت‌های پرتکرار کاخ سعدآباد شروع شد که زمان برگزاری این برنامه در تخت جمشید را بعد از محرم و صفر از دست دادیم؛ به همین دلیل قرار شد که از شروع سال 1403 برای این کنسرت برنامه‌ریزی کنیم. اسفند 1402 درخواست برگزاری این کنسرت را به مجموعه‌های مختلف از جمله وزارت میراث فرهنگی و وزارت ارشاد دادیم که 28 فروردین 1403 مجوز برگزاری کنسرت صادر شد. او ادامه می‌دهد: زمانی که برای برگزاری کنسرت در نظر گرفته بودیم 28 خرداد تا 5تیرماه بود که همزمان شد با حادثه شهادت رییس‌جمهور که در نتیجه تغییراتی در برنامه‌ریزی ما به وجود آمد و مجبور شدیم بررسی کنیم با وجود اتفاقات پیش آمده اصلا می‌توانیم کنسرت را برگزار کنیم یا خیر؟ به هر حال برگزاری این کنسرت رویای دیرینه‌ای بود که به تحقق پیوست و چقدر خوشحالم که با لطف پروردگار برنامه بسیار با کیفیت برگزار شد و یکی از مهم‌ترین رویداد‌های تاریخ معاصر فرهنگی ایران رقم خورد. خباز افزود: آقای قربانی از همان ابتدای کنسرت به جمله‌ای اشاره کردند که بسیار پرمعنا بود؛ اینکه «ما در گهواره تمدن بشریت کنسرت را برگزار می‌کنیم». واقعیت این است که ایران زمین یک دیرینگی فرهنگی دارد و تمدنی هفت هزار ساله را یدک می‌کشد. تخت جمشید صرفا یک نهاد متعلق به شیراز یا ایران نیست بلکه یک پایگاه جهانی است که دارای پیوستگی در تاریخ و متعلق به جامعه بشری است. سخت برگزار شدن این پروژه در تخت جمشید از دو وجه قابل بررسی است؛ یک بخش از زاویه دید حاکمیت است که شرایط کشور بعد از انقلاب تغییراتی در بخش سیاسی و فرهنگی کرد و بخشی را هم می‌توانیم به عنوان نگرانی‌های اجتماعی به آن نگاه کنیم. او درباره نگرانی‌هایی که درباره برگزاری کنسرت قربانی در تخت جمشید وجود داشت می‌گوید: طی دو، سه هفته‌ای که خبر برگزاری کنسرت با واکنش‌ها و نگرانی‌هایی روبرو شد، جای خوشحالی داشت. این حجم از واکنش‌ها، نگرانی‌ها و وسواس خاصی که مردم نسبت به تخت جمشید داشتند، نشان‌دهنده فرهنگ‌دوستی و نیاز به توجه بیشتر نسبت به میراث فرهنگی کشور است. من خیلی خوشحالم که کنسرت آقای قربانی این حجم از توجه را به خودش اختصاص داد که مجموعه حاکمیت و کارگزاران فرهنگی ملایمت‌های خود را بیشتر کنند. تیم فنی و کارشناسی ما علاوه بر استفاده از بهترین متخصصان ایرانی، از مشاورین خارجی هم استفاده کرد که هیچ اتفاق بدی برای این بنای تاریخی رخ ندهد. مطمئن بودم که اگر همراه با آقای قربانی به این جمع‌بندی می‌رسیدیم که این کنسرت ارزنی تاثیر منفی روی تخت جمشید می‌گذارد، حتما از برگزاری این برنامه منصرف می‌شدیم. این تهیه کننده خاطر نشان می‌کند: نکته‌ای که به لحاظ حاکمیتی درباره تخت جمشید وجود دارد، بسیار حائز اهمیت است. چندی پیش با نظر یکی از کارشناسان موسیقی مواجه شدم که اشاره کرده بودند سال‌ها پیش کنسرت «یانی» با همه برنامه‌ریزی‌هایی که انجام شده بود، موفق به اخذ مجوز نشد. حال من بعد از چندین سال فعالیت در این حوزه به این نتیجه رسیدم که هر کاری باید در زمان خودش تحقق پیدا کند. امروز مجموعه مدیرانی که در کشور تصمیم‌گیر هستند، به این بلوغ رسیده‌اند که می‌توان این کار را انجام داد. من این اتفاق را نکته عطفی در تاریخ معاصر فرهنگی ایران می‌بینم. وقتی که این مسئله را با مدیران دولتی مطرح کردیم پر از نگرانی‌های متعدد در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بودند. یکی از نگرانی‌های اصلی آن‌ها از این بابت بود که نمی‌دانستند، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ ولی آنچه که برگزار شد نشان داد که قرار نیست اتفاق عجیبی رخ بدهد. درحقیقت این رویداد فتح باب برگزاری کنسرت‌هایی از این دست در مجموعه‌های تاریخی مختلف است که می‌توانیم از آن‌ها به عنوان ظرفیت‌های فرهنگی استفاده کنیم. با استفاده از برگزاری رویداد‌های فرهنگی هنری در ظرفیت‌های تاریخی، ایران می‌تواند در دنیا جار بزند که چه ظرفیت‌هایی دارد. اساسا وقتی داخل ایران کنسرتی در یک پایگاه جهانی با تاریخی چند هزار ساله برگزار می‌شود، چراغ سبزی در بخش بین‌المللی به جهان نشان می‌دهیم که اینجا سرزمین آرامش است. محسن خباز تاکید می‌کند: بعد از این خیلی از موزیسین‌های داخلی و خارجی می‌توانند در اینجا کنسرت برگزار کنند. من باید قدردان مدیرانی باشم که این اتفاق را رقم زدند. نگرانی‌هایی که ابراز شد و موج بزرگی که در رسانه‌های کشور ایجاد کرد، باید از زاویه دیگری به آن برسیم. سرزمین ما، سرزمین زنده باد و مرده باد است. صبح می‌گویند، زنده‌باد مصدق و عصر، مرده‌باد مصدق! اگر همان زمانی که اعلام شده بود که با کنسرت علیرضا قربانی در تخت جمشید موافقت شده، اعلام می‌شد که با کنسرت او در تخت جمشید مخالفت شده، همین افرادی که نگران تخت جمشید شدند، فحش می‌دادند که چرا به هنرمند مملکت اجازه برگزاری کنسرت در تخت جمشید را نداده‌اند تا آنجا را زنده کند. او در پایان می‌گوید: متأسفانه ریختی که فضای اجتماعی ما پیدا کرده است، به حاکمان ما برمی‌گردد؛ آنقدر همه ساحت‌های ما سیاسی شده است که همه چیز را به یک امر سیاسی نسبت می‌دهند، تاحدی که یکی از خبرنگاران از من پرسید که «به خاطر انتخابات به شما مجوز داده‌اند؟». من فکر می‌کنم هر مجموعه حاکمیتی که در این کشور سیاست‌گذاری می‌کند باید متوجه شود هر واکنشی که صورت می‌گیرد، محصول رفتار‌های نادرستی است که در حوزه‌های فرهنگی اتفاق می‌افتد.